از دلایل عدیدۀ آن که بگذریم؛ حضور پُررنگ شعر در زندگی روزمره، بحث های جدی سیاسی و حتی علمی ایرانیان بخوبی مشهود است.
بیخود نیست که از دیرباز ایرانیان آزاده از شعر برای مبارزه علیه ظلم استفاده کرده اند، نسیمی و ابوالخیر و بدون اغراق صدها و صدها دیگر پیش و پس از آنان.
در دوران معاصر ایران، بعضی از آزادگان ایما و اشاره در شعر را کنار گذاشته و صراحت گویی را پیشه کرده که البته در استبداد “زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد”. نمونه ها بسیار و محدود به میرزاده عشقی، فرخی یزدی و سعیدی سیرجانی نمیشود.
همین حالا بسیاری از همین آزادگان شجاع رک گو اسیر مسلمین حاکم بر ایران هستند. بانو سیمین بهبهانی ممنوع الخروج هستند، هیلا صدیقی و مصطفی بادکوبه ای محکوم به زندان و بسیاری دیگر اسیر و تحت انواع ددمنشی و فشارها.
درود بر این فرهنگ و مردم پاک باد که در عین بلا، آزادیخواهی ریشه کن ناپذیر است.
مصطفی بادکوبهای “از سوی قاضی ابوالقاسم صلواتی به سه سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از شعرخوانی در انجمنها و…محکوم شد.”
نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند!
تبریک
پیشتر در این مورد مطالبی تقدیم شده؛ یکی در اینجا.