دگر جائی نمانده
برای این دل سنگین
به کنج کوله بار زندگی
رویا , کابوس و حقیقت
همه فضا را گرفته اند
ترش و شیرین مزه گس
تنهائی
بوی نای چشم مرطوب
میطراود زیر آفتاب پائیز
وعده مخفوف آزادی
پنهان شده در نسیم غروب
سایه کمرنگ مسافر
میجوید راه گمشده
تلو خوران
به یاد مستی های گذشته
میگیرد گریبان جاده
بسوی ارتفاعی دیگر
اورنگ
Octobre 2012