نان و پنير و شير کمياب و گران
گوشت، مرغ و ماهى برسفره حرام
فقر و بيکارى گسترده،
تن فروشى ارزان
هروئين جارى است در رگ جوان
تعطيل رسمى کشور حتما روز عزاست
وقت روضه و گريه زارى،
شادى حرام، موسيقى غناست.
در قاموس منحط اين فقها
زن ضعيف است و مايه فساد
نقش بيرنگى است در اجتماع
جايش آشپزخانه، در رختخواب
بر اساس درک آقايان
غير مسلمان کافر، مسلمان غير شيعه دشمن
از شيعيان اثنى عشر، حتى سيد اولاد پيغمبر
آنکه با ما نيست بدتر از کافر
ميليون ها شهروند ايرانى
از ترس جان دهان بسته مانده اند هاج و واج،
خيره به مشتى نادان و جيره خوار
که تحت نام او به هر بهانه است مشت در هوا .
جان مردم کشور بى ارزش تر از پولش
هرکه مرد به درک، به لقاالله پيوست.
گورستان مسلمانان آباد شده، جا نيست
هزاران هزار دگرانديش خوابيدست.
شاعر پنهان پس و پشت استعاره
رايج شده تفتيش عقايد نويسنده
روزنامه هاى آزاد همگى بسته،
فيلم، تئاتر و ورزش
يا تبليغ اسلامى يا درش تخته
کتاب با مجوز فراوان اما چه سود
پس از سانسور شده بى مفهوم
معنى اش کاملا از دست رفته.
دايره گفتار و کردار اين ملت،
تنگ و تاريک است در اين ديار
دگر انديش سربنيست شده،
هر که دهان گشود در حبس.
تک صدايى شنيده ميشود همه جا
چون نفير مرگ قبرستان
کلام يک نفر لابلاى آيه هاى قران
در مملکت قانون پا به هواست
نه حسابى است در کار نه کتاب
وکيل دادگسترى به جرم دفاع از موکل
افتاده است سالها گوشه زندان،
پرونده اش سنگينتر از متهم رديف اول.
وکيل بخت برگشته وکيل ميگيرد
وکيل او تحت تعقيب است، کارش خراب
همه چيز کشک است در اين کشور
قاضى شرع شکنجه گر است
ميزند گهگاه تير خلاص.
فرزند را اعدام ميکنند
جسد را به مادرش داده ميگويند
شرايط حساس است، گر کنى اعتراض
بهانه داده اى به دست دشمن
نتيجه کارت واويلاست!
براستى شهر هرت است جمهورى اسلام
انتخابات ايران کمدى است
نماينده ملت که گذشت از يک دور تسبيح غربال آقايان
يا حذف ميشود يا تغيير هويت داده ناگهان،
پاسدار ميشود و حزب الله.
انتخاب رياست جمهور از اين هم مضحکتر
از سه چهار دستچين شدگان خودى
تقلب ميشود به نفع يکى
تا از ميان خودى و خودى و خودى و خودى
نخودى منتصب شود رود به پابوس رهبرى!
هنر سردمداران جهل و تاريکى
در هر عرصه اى از زندگى
از خانه و مسجد بگير تا به دانشگاه
شستشوى مغز است، بازمهندسى مردم
پاک کردن فکر ز مفهوم آزادى
طبق درک عاليجنابان حجره هاى قم
دمکراسى فاسد است و غربى
بشدت ناسازگار با شرع اسلامى
اين حکومتگران ابله شهر هرت
خودى باقى نگذاشته اند ديگر
سى سال آزگار، هر روز و هفته وهر سال
خودى را تسويه به زندان افکنده اند
از پسر و نوه و نايب بنيانگذار انقلاب
تا رئيس جمهور و وکيل و جمعى از وزرا.
رهبرى دروغين انقلاب
دزد و جنايتکار و شارلاتان
با حمايت چماقداران جيره خوار
در سوداى گسترش قدرت است
با ترور و بمب اتم در دنيا.
در قرن بيست و يکم
حکومت حزب الله کشور ما
رسالتش فيلتر اينترنت است و حفظ حجاب
صدور تروريسم دولتى، فتواى ارتداد
و با سرعت هرچه تمام زيرزيرکى
ساخت بمب است در عمق شبستان ها.
از شر اين طاعون اجتماع
هرکه توانست دررفت از کشور
باهزار مشکل، به قيمت بالا
خريد آزادى براى خود در غربت.
هزاران هزار ايرانى نخبه، با استعداد
افتخار آفرينند در سراسر جهان هيهات
که از شرم داشتن چنين حکومتى
برخى اصلا نميگويند و الباقى
سرافکنده اقرار ميکنند آمده اند از ايران!
اين ابلهان سرمست از قدرت نميبينند؟
تاريخ رودى است خروشان، زمان حرکتى به جلو؟
رهايى ملت جبر است، آزاديست حکم هر انسان؟