١ – اسلام سیاسی مجموعهای از نوعی ایدئولوژی سیاسی است که طبق آن اسلام نه تنها جامع تمام ابعاد زندگی انسان؛ بلکه کاملترین مکتب عملی است.
٢ – تکرار سی سال پیش ایران و اسلام سیاسی
٣ – هدف اتحاد شوم پان اسلامیسم و پانتورکیسم ، کوبیدن تاریخ و فرهنگ پیش از اسلام ایران بود. ملاها با پرچم اسلامیسم سیاسی قصد اسلامیزاسیون کامل و حذف عناصر ایرانی غیر اسلامی را در سر داشتند و ازاین رو به تحریف گران تاریخ ایران به نفع اسلامیسم نیازمند بودند… از مقاله ی محمد جلالی چیمه (م. سحر) در تریبون ایران / ٢٠٠٨
٤ – همچنان با خودم این تأسف و دریغ را دارم که چرا انسان های شریفی …. دل به دین باخته بودند و نه دین را برای ایران بلکه ایران را برای دین می خواستند و در زمره ی ملیون و « روشنفکران مذهبی» بودند (وهستند) که ازین طریق ، هویت اجتماعی و سیاسی و اعتبار فردی و اخلاقی خود را به یک جریان عمیقا ضد انسانی و ضد ایرانی که همان اسلامیسم سیاسی ست بخشیدند و بازار خمینگری را رونق دادند و نتیجه آن شد که ملت ما و کشور ما در جهنم حکومت دینی و ولایت رذیله ی فقیه سوخت… : ايران گلوبال
٥ – و اما اسلامیسم سیاسی چیز دیگری ست، اولاً قربانی نیست، و مهاجم است ثانیاً در ایران و افغانستان و بسیاری کشورها (به ویژه ایران) جنایت ها و بیداد ها کرده است و میکند ثالثاً یک ایدئولوژی خشونت گرا و فوق العاده عقب مانده و ضد غربی و ضد دموکراسی و ضد آزادی و ضد دانش و دانایی و خرد بشری ست. رابعا صدها بمب در این سی و چهار سال ـ پس از تسلط خمینیسم بر ایران ـ در شهرهای بزرگ اروپایی منفجر کرده و هزاران تن را کشته و زخمی کرده است. خامسًا با تبر، زن و مرد و کودک را گردن زده است و تصویر این خشونت غیر عادی و بیمارگونه درجهان پخش شده است (در الجزیره و در افغانستان و در سودان و درخیلی جاهای دیگر) سادساً تروریستهای حکومت خمینیستی به همه جای جهان رفتهاند تا مخالفان مبارزان هنرمندان و اندیشمندان ایرانی را ترور کنند و کردهاند… : از مقاله ی محمد جلالی چیمه (م. سحر) در عصرنو / پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۱ – ۳۱ مه ۲۰۱۲
نظر شما چیست؟