درقسمت های گذشته مطالبی در مورد سیدضیا الدین طباطبایی ، برادران رشیدیان ، برادران جی ، حسین فردوست ، بهرام شاهرخ ، نواب صفوی ، جمال امامی ، جعفر شریف امامی ، حسنعلی منصور ، امیر عباس هویدا ، سيد حسن تقي زاده ، برادران انتظام ، مصطفی فاتح ، شیخ عبدالکریم حائری یزدی ، محمد خلیل جواهری ، ابراهیم حکیمی ، علی اردشیر لاریجانی ، برادران لاریجانی ، علی شریعتی ، محمدجواد لاریجانی ، عطاالله مهاجرانی ، محمدرضا مهدوی کنی ، میرحسین موسوی ، عبدالحسین میرزا فرمانفرما ، روحالله خمینی ، ناصر مکارم شیرازی ، ابوالحسن بنی صدر ، سید ابوالقاسم کاشانی ، دکتر سيد محمود نريمان ، غلامعلی حداد عادل و دكتر سيدحسن امامي و سيد محمد خاتمی عرضه شد. در این قسمت به معرفی جاسوسان معروف انگلیس در ایران می پردازیم
٣٤ – جاسوسان معروف انگلیس در ایران
مشهور ترین جاسوس انگلیس در ایران میس لمبتون بود
Various Sources
آن کترین سواینفورد لمبتون (۸ فوریه ۱۹۱۲ – ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۸) پروفسور ایرانشناس در دانشگاه لندن و پارسیدان انگلیسی و کارشناس تاریخ ایران در دورههای سلجوقیان، مغولها، صفویان و قاجارها و پژوهشگر برجستهٔ مسائل ایران بود. وی مدتی وابسته مطبوعاتی سفارت بریتانیا در ایران و نیز از ماموران برجستهٔ سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی در ایران بود که در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش داشت.
روزنامه تایمز لندن نو شت: «او در دوران جنگ دوم جهانی در وقایعی که منجر به خلع رضاشاه از سلطنت شد، نقش مهمی داشت و در رساندن خبرهای ایران به بخش فارسی بیبیسی فعال بود».
میس لمبتون از ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۹ استاد دانشگاه لندن در رشته ایرانشناسی بود و از چند دانشگاه دکترای افتخاری داشت. لمبتون مسیحی معتقدی بود و روابط نزدیکی با کلیسای انگلستان داشت. آن لمبتون روز شنبه ۱۹ ژوئیه ۲۰۰۸ در سن ۹۶ سالگی در شهر نورتن برلن در انگلستان درگذشت
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86_%D9%84%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%88%D9%86
آن کترین سواینفورد لمبتون
http://en.wikipedia.org/wiki/Ann_Lambton
میس لمبتون و مصدق و انگلیس و آمریکا
“The British, determined to undermine Mossadeq from the day he was elected premier, refused to negotiate seriously with him. For instance, Professor Lambton, serving As a Foreign Office consultant, advised as early as November 1951 that the British government should persevere in ‘undermining’ Mossadeq, refuse to reach agreement with him, and reject American attempts to find a compromise solution. ‘The Americans,’ She insisted, ‘do not have the experience or the psychological insight to understand Persia.’” (Ervand Abrahamian, Khomeinism: Essays on the Islamic Republic, 1993)
http://iranian.com/FaribaAmini/2007/February/Father/index.html
در مقطع تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران، بیش از ۱۵۰ سال از حضور و نفوذ دولت بریتانیا در ایران میگذشت. در این مدت، افزون بر ماموران شناخته شده آن دولت، صدها نفر ماموران مخفی دولت بریتانیا نیز در ایران فعال بودند و بیشترین نقش را در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی آن دولت در ایران ایفا میکردند… پس از قطع روابط سیاسی ایران و انگلیس در مهر ماه ۱۳۳۱، سفارت بریتانیا که مهمترین پوشش و چتر حمایتی جاسوسان انگلیس بود، عملا کارکرد خود را از دست داد. در پی این واقعه است که سفارتهای فرانسه و آمریکا فعالیت ماموران انگلیس را تحت پوشش قرار میدادند. ولی افزون بر سفارتخانههای یادشده، جاسوسان انگلیسی به طرق گوناگون دیگری در ایران حضور داشتند. برخی از این ماموران گاه گاهی مورد شناسایی قرار میگرفتند و دولت وقت برای اخراج آنها اقدام میکرد.
در ۱۹ اسفند ۱۳۳۱، دولت ایران در یادداشتی به دولت عراق نوشته است : “ متواترا اخباری که از مرزهای مشترک ایران و عراق رسیده حاکی است که عدهای از عوامل و جاسوسان انگلیس موجبات ناراحتی و اخلال در امنیت را فراهم میآورند…. مخصوصا بعد از بسته شدن سفارت انگلیس در تهران قسمت مهم فعالیتهای افراد مخرب انگلیس متاسفانه در کشور عراق متمرکز گردیده است. اخیرا هم گزارش موثق دیگری رسیده که یکی از جاسوسان باسابقه انگلیسی به نام “جکسون” که در سفارت سابق انگلیس در تهران کار میکرده است عملیات تحریکآمیز خود را بر ضد ایران در بغداد شروع کرده است و تماس او با بعضی از عمال انگلیسی در ایران در حوادث اخیر ایران کاملا روشن است.
” در ۲۵ اسفند ۱۳۳۱ دکتر فاطمی سخنگوی دولت در مصاحبهای مطبوعاتی اظهار داشت که “ طبق گزارشهایی که به دولت رسیده است پسر “جکسون” در تهران دیده شده است.” روزنامه مساژرو چاپ ایتالیا در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۳۲ نوشت : “ هر چند دولت انگلیس در ایران به علت قطع رابطه سیاسی رسما سازمان و نمایندهای ندارد اما عملا به خوبی دیده میشود که سایه “جکسون” عضو سابق سفارت انگلیس از بغداد به نواحی نفتخیز ایران افتاده است.
زیرا در همین نقاط است که طغیان علیه دولت ایران صورت میگیرد…. جکسون که سی سال تمام در ایران جاسوسی میکرده است و کاملا با اوضاع ایران آشناست و با پارهای از اشخاص نیز رابطه دارد توانسته است عملیات سری خود را از پشت مرزهای ایران به یاری “ نوول” پسر خود که اکنون به صورت مخفی در تهران به سر میبرد و دستش در اختلافات داخلی ایران کاملا نمایان است اداره نماید.” در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲، به “ویلیام جمس تامپسون” کشیش ۶۵ ساله انگلیسی مقیم اصفهان که به اتفاق چند افسر انگلیسی کمیسیونی تشکیل داده بودند، اخطار شد که کشور را ترک کند. در ۸ خرداد ۱۳۳۲ به “ مارک پرودو” که در پوشش خبرنگار آژانس آسوشیتد پرس به جاسوسی میپرداخت، اخطار شد که کشور را ترک کند. چهار روز پس از آن از فعالیت یک شبکه جاسوسی که شخصی به نام “ برژو “ در راس آنها قرار داشت، خبر داده شد که در همان روزها از کشور اخراج شدند.
در ۱۰ خرداد ۱۳۳۲، جاسوس دیگری به نام “ موریس ژوول” دستگیر شد و معلوم شد که ایشان از سال ۱۳۱۵ به تهران آمده و زیر پوشش فعالیتهای تجاری به جاسوسی میپرداخته و خود را کارشناس نوغان و ابریشم و همچنین نماینده جمعیت بینالمللی پناهندگان در ایران معرفی کرده است. ایشان پس از ورود متفقین در سال ۱۳۲۰ به عنوان وابسته نظامی فرانسه فعالیت میکرده است. در ۲۸ خرداد ۱۳۳۲ به یک خانم فرانسوی به نام “ ماری گالیشه “ که با گذرنامه سوئیسی به ایران آمده بود و در کاخ عبدالرضا برادر محمدرضاشاه به عنوان پرستار خدمت میکرد، دستور داده شد که کشور را ترک کند. از اوایل تیر تا نیمه اول مرداد ماه ۱۳۳۲، “ دلسوزا” که در پوشش پزشکی در شیراز به فعالیت جاسوسی مشغول بود، و “ رابرت آلیس “ که نزدیک به چهل سال در ایران به سر میبرد، “ جاک “ که در پوشش معلم زبان انگلیسی فعالیت میکرد، “ویلیام مورگان ناسوت “ که در سال ۱۳۱۰ به عنوان تاجر وارد ایران شد و در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان یک سرهنگ از سوی متفقین، فرماندار نظامی همدان شد و پس از جنگ شرکتی در همدان تشکیل داد و فرش و پوست صادر میکرد، دکتر “ رودلف شارپ “ به عنوان پزشک و “ ریجنالد داگلاس داویدسن “، از جمله افرادی بودند که به عنوان جاسوس شناخته شدند و به بیان دیگر افشا شدند به گونهای که به ناگزیر دستور اخراج آنها داده شد. پر روشن است که جاسوسهای بسیار دیگری در ایران حضور داشتند و همچنان به فعالیت خود ادامه میدادند.
http://vista.ir/article/335743/%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D9%86%DA%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C-%DB%B2%DB%B8-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF
یکی دیگر ازجاسوسان معروف انگلیس در ایران ، شخصی بود به نام “مستر لینادو” که لبنانی الاصل و معروف به “مهدی خان” بود.
Various Sources
سابقه ی تاریخی نام لینادو : لینادو ، همان مرد آرامی بود که عاشق همسرش آنا بود
http://www.shereno.com/post-12726.html
سابقه ی فعالیت های تجارتی لینادو :
فهرست مشخصات بازرگانان و شرکتهای بازرگانی تهران بر طبق کارتهای سال ١٣٣٦ : زکی لینادو بوذر جمهری سرای فردانش
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/30835/46/text
سابقه ی فعالیت های سیاسی لینادو :
“لینادو” در بسیاری از مجامع ایرانیان با نام مستعار “مهدی خان” شرکت می کرد. او بیشتر اوقات، در منزل سید ابوالقاسم کاشانی، جلسات درس روح الله خمینی، گردهمایی های سید ضیا الدین طباطبایی در باغ سعادت آباد اوین، در دفتر تحریریه ی علی جواهر کلام در روزنامه های مختلف تهران حضور داشت و حاضرین را ارشاد و راهنمایی می کرد. “مهدی خان” زبان های فارسی ، عربی ، انگلیسی و فرانسوی را مثل بلبل حرف می زد. در شعر و ادبیات ایران وارد بود و بسیاری از شعر های مولوی و خیام و حافظ را حفظ بود.
Various Sources
سید ابوالقاسم کاشانی، سید ضیا الدین طباطبایی و روح الله خمینی، از کارپردازان انگلیس در ایران بودند
http://iranian.com/main/blog/all-iranians
“لینادو” در بسیاری از وقایع تاریخی ایران از جمله مسله ی ملی شدن نفت ، ماجرای ۲۸ مرداد و انقلاب بهمن ۵۷ نقش داشت. این فرد بسیار مرموز آخرین بار در بستنی فروشی فرد سر پل تجریش ، در تابستان توفانی و منقلب تهران در سال ۱۳۵۷ در دوران زمامداری جعفر شریف امامی مشاهده شد.
Various Sources
جعفر شریف امامی از کارپردازان انگلیس در ایران بود
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-62
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتوگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من : خیام
http://www.iransong.com/song/21945.htm
نظر شما چیست؟
xxxxxxxxxxxxx