در این قسمت به معرفی استاد حسین سرشار خواننده ی اپرا ، هنرآموخته ی كنسرواتوار سانتاچی چیلیای رم (ایتالیا) و بازیگر بسیاری ازنقش ها درتعدادی از فیلم های معروف اپران می پردازیم
حسین سرشار متولد ۲۲ خرداد ۱۳۱۳ و متوفی اواخر ۱۳۷۴بود
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%B1
حسین سرشار، هنرمند باارزش و خوش صدا در تهران خیابان فرهنگ دیده به جهان باز كرد. وى از كودكى به موسیقى علاقهمند و از صدایى رسا و خوب برخوردار بود به همین جهت به تشویق دوستان و اطرافیان در هر فرصتى كه پیش مىآمد براى آنان مىخواند و با صداى خدادادى خود آنان را محفوظ مىكرد.
حسین سرشار هنوز خیلى جوان بود كه شروع به پیش پردهخوانى نمایشات كرد و پس از چندى، چند قطعه سرود رادیویى نیز اجرا نمود و براى پیشرفت در فن و هنر خوانندگى به هنرستان عالى موسیقى رفت و در این هنرستان ثبت نام كرد. پس از اتمام دورهى هنرستان عالى موسیقى، به توصیهى اساتید فن براى گذراندن دورهى كنسرواتوار بدون استفاده از بورس تحصیلى كه سایر هنرآموزان دریافت مىكردند عازم ایتالیا شد. وى پس از ورود به رم، خود را براى كنكور كنسرواتوار «سانتاچى چیلیا»، آماده كرد و از این كنكور دشوار با موفقیت بیرون آمد. از این زمان به بعد وى پلهاى موفقیت یكى پس از دیگرى طى كرد و در مسابقه بینالمللى آواز كه با شركت خوانندگان: آمریكایى، روسى، فرانسوى و ایتالیایى در ونیز برگزار شده بود شركت و مقام اول را به دست آورد
http://www.rasekhoon.net/mashahir/show-116417.aspx
استاد حسین سرشار دورهٔ نهایی کنسرواتوار سانتاچی چیلیای رم رابادرجهٔ اول به پایان رسانید. در کنکور بینالمللی اپرای لافنی چه در ونیز شرکت نمود و یکی از هفت برندهٔ جایزه آواز آن مسابقه شد.در نهایت از طرف همان اپرا بهعنوان سولیست در کنسرتی با ارکستر میلان شرکت نمود. در دوره دانشجوئی در ایتالیا همراه با مرتضی حنانه و بهجت صدر و دیگران در دوبله فیلمهای ایتالیائی شرکت داشت. صدای او با ویتوریو دسیکا و آلبرتو سوردی در خاطر سینما دوستان مترادف است. او همچنین در تهران نیز چند کنسرت موسیقی آوازی برگزار کرد. ضمناً در اجرای اپراهایی در ونیز و ناپل نقشهایی را بر عهده گرفت. در شهر رم نقش اول اپرای کویرینو برداشتی از «آن که گفت آری آن که گفت نه» اثر برشت، را بازی کرد. پس ازاتمام تحصیلات عالی به تهران بازگشت و از بدو افتتاح تالار رودکی بهعنوان سولیست اول مشغول به کار شد و در کنسرتهایی به رهبری حشمت سنجری و فرهاد مشکوه شرکت نمود.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%B1
محمود خوشنام پژوهشگر موسیقی در شرح زندگی حسین سرشار می نویسد : «او دو سه سالی را پس از پایان تحصیل، به کار در اپراهای رم، ونیز، ناپل و میلان پرداخت و در آستانه ی گشایش تالار رودکی، به دعوت دفتر اپرای تهران به ایران بازگشت و ابتدا در رسیتالهای آوازی ، روی صحنه و یا در تلویزیون شرکت جست و با به راه افتادن تالار رودکی (۱۳۴۶) چون بسیاری از موسیقی آموختگان دیگر به این سازمان پیوست. سرشار تا سال ۱۳۵۷پیوسته در تالار رودکی باقی ماند و در اجرای اپراهای جهانی، چون “توسکا”، “عروسی فیگارو”، ” آرایشگر شهر سویل”، “کاوالریا روستیکانا”، “ریگولتو”، “دون ژوان”، “لابوهم” و “ایل ترواتوره” در نقشهای نخست ظاهر شد. از این گذشته او در چند کار صحنهای از موسیقیدانان پیشرو ایرانی شرکت جسته که مهمترینشان اینهاست: اپراهای “خسرو و شیرین”، “سمند” و “دلاور سهند” (بابک خرمدین) و “اوراتوریوی سپیده” که این آخری ظاهرا آخرین نقش آفرینی او را در خود دارد.
از آنجا که صدای آوازی مردان بیشتر در محدوده “تنور” است. صداهای بمتر یعنی “باریتون” و “باس” در میانشان کمتر پیدا میشود. این کمبود دشواریهایی برای اجراهای اپرایی فراهم میآورد. از آن گذشته باریتونها و باس های موجود نیز همه یکسان نیستند. آنها که رنگ و طنین گرم دارند، کمیابترند. صدای حسین سرشار، باریتونی بود که با “گرمای شرقی” درآمیخته شده بود و چون تنها باریتون در سازمان اپرای تهران بود، اجرای بسیاری از اپراها به صدای او نیاز داشت. بماند که جدا از صدا، بازیگری او نیز از جاذبههای بسیار برخوردار بود. حضور سرشار در سازمان اپرای تهران این امکان را به آهنگسازان صحنهای میداد که روی صدای “باریتون” نیز در آفرینشهای خود، حساب کنند.
حسین سرشار خواننده باریتون، پیش از انقلاب، با آن که غالبا در زمره هنرمندان “معترض و ناراضی” به شمار میآمد، همه جا و همیشه قدر میدید و در صدر مینشست. حضور نام او در فهرست خوانندگان، تضمینی برای موفقیت هر اجرای اپرایی محسوب میشد. او نیز از انبوه هنرمندان “روشنفکر”ی به شمار میآمد که در آستانه انقلاب میپنداشتند که بهار آزادی در چند قدمی آنها نشسته است. با شور و شوق شعرها و ترانههای انقلابی سرودند و آوازهای رهایی سر دادند. ولی هنگامی که “سراب” از میان برخاست و “کابوس” به جای “رویا” نشست، همین روشنفکران هنرمند بودند که بیشترین آسیبها را دیدند. پریشان و پشیمان، در هم ریخته و حیران، به حاشیه رانده شدند. آنچه بر حسین سرشار رفته است، نه از سرنوشت او ، که از عوارض انقلاب، برخاسته است. سرشار پیش از آن که به بیماری جانفرسای “فراموشی” گرفتار آید، به بیابان فراموشی پرتاب شده بود».
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2011/04/110412_mk_opera_sarshar_music.shtml?print=1
قطعه ی ایران و قطعه ی فروغ عشق : آخرین کار زنده یاد حسین سرشار اجرای توانمندانه و ماهرانه قطعه ی ایران میباشد. این قطعه که درتیرماه سال ۱۳۶۷ در تالار وحدت اجراگردید، یادآور دلاوریهای مردم ایران زمین میباشد. همچنین وی در آلبوم «آثاری از حسین دهلوی» قطعهٔ فروغ عشق را با شعری از عطار اجرا کردهاست.
فیلمشناسی : ۱ – راه و بيراه (۱۳۷۰)/ ۲ – رنو تهران ـ ٢٩ (۱۳۶۹)/ ۳ – اي ايران (۱۳۶۸)/ ۴ – هامون (۱۳۶۸)/
۵ – جعفرخان از فرنگ برگشته (۱۳۶۶)/ ۶ – اجاره نشين ها (۱۳۶۵)
مرگ : منابع جمهوری اسلامی ایران میگویند «وی در اواخر عمر وضع مالی بدی داشت و دچار افسردگی روحی شده بود. وی دچار بیماری آلزایمر شد و پس از خروج از منزل دیگر باز نگشت. خانواده وی برای پیدا شدن او به روزنامهها آگهی دادند ولی سرانجام پس از مرگ وی در یک مرکز درمانی روانپزشکی در آبادان، هویت وی شناسایی شد.»
اما علی رضا نوری زاده در کتاب سونای زعفرانیه استاد حسین سرشار را از قربانیان قتلهای زنجیرهای ایران میخواند و مدعی است به جرم آزاده گویی به دست ماموران وزارت اطلاعات به آبادان برده میشود و با دادن شوک الکتریکی، شکنجه میشود و سر انجام با صحنه سازی مرگش را تصادف با خودرو نشان میدهند. گفته میشود او به دلیل دوستی با علی اکبر سعیدی سیرجانی که خود نیز قربانی قتلهای زنجیرهای ایران بود کشته شد.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B3%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%B1
علی اکبر سعیدی سیرجانی يكي از خدمتگزاران فرهنگ ایران بود
http://iranian.com/main/blog/all-iranians-125
پیكرزنده یاد حسین سرشار روز ٢۵ فروردین ١٣٧۵ از تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا در قطعهى ٨٨ (قطعهى هنرمندان و نویسندگان) دفن گردید.
http://kashancenter.com/Print.aspx?subject=information&id=8300
تصاویر
http://www.sourehcinema.com/Images/ThumbNail.aspx?Type=People&Id=138112251029
http://music.irib.ir/StreamData/DataImages/Famous/176.jpg
خدمتگزاران فرهنگ ایران : محمد حسین فروغی ذکاءالملک اول – محمد علی فروغی ذکاءالملک دوم – استاد حبیب یغمایی – ادیب الممالک فراهانی – حسن وثوق معروف به وثوقالدوله – شاعره ی توانا فروغ فرخزاد – ملکالشعرای بهار – رضا ارحام صدر – علیاکبر سعیدی سیرجانی – هایده – علی اصغر حکمت – ایرج میرزا – حسن رشدیه و خاندان او – خاندان اعتصامی – دکتر پرویز ناتل خانلری – امیر هوشنگ ابتهاج – عبدالرحمن فرامرزی
نظر شما چیست؟
xxxxxxxxxx