دو خبر:
“بسم الله الرحمن الرحیم
خانواده محترم قدیریان
درگذشت دوست دیرین و صمیمی اینجانب و یار وفادار انقلاب مرحوم حاج احمد قدیریان موجب تاثر عمیق اینجانب گردید.یاد خدمات مخلصانه آن مرحوم به انقلاب در سال های دوران سخت مبارزه و در دوران پیروزی انقلاب تا کنون هرگز فراموش نخواهد شد …
از جمله خدمات حاج آقا قدیریان، “دوست دیرین و صمیمی” خدایگان امام معصوم علی آقا رهبر، همدستی با جلاد اوین، اسدالله لاجوردی، در دهه ۶۰ و قتل عام ایرانیان و دیگر جنایات علیه بشریت و همچنین شرکت در سرکوبهای دانشجویان در سال ١٣۷٨. اینجا چند عکس از ولیعهد در یکی از چندین مراسم برای حاج آقا، “دوست دیرین و صمیمی” پاپا خدایگان.
خبری دیگر:
استاد حسن کسایی؛ خداوندگار موسیقی کلاسیک ایران، نوازندۀ بی همتای نی، رفیق و یار نسلی از تأثیرگذارترین بزرگان موسیقی، افتخار اصفهان و ایران و ایرانی، بعد از ظهر پنج شنبه در زادگاهش درگذشت.
پیکر استاد یک بامداد جمعه (۲۶ خرداد) از منزل خارج و چهار صبح به خاک سپرده شد. محمد جواد کسایی، پسر استاد گفته:
“استاد کسایی دوست داشتند در کنار تاجاصفهانی در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شوند ….
باید از بین دو گزینه یکی خاکسپاری پدر در قطعه نامآوران باغ رضوان با تشییع جنازهای باشکوه یا طبق وصیّت در کناره مقبره تاجاصفهانی را انتخاب میکردیم.”
اینطور نخواهد ماند که بزرگان ایران با ایندست “انتخاب” ها بدرقه شوند.
دلیل تفاوت در خاکسپاری ایندو روشن است؛ اولی استاد تکه پاره کردن ایرانیان و مقبول مسلمین حاکم، دومی استاد روح افزایی ایرانیان و منفور مسلمین حاکم.
پری نهفته رخ و دیو در کرشمۀ حسن
بسوخت عقل زحیرت که این چه بلعجبیست
تبریک
پ.ن. همین مرده کُشی را با بسیاری ایرانیان دیگر کرده اند؛ با شادروان ایرج قادری در همین اواخر .