هرچی گفتیم نکنین، دوازده امام خطرناکه؛ یه وقت دیدی سیزدهمیش پیدا شد، و نحسی هم مذهب رو گرفت هم مملکت رو. گوش نکردن و اصرار اصرار که غیر ممکنه از دوازده تا بیشتر بشن. خوب دیدیم که شد ن. امام خمینی بر بال یک ۷۴۷ چون فرشتگان در آسمان تهران ظاهر شدند و لحظهای پس از فرودِ ایشان وطن با کلّه در فاضل آب افتاد. بعدش بجای عذر خواهی بهانه آوردن که نه این امام جنس عمامش با اونای دیگه فرق داره و هنوز باید گفت دوازده تا امام داریم. یاد آسانسورها افتادم که دکمهای برای طبقه سیزدهم ندارن، و هی استدلال کن که بابا ساختمانی که چهارده تا طبقه داره یه طبقش حتما سیزدهمیه، حالا تو اسمشو گذاشتی یه چیز دیگه؛ کدوم آسنسورچی منطق سرش میشه؟ چهار تا سُم را به یک نعل میخ میکنن و میگن خداوند عدد سیزده را اصلا خلق نکرده، و پیغمبر فرموده اند خرافات در مورد وجود همچنین عددی متعلق به دوران جاهلیت است.
ما که تا کلاس دوم ابتدایی فقط دو بار در حساب و دیکته تجدید شدیم به این فکر افتادیم که چگونه میتوان با علم و املای صحیح ثابت کرد که خداوند در خلق اعداد تبعیضی قائل نشده و از یک تا حد عقل هزار عددی را جا نگذاشته. راهش این بود که به جدول عناصر طبیعی متوسل شویم تا ببینیم که بین عنصر دوازدهم (که منیزیوم باشد) و عنصر چهاردهم (که سیلیکون باشد) عنصری وجود دارد و یا مثل دکمههای آسانسور یکیش کم است. دیدیم ای داد بیداد عنصر سیزدهم همان عنصریست که ۷۴۷ امام خمینی از آن ساخته شده بود. نامش را با املا صحیح نمیتوان نوشت چون نزدیک سیزده بدر است و باید مواظب بود ولی این عنصر فلزیست بنام عالومینیوم و نحسی آن بر طبق گفته قبلی بر هر ایرانی اثبات شده است.
رفتم و هرچه کباب و ساندویچ و کتلت که در یخچال برای سیزده بدر آماده کرده بودم از ورق عالومینیومی در آورده و در کیسه پلاستیک پیچیدم. داشتم نفسی راحتی میکشیدم که به فکر افتادم که نکند این عالومینیوم بد خیم رخنه های دیگری در زندگی روزمره بجز پروازو ساندویچ دارد. هرچه قوطی آبجو بود هم شیش تا شیش تا مجبور شدم در بطری شیشهای بریزم تا در دشت و صحرای سیزده نحسی مزه مستی نشود. بعدش یادم افتاد که اصلا برق یخچال از طریق سیم عالومینیومی از مرکز میرسد. لعنت گویان یخچال را هم از برق کشیدم. شرکت برق خسیس بخاطر صرف جویی از سیم عالومینیومی استفاده میکند و با استفاده از عنصر سیزدهم آینده مردم را بخاطر پول در خطر میاندازد، با اینکه نقره و مس جریان برق را خیلی بهتر هدایت میکنند.
با اینحال خندهام گرفت که اگر قبل از قرن نوزدهم بود شرکت برق اگر از سیم طلا هم استفاده میکرد از عالومینیوم ارزانتر در میامد. این عالومینیومی که ملت امروز بعد از صرف آبجو له میکنن میندازن تو آشغالدونی اینقدر گران بود که گویند ناپلئون سوم فقط ازمهمان های خیلی عالیقدر با بشقاب چنگال عالومینیومی پذیرایی میکرد. بقیه اعیونا چشمشون کور از بشقاب طلایی غذا میخوردن. حتا بنای یادبود واشنگتن هم نوکش از عالومینیوم است چون اون موقعها این فلز رو هنوز خیلی تحویل میگرفتن با اینکه قیمتش کمی پایین آماده و به حد نقره رسیده بود. تصادفا نمیدونستن که با استفاده از عنصر سیزدهم نماد سیزده ایالت بنیان گذر ایالت متّحده را بر سر این بنا میگذرند چون هنوز عناصر هلیوم و نئون کشف نشده بودند و در جدول شیمی آقای مندلیف عالومینیوم رده یازدهم را داشت.اگر میدانستند هیچگاه همچنین کاری نمیکردند زیرا که میترسیدند نحسی سیزده افزایش یابد و باعث شود که در آینده بسیاری “مرگ بر آمریکا گویند” و ملت های باستانی رفتار این مملکت نوین را بهانه ویرانی خود کنند.
توسری خوردن قیمت عالومینیوم وقتی شروع شد که با استفاده از جریان برق توانستند عالومینیوم خالص را با هزینه پایین از مرکبات سنگ آن جدا کنند. بر خلاف طلا که قیمت بالای آن به دلیل کمیابی است، تا دلت بخواد در قشر بیرونی کره زمین عالومینیوم ریخته، حتی بیشتر از آهن. عالومینیوم فراوانترین فلز سطح کره زمین است، فقط در حالت طبیعی اکسیژن به آن سخت دل میبندد و به این آسونیها ولکن نیست. البته تا از شرّ اکسیژن راحت نشود خواص فلزی خود را نمیابد. به این دلیل است که عصر آهن زود تر از عصر عالومینیوم فرا رسید و در موزه ها تاج و تخت و لگن و آفتابه عالومینیومی یافت نمیشود. لازم به تذکر است که در تاج و تخت موزهها عالومینیوم وجود دارد ولی بصورت طبیعی آن. یاقوت همان عالومینیوم مبتلا به اکسیژن است که منتها مقدار بسیار کمی هم در آن عنصر کورومیوم وجود دارد که به آن رنگ قرمزِ براقی میدهد.
علم و صنعت عنصر سیزدهم را مفت و حقیر کرده است ولی این فلز برای محیط زیست هزینه هنگفتی دارد بطوریکه ۳ تا ۴ درصد انرژی برق جهان مصرف تولید عالومینیوم میشود. با انرژیی که برای تولید یک قوطی پپسی استفاده میشود میتوان یک تلویزیون معمولی را سه ساعت روشن نگه داشت (که اگر فیلم خوب نداشت لزومی ندارد). تولید ۱۰ قوطی عالومینیومی معادل مصرف یک لیتر بنزین است. خوشبختانه روشهای تولیدی پیشرفته کلفتی این قوطی هارا به اندازه کلفتی یک مو نگه میدارد و ضخامت ورق عالومینیومی در آشپزخانه بیشتر از یک دهم ضخامت مو نیست. در ضمن از قوطی ها، ورقها و سایر بسته بندیهای عالومینیومی میتوان دوباره و دوباره استفاده کرد و به این دلیل پس از سیزده بدر در پارکها همیشه میبینیم که ایرانیها عالومینیوم مصرف شده را الکی در زباله دان نمیاندازند و در سطل مخصوص بازیافت قرار میدهند. با اینهمه اگر در بازیافت عالومینیوم تلاش بیشتری نشود پیش بینی اجداد باستانی ما در مورد سیزده بدر به حقیقت میپیوندد و کره زمین طبیعت زیبای خودرا از دست میدهد. گویند که آنها به این باور بودند که هر هزار سال را یکی از ۱۲ فرشته گان آسمانی نگهداری میکند و در هزار سال سیزدهم وای ویلا. شاید امروزهترین تعبیر ما از رسم سیزده بدر این باشد که درسبزِ طبیعت بیاد آوریم که خانه ما در حقیقت همه کره زمین است و اگر خود فرشته نگهبان سیزدهم نباشیم از نحسی کم لطفی به سیاره خود فراری نیست.