فرهنگ فارسی معین:
سهل و ممتنع. [ سَ لُ مُ تَ نِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح بدیع) آن است که ربط کلام و سیاق آسان نماید، اما مانند آن هر کس نتواند گفت بسبب سلاست و جزالت و گنجانیدن معانی بسیار در الفاظ اندک . قطعه ای (شعر یا نثر) که در ظاهر آسان نماید، ولی نظیر آن گفتن مشکل باشد.
سئوال:
آیا برای بیان حال و روز بانوان ایرانزمین تحت ٣۴ سال حاکمیت نظام پربرکت مسلمین “اصلاح طلب” و غیرۀ زن ستیز، سهل و ممتنع تر از این میشود:
“اگر مردی بیا ایران و زن باش”
تبریک