از چند روزِ قبل که به همراهی چندي از خبرنگاران و برنامه سازانِ مختلفِ اروپایی با بانو آنگ سوچی درینجا،در پاریس دیدار کردیم،حالم خوب نبود،انجامِ پروژههای مختلف،تغییراتِ هوا و دما،سفرهای پی در پی،شب بیداری و چشمِ مردم…همه دست به دستِ هم دادند و ما را خانه نشین کردند و تا اطلاع ثانوی هم نشنینان من ۲ تا گربه،یک عدد توله سگ از نژاد پینچِر مینیاتور است که چندی پیش به عنوانِ هدیهٔ تولد دریافت کردم و بیچاره هنوز اِسم ندارد،مادام پِنِه لوپه نیز که مثلِ همیشه زحماتَم را ایشان میکِشد و انگاری باید حقوقَش را بالا ببَرم (امان از دستِ این سوسیالیستهای پدر سوخته) و در آخر آقای دکترِ مریض کُشی که هر روز صبح به خانه میآید و افاضاتِ فراوان کرده و دستوراتِ جدید داده و دیگر هیچ.
قرار بود که روز گذشته،اول ماهِ ژولیه در کیف به خاطرِ فینالِ جام ملتهای اروپا حضور داشته باشم اما جنابِ مریض کُش اجازه نداد و من چهارمین حضور در فینالِ اروپایی را از دست دادم.باز خدای عّز و جل را شکر که دیشب دوستانم به خانهام آمدند و بازی را تماشا کردیم.
***
یورو ۲۰۱۲ را ضعیف دیدم،خیلی از بازیها در حّد این جامِ برترِ دنیا نبودند،جای ترکیه،بلغارستان،رومانی و صربستان واقعاً خالی بود ! تیمهای مثلاً بزرگتر هم خیلی مفید بازی نکردند،هلند که اِفتضاح بود،از فرانسه خیلی زود نآمید شدم،حتّی قبل از آنکه با اسپانیا بازی کند،تیم بیش از حّد به بِنزما و ریبِری وابسته بود،اینها هم که معجزه نمیتوانستند بکنند،انگلستان هم که ۶ تا بازیکنِ خوبَش به خاطر آسیب دیدگی از بازیها محروم بودند اما با افتخار حذف شدند،روسها اولین بازی خوبشان را انجام دادند اما بعد از این هم کاری از پیش نبردند،یونان خوب جنگید،یونانیها همیشه در جنگاوری اوّل هستند اما کمبودِ استعداد و نداشتنِ تاکتیکِ خاّص،دلایلِ اصلی اینها برای شکستهای متوالی است،چِک و کُرواسی هم که بد شانسی آوردند،دلم میخواست جمهوری چک بالاتر از نیمه نهایی بیاید اما نشد،اِسکاندیناوی مدیونِ دانمارک باید باشد،سوئد که افتضاح بود،اوکراین و لهستان هم تلاش کردند اما فوتبال بازی گروهی است،به فاکتورهای زیادی نیاز است اگر بخواهی دَرین رشته ورزشی پیشرفت داشته باشی و قهرمان شوی.
عملکرد و بازی پرتغالیها رنگِ و آبِ خوبی به یورو ۲۰۱۲ داد،با بالا آمدنِ پرتغال به نیمه نهایی و سپس مرحله نهایی،حساب و کتابِ خیلیها به هم ریخت،حتی آژانسهای شرطبندی نیز قادر به حدس و گمان زنی نبودند،بازی جمهوری چک و پرتغال بی نظیر بود،ساختارِ تیمِ پرتغال خیلی کسی را راضی نمیکرد اما بازی بدونِ نقصی را در برابرِ چک ارائه کردند،کریستیانو رونالدو از دقیقه ۷۸ چندین موقعیت را از دست داد اما بازی سازی او بدونِ توپ در زمین و همیاری مُمتدِ او در طول ۹۰ دقیقه بیشتر قابلِ توّجه بود،این یعنی یک ستاره ! در اولین بازی نهایی نیز پرتغال برنامه خوبی را در پیش گرفته بود،خطِ مرکزی تیم فوتبال اسپانیا که حملاتِ اصلی این تیم را تغذیه میکند،تقریباً در برابرِ تیم پرتغال از کار افتاده بود،با تعویضِ چَبی هِرناندز و فرارهای انفجاری هافبکهای این تیم کارساز نبودند و پِ پِ به همراهِ اَلوِس دیوارِ محکمی را در ۱۸ قدمِ پرتغال ساخته بودند،ضیافتِ پنالتیها تنها راهِ حل برایِ دانستنِ تیمِ بهتر بود،اسپانیولیها با تجربه ضربات را زدند،اما رونالدو نشان داد که چرا جنسِ او کهکشانی است (کریستیانو رونالدو اولین بازیکن پرتغالی است که در پنچ تورنمنت رقابتی گل زنی می کند،جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴، ۲۰۰۸، ۲۰۱۲و همچنین جام های جهانی ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰).
هر چند بازیهای آلمان چندان چنگی به دل نمیزدند اما باز دل خوش کننده بودند،به خصوص طرفدارانِ این سبکِ قیصر که شادمانه برین باور بودند که آلمان به فینال رسیده و فاتحِ این جام خواهد شد،تحّملِ این طرفدارانِ پا به سّن گذاشته درین ۲ سالِ گذشته واقعاً طاقت فرسا بود.آلمان متّکی به بازیسازی اِشواینزایگِر موفق نشان میداد،پاسهای عمقی اُوزیل تماشایی بود،خِدیرا در همهٔ جای زمین حاضر بود،ماریو گومز یک گلزنِ واقعی،حتّی احتیاجی نبود که بِدَود و خیسِ عرق شود،بُواتِنگ مردانه بازی میکرد و خلاّق در زمینه تیم مقابل،فلیپ لَم بی سر و صدا پاس گُل داد،گلزنی کرد و همیشه در لابه لای هافبکهای تیم مقابل مشغولِ طراحی بازی بعدی آلمان بود.
اما این شِگرد در برابرِ ایتالیائیها کارساز نبود.ایتالیا خوب پخش شده بود،بالزارتی،اَباتِ و مارکیسو خیلی خوب میانه را بسته بودند تا کار به دستِ لحظه آخر گره نخورد و بدین نحو جلوی بازیسازی آلمانیها گرفته شود،پیرلو و مُونتُولیوو در کنارههای زمین ۹۰ دقیقه را بدونِ توقّف دویدند و پاسکاری کردند،درصدِ پاسهای اشتباه این دو به ۱۸ درین بازی نیز نمیرسد،این یعنی راحت الحلقوم برای یک گِلادیاتوری به نامِ بالوتِلی ! بازیهای اینها با تلاشِ دِ روسی،بُنوچی و کاسانو تکمیل شد تا آلمانیها به خانه برگردند و خدا میداند که چرا نفری ۱۰۰،۰۰۰ € دریافت کردند،خوشحالم که همکارانِ روزنامه نگار در آلمان حسابی اینها را به بادِ انتقاد گرفتند.
***
و امّا اسپانیا،قهرمانِ دورهٔ گذشته… اولین بازی اسپانیا در برابرِ ایتالیا بود،بازی بسیار دلسرد کننده و به دور از انتظار،بازیکنان بسیار خسته به نظر میرسیدند،کلکهای همیشگی ایتالیائها درست کار میکرد،اسپانیا محو شده بود،آنقدر که حتی نَبودِ یک ۹ تمامِ کننده باعث ایجادِ شّکِ زیاد به این تیم شده بود.درین بازی دی ناتالِه یک گُل به اسپانیا زد و این تنها گلی بود که اسپانیا در تورنمنت خورد ! بعدا معلوم شد که قبل از بازی ایتالیائیها از مسئولانِ زمینِ بازی خواسته بودند که آب به چمنها ندهند تا زمین خشک باشد،این بهانهای بود که دورادور شنیده شد !در بازی دوم ایرلندیها به دستِ اسپانیا قتل عام شدند،تنها نکته مثبتِ ایرلند تماشاگرانِ خوبش بود،کم ولی پر سَر و صدا،وگرنه ایرلند هم خجالت آور بود ! قبل از بازی اسپانیا و کرواسی،ایتالیا نگران بود که مبادا اسپانیا با کرواسی به توافق برساند و با یک مساوی ایتالیا را حذف کنند اما بدین نحو صورت نگرفت و اسپانیا خیلی برجسته نبود ولی نتیجهٔ لازم را برای مرحله بعدی گرفت.
در بازی بعدی…فرانسه قربانی دیگری بود که همچنان بیهوش و بدونِ یک سیستمِ مشخّص بازی میکرد،چندی پیش مربیِ خوبِ فرانسوی این تیم نیز،لورَن بِلانک استعفا داد،هنوز در داخلِ این تیم مشکلاتِ شدیدِ اخلاقی دیده میشود.در بازی نهایی در برابرِ پرتغال نیز اسپانیا هر چه زد به درِ بسته زد،اما تجربهٔ کُلّی تیم به همراهِ دروازبانی خوبِ کاسیاسْ،این تیم را مستقیم به سمتِ فینال فرستاد.
در بازی فینال حدس زده میشد که ایتالیا سبکِ همیشگی را ادامه دهد،بازی سازی پیرلو و توپهای عمقی منتولیوو به سمت کاسانو و در نهایت بالوتلی ! گمان میرفت که بازی خسته کننده و طولانی باشد اما این گونه نبود،دل بوسکِه مربی اسپانیا باز به فرمولِ خودش وفادار بود ،همان سیستمِ بازیهای قبل طراحی شده بود،گلِ اول اسپانیا در ۳ ضرب ساخته و پرداخته شد،اینیستَ حرکتِ پا به توپ و سپس پاسِ کشیده به سِسْکْ فابرگاس،حرکتِ انفجاری سسک به سمتِ چپ تا به نزدیکی دروازه ایتالیا،پاسِ کوتاهِ سسک به داوید سیلبَ و او با یک هِد گلِ اول اسپانیا را رقم میزند،گلِ دوّم و حیاتی اسپانیا به ایتالیا نیز در ۳ ضرب و با حضورِ ۲ بازیکن انجام شد،چابی هرناندز پا به توپ..۳ بازیکن ایتالیا را جا میگذارد و به جوردی آلبا پاس میدهد،جوردی آلبا بازیکنِ سرعتی خوبی است،یک فرار و یک آئوتو پاسْ و در ضربِ آخر بُوفون را مغلوبِ حرکتِ خودش میکند،درین گلِ استثنایی اشتباه ایتالیا در یارگیری من تو من کاملاً مشخّص بود،این سیستم شاید جلوی آلمانیهای تنبل کارساز باشد ولی بازیکنانِ سرعتی اسپانیا از این یارگیریها نهایت استفاده را میبرند،گلِ سوّم و چهارم را به ترتیب تورِس و مَتَ زدند که با این حساب تورس با ۳ گل و یک پاسِ گل بهترین گلزنِ این جمع شناخته شد،اینیستَ بهترین بازیکنِ این جام و جوردی آلبا بازیکنِ سورپرایزِ یورو ۲۰۱۲ .
***
با یک نگاه به آماری که خبرنامههای ورزشی آنرا جمع آوری کردهاند،کاملاً میتوان نتیجه گرفت که از این پس اسپانیا ورقِ جدیدی در تاریخِ فوتبالِ دنیا مینگارد،قسمتی از این آمار به قولِ این خبرنامهها بدین شرح است:
اسپانیا اولین تیم اروپایی است که در سه جام معتبر؛ جام ملت های اروپا ۲۰۰۸ و ۲۰۱۲ و جام جهانی ۲۰۱۰ قهرمان می شود.
اسپانیولی ها در دوازده مسابقه جام ملت های اروپا شکست نخورده اند. نُه پیروزی و سه تساوی کارنامه آنها در دوازده مسابقه است.
شاگردان ویسنته دل بوسکه در پنج بازی آخر خود در مسابقات اروپا گلی دریافت نکرده اند که این خود رکورد جدیدی در جام ملت های اروپا است.
ایکر کاسیاس در نُه بازی جام ملت های اروپا دروازه خود را بسته نگه داشته است که این با رکورد اِدوین وَن دِرسار،دروازبان سابق تیم ملی هلند، برابری می کند.
دروازبان اول تیم ملی اسپانیا از ۱۳۷ بازی ملی ۱۰۰ را با پیروزی به پایان رسانده است. او اولین بازیکنی در جهان است که توانسته به چنین رکوردی دست پیدا کند.
دایوید سیلبَ در بیشتر گل های اسپانیا در اوکراین و لهستان نقش داشته است، دو گل و سه پاس گل.
خوان مَتَ در رقابت های یورو ۲۰۱۲ سریع بازیکنی بود که پس از تعویض موفق به گلزنی شد. او یک دقیقه و چهارده ثانیه پس از حضورش در زمین تور دروازه ایتالیا را لرزاند.
فرناندو تورس اولین بازیکنی است که در فینال دو دوره جام ملت های اروپا موفق به گلزنی شده است.
و اینکه انصافاً حقِ چابی هرناندز است که به او توپِ طلا دَهند،کاسیاس ۱۰۰% دستکشهای طلایی را از آنِ خود خواهد کرد،از مجموعِ ۲۳ بازیکنِ برترِ دنیا،۱۰ بازیکنْ اسپانیولی هستند که احتمالاً این لیست بعد از تابستانِ امسال به ۱۲ اسپانیولی خواهد رسید.
***
از این پس دیگر چه کسی به یادِ برزیل دهه ۷۰ میلادی خواهد افتاد ؟ بازی زیبای برزیلیها (Jogo Bonito) … چه کسی شیوهٔ قیصر را به خاطر خواهد آورد ؟ این بِکِن بائرِ توانمند … راستی از هلند و یوهان کرویف چه خبر ؟ چه کسی از خلاّقیت و ایجادِ فوتبالِ مدرنِ نارنجی پوشها یاد خواهد کرد ؟ تیم ملی ایتالیا در سالِ ۸۲ چه ؟ همان سالی که من دانشجویی در سان فرانسیسکو بودم و این لاجوردی پوشان ناموسِ من … چه کسی از لطافت و طراوتِ بازی ایتالیائیها صحبت خواهد کرد ؟ یا همین چند وقت پیش… زیدان … زیزوی بزرگ و قدرتمند…چه کسی از او و تیم ملّی فرانسه و از بازیهای جذاّب اینان یاد خواهد کرد ؟ … چقدر برایم آسان است که این یادآوریها را دگر بدانها اشاره نکرده و آنان را فراموش کنم،تیم ملّی اسپانیا امروزه تمامِ اینها را دارد…مدیریتِ قوی،همبستگی و غیرت،دوستی و فداکاری،تمرین،تمرین و هزار بار تمرین…اینها رازِ موفقّیتِ تیمِ ملّی فوتبالِ اسپانیا است.
دیروقت است…با چند قطره شرابِ اسپانیولی خودم را شاد نگاه میدارم،فردا شب سفارتِ اسپانیا در فرانسه مهمانی میدهد،شاید حالم خوب باشد و در جشنِ بزرگِ اینها شرکت کنم…امشب بعد از مدتها احساسِ خوبی دارم…امشبِ شبی باشکوه است.
پاریسْ، ژولیهٔ ۲۰۱۲ .