در اروپا گرایشی ضد دمکراتیک با رنگ و لعاب ناسیونالیسم در
حال شکلگیری است که فرانسه را هم بینصیب نگذاشته است. این گرایش از موضع
سهلانگارانه کشورهای دمکراتیک در قبال مهاجران خارجی انتقاد میکند،
بازگشت به ارزشهای حقیقی و سنتی را میطلبد و بر مرزکشی بین زن و مرد،
دولتها و طبقات اجتماعی پای میفشارد.
حال شکلگیری است که فرانسه را هم بینصیب نگذاشته است. این گرایش از موضع
سهلانگارانه کشورهای دمکراتیک در قبال مهاجران خارجی انتقاد میکند،
بازگشت به ارزشهای حقیقی و سنتی را میطلبد و بر مرزکشی بین زن و مرد،
دولتها و طبقات اجتماعی پای میفشارد.
سخنگویان این گرایش، با حرارتی یکسان به تقبیح قدرت پول،
بانکها و سرمایهداری مشغولند. البته این بد و بیراهها زیاد متوجه
بیعدالتیها نمیشود که نتیجه طبیعی انباشت سرمایه است، بلکه بهطور خاص و
مشخص به سرمایهداری مالی حمله میکند که عامل گریز سرمایه تولیدی، بیکاری
کارگران و محو هویت ملی و سنتهاست.