ترانه های فراق – ۴

در حضرت تو غرق گناهم ای دوست
روی سیه ام بود گواهم ای دوست

از موی سپید خود ندیدم ثمری
من ماندم و این روی سیاهم ای دوست

******

من بی تو بلای جان جهان را چکنم؟
ای حور جنان بی تو جنان را چکنم؟

عمری به قمار عشق تو باخته ام
من بی تو کنون سود و زیان را چکنم؟

******

در عشق تو دست از دل و دین بردارم
با عشق تو من بهشت خود را دارم

در دوزخ اگر وصل تو را وعده کنند
فردوس برین بر دگران بگذارم

******

جانم اگر از عشق تو بر باد رود
حاشا حاشا، عشق تو از یاد رود

کوه است مرا عشق و غم جانم باد
کوهی نشنیدم که بیک باد رود

******

از عشق تو آتشی فروزنده و مست
آمد به کنار ما و در دل بنشست

گفتم به دلم چکار داری؟ گفتا
جز دوست به آتش بکشم هر چه که هست

******

ای دوست دگر از تو خبر نیست مرا
حاصل بجز از خون جگر نیست مرا

دانی بچه سان میگذرد روز و شبم؟
شب میگذرد ولی سحر نیست مرا

******

باز آ که سری بی سر و سامان دارم
دست از تو نمیکشم که تا جان دارم

از مردنم ای دوست غمی نیست مرا
بی روی تو زنده ام غم آن دارم

******

گفتی همه عشق و ناز دارم ای دوست
بر ناز تو من نیاز دارم ای دوست

بر ناز تو گر نیاز من کوتاه است
در دل سخن دراز دارم ای دوست

******

آنکس که کند آه و فغان عاشق نیست
عاشق همه جانست و زبان عاشق نیست

عاشق ز تو هجران و جفا میخواهد
گر وصل ترا خواست بدان عاشق نیست

******

ای دوست که هم دشمن و هم دوست توئی
خون و رگ و استخوان و هم پوست توئی

هر جا که نظر کنم تو را می بینم
گویی که جهان و هر چه در اوست توئی

******

محمود سراجی
م.س شاهد
ترانه های فراق ۵ تا چند روز دیگر

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!