ملت های خاورمیانه اگر میخواهید بازیچه دست ابر قدرتها و نوکران محلی آنان نشوید باهم متحد شوید.

ملت های خاورمیانه اگر میخواهید بازیچه دست ابر قدرتها و نوکران محلی آنان نشوید باهم متحد شوید.

 

اکنون شاید برای خیلی ها روشن شده باشد که سیستمی که دنیا را میگرداند بر پایه های علمی بنا شده است آن ها روانشناسان و تحصیکرده های ناب را استخدام میکنند و با فرهنگ های مردمی که میخواهند آنان را استعمار و استحمار کنند بخوبی آشنایی پیدا میکنند. مشگلات ما از این قرار است که ما باهم متحد نیستیم و فکر اجتماعی ما بسیار پایین است ما خود خواه تمامیت خواه و خود محور هستیم و یاد نگرفته ایم که منافع اجتماع را در نظر بگیریم.

 

ما عادت نکرده ایم که تساهل داشته باشیم و بتوانیم افکار و اندیشه های مخالف خودرا تحمل کرده و گوش بدهیم. شاید آن گفته و یا اندیشه از اندیشه و گفته ما بسیار بهتر باشد. همیشه استعمار از مهره های خودمان و هم میهن های ما انتخاب میکند تا بتواند برنامه های خود را پیاده کند. البته که آنان با داشتن وسایل مدری ارتباط جمعی هرچه را که بخواهند بخورد ما خواهند داد. آنان تعصب ها و خرافات و تمامیت خواهی ها و غرورهای بی پایه را دامن میزنند. مثلا شخصی که هیچ تخصصی ندارد را مدیر یک عده اشخاص متخصص میکنند تا با ندانم کاری هایش اوضاع را خراب کند و اداره و یا مرکز را از هم بپاشاند. ما خودمان دیده و تجربه کرده ایم که مدیران سفیه و ابله چگونه یک سیستم خوب را از کار انداخته اند و تنها چون حقوق و مزایای زیادی میگرفته اند از اینکه بگویند نمی دانم و یا نمی توانم صرف نظر کرده بودند وهمه چیز را بهم ریخته بودند. شاید یک از مشگلهای اساسی ما همین باشد که صمیمی و راستگو نیستیم و کاری را که از عهده خوب برآمدنش بر نمی آییم را بدست میگیریم.

 

البته سیستم حاکم در دنیا هم میخواهد که ما عقب افتاده باشیم و مارا عقب نگه دارند تا در میدانهای دانش نتوانیم بالندگی کنیم. و آنان از لحاط دانش و پیشرفت بر ما ارباب باشند و ما همیشه به آنان احیتاج داشته باشیم. البته آنان اینکار هارا بواسطه دلالان و جیره خواران خاین و یا ابلهان خود انجام میدهند. کارگزاران آنان معمولا از هم میهن های ما انتخاب میشوند. آنان یا دانسته و یا نادانسته کشورهای مارا تخریب میکنند و با سو استفاده از دین و باورهای مردم و یا خرافات وتعصبات غیر منطقی مردم را سرگردان و بیکاره میکنند.

 

شاید درست است که مثلا شیعه و سنی توسط انگلستان درست نشده اند ولی آنان براحتی در این دو مذهب رسوخ کرده و مومنان هر دوگروه را بر ضد هم تحریک کرده اند. اختلافات و کشت و کشتارهای شیعه و سنی در میان مسلمانان بسیار عمیق است و جوکهای و توهین های هر دو مذهب بهم در خور تامل و تفکر است. تحریک و تشویق جوانان وساده لوحان به کشت و کشتار بنام کفار از همین زمینه است. تا آنجا که من دیده و شنیده ام هر دو گروه که دارای تعصب های شدید میباشند و یا بنیاد گرا هستند بخون هم تشنه هستند و یکدیگر را مسلمان نمیدانند. البته شاید نظیر این اختلافات بین کلسیاهای آمریکایی هم باشد که کلسیا دیگر را حتی کلیسا شیطان میدانند ولی آنان بطور جدی برای کشتن مخالفان و سایر کلسیاها دست به اسلحه نمی برند بلکه آنان را مثلا مسیحی واقعی نمیدانند. ولی در خاورمیانه دربین بیناد گرایان این قبول نداشتن همدیگر بایست به حذف فیزیکی پایان بگیرد. مثلا طالبان یک برداشت خشن غیر علمی و غیر منطقی از اسلام دارد که تخریب و کشتن را مجاز میداند. که متاسفانه کسانی نطیر بن لادن در غرب تعلیمات دیده اند. نظر من دفاع از شوروی نیست ولی رهبران آن زمان افغانستان بقول خود مردم داشتند خدمت میکردند وفکر دزدی و رشوه خواری و مال پرستی و ثروت نبودند ولی کاپیتالیستها برای یک ترس واهی دزدان و جاهلین را آموزش دادند تا با کمونیسم بجنگند و کار برادر کشی را رواج دادند و کشورما افغانستان را سوخته و ویرانه ای کردند. حالا هم شرکتهای بزرگ میخواهند آنرا باز سازی کنند و محصولات خود را بفروش برسانند. واهمه و ترس و بد کردن یک قوم یک دین و یا یک گروه سر کار کارگردانهاست که میخواهند تخم نفرت را بپاشند و محصولات خود را درو کنند.

 

دولتهای ما بجای رسیدن به تحصیل مردم و ایجاد کار و بازگشایی دانشگاه ها برای بی نیازی ما و یا مبارزه با اعتیاد و فقر و دزدی و رشوه خواری بیشتر به فکر درآمدهای شخصی خود هستند تا حسابهای بانکی آن دل دل شود و به میلیارد ها دلار یا یورو سر بزند. متاسفانه قانون و مردم هم طوری تربیت شده اند که از  انسانهای معمولی برای خدماتی که  کرده اند بت میسازند و آنان را تبدیل به دیکتاتور میکنند.

 

بالا بردن سطح سواد و دید مردم و آشنا کردن آنان به اینکه تساهل داشته باشند و خود را عقل کل ندانند و به دیگران هم اجازه کار فعالیت و سخن گویی بدهند. ایجاد کار و مبارزه بی امان با بی فرهنگی و تعصبات بی پایه و خرافات و جهل عمومی.

 

اعتبار دادن بهمه ادیان ولو اینکه به نظر عده ای اشتباه باشد که بایست در محیط بی طرفانه مورد بررسی و نقد قرار بگیرند. ایجاد فرهنگ هم زیستی مسالمت آمیز همراه با احترام به عقاید دیگران. بالا بردن سطح تحصیلات عمومی و دانشگاهی.  از بین بردن نسبی حسد و بی انصافی و سایر نکات ضعف اخلاقی.  آزادی و احترام بهمه زبانها فرهنگها و دینهای موجود در خاورمیانه بدون حمله و تختطه آنان. مبارزه با دزد و فساد و کنترل مامورانی که براحتی میتوانند رشوه بگیرند و ثروتمند شوند. و بالاخره اتحاد برای رسیدن به یک کشور بزرگ نظیر اتحادیه اروپا یا آمریکای شمالی.

 

از نظر تاریخی هم که نگاه کنید دین اسلام جوان تر و مدرن تر از مسیحیت باید باشد. و همانطوریکه میدانید حتی در زمان صدر اسلام و بعد از آن هم مثلا در موقع صلاح الدین ایوبی مسلمانان  یهودیان و مسیحیان با هم در کنارهم با صلح و آرامش زندگی میکردند و بهم احترام میگذاشتند زیرا در آن زمان شرکتهای غول نبودند که بخواهند برای منافع بیشتر آشوب بپا کنند.

 

هدف اصلی خرابی ویرانی جنگ و جدال است که بتوانند فروش داشته باشند. اکنون آمریکا اروپا و حتی چین تولید انبوه دارند و باید برای این کالاهای ساخته شده بازار داشته باشند  اگر قرار باشد که آنان تولید انبوه داشته باشند و تنها اجناس خودرا انبار کنند که ورشکست خواهند شد پس بایست بهر طریقی که هست بازار ایجاد کنند بن لادن بازاریابی میکند و سالی حدود صد میلیارد دلار اسلحه در خاورمیانه به فروش میرود. دیوانه گانی را راس قدرت می نشانند تا براحتی بتوانند حمله کنند. دیوانه گان محلی تشنه قدرت به دست آنان اتو میدهند تا هم خودشان و هم کشورشان را نابود کنند. نمونه اش همان صدام خودمان است که هم خودش را به نیستی فرستاد و هم خانواده اش را و هم کشور را به ویرانه ای تبدیل ساخت.

 

بهمه سران کشورهای دنیای سوم و بهمه رهبران مذهبی بایست هشدار داد که گول نخورند و تنها برای ملتهای تحت ستم خود اقدام کنند جلوی تفرقه و دزدی و فساد را بگیرند و افکار اجتماعی را رونق دهند دوستی مودت  کار و تولید و دانش را ارج نهند و از خرافات و کارهای بیهوده کناره بگیرند و بدانند که حتی خود آنان هم بیشتر حفاظت خواهند شد اگر مقلدانشان با سواد و چیز فهم باشند و داشن و آگاهی داشته باشند وگرنه همه بصورت آدمکی در اختیار دلالان بین المللی خواهند بود و بس. این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری و بی دانشی است   چون درون پاک کنی حرم دیر یکی کعبه و بت خانه یکی است.  بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند.  تنها راه رهایی در اتحاد  دوستی  دانش و کار تولید میباشد و احترام و تساهل به عقاید و باورهای همدیگر ولو اینکه به نظر ما اشتباه باشد. ترک تعصبات غیر منطقی و داشتن تساهل و تحمل دیگران. زودن نفرت ودست دوستی دراز کردن.

 

حضرت بهاالله فرموده اند که اگر دین سبب اختلاف شود بی دینی بهتر است ولی متاسفانه حتی بسیاری از بهاییان هم اینکار را انجام نمیدهند که مهم انسانیت است نه اسم یک دین. فرقی بین یک مسیحی خوب و یک بهایی خوب نیست ولی  یک شیاد از هر دینی که باشد منفور است.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!