تصاویر چندین تن از شهدا و یا کشته شده گان بی گناه که در خانواده های بهایی به دنیا آمده بودند.و بهایی بودند. دویست تن به جرم بهایی بودن در ایران اسلامی کشته شدند. و قبلا هم در زمان قاجار ها بیست هزار تن بهایی و با بابی به همین جرم کشته و یا شهید شده اند. امیدوارم که دیگر این کشتار های نابخردانه در ایران انجام نشود. و همچنین با تاسف از کشتار مردم و افسران ایرانی در ایران و یا شهید شدن ایرانیان در بلوچستان و سیستان ایران زمین.
ایکاش ما کمی انصاف داشتیم و وقتی دستمان به دم گاوی بند میشد خدا خلق و خودمان را فراموش نمیکردیم. متاسفانه این بی انصافی ها و بی عدالتی ها میرود که انسان را بصورت یک ماشین درآورد.
جوانانی که نعره زنان جان و مال خود را فدای امام کردند و برای نجات ایران از دست دیوانه ای چون صدام با اسلحه های قدیمی به جنگ وی که با کمک اروپا و آمریکا بهترین سلاح ها را میگرفت رفتند. میلیونها جوان ایران در اثر ندانم کاریها و حمله وحشیانه صدام به خاک و خون غلطیدند و بکام مرگ رفتند. در آخر کار هم نه صدام پیروز جنگ شد و نه ایران ویک مشت معلول و کشته و یا شهید برای هر دوکشور بیادگار گذاشتند.
این جوانان که دیوانه وار برای عشق به خمینی شاه را گریان از ایران راندند آیا به آنچه برایش انقلاب کرده بودند رسیدند. میلیونها جوان ایرانی آواره شدند و یا به جوخه های اعدام سپرده شدند. متاسفانه تمامیت خواهی و چشم دیدن همدیگر را نداشتیم و همه چیز را برای خودمان میخواستیم و نمیخواستیم به دیگران هم سهمی بدهیم. جوانان که برای شاید یک زندگی بهتر و آزادی بیشتر و کار و تحصیل بهتر و استقلال و بالندگی بیشتری انقلاب کردند گیر یک مشت آدم ثروت طلب و جاه طلب و غیر دلسوز افتادند که هیچگونه تخصصی برای اداره ایران نداشتند یک مشت جوان مغرور که از هیچ به نوایی رسیده بودند دیگر خدا را بنده نبودند و خود را عقل کل میدانستند. متاسفانه کمی تجربه و دانش کافی نداشتن کشور را به سراشیب سقوط کشانید.
شیادانی که حتی خدا را هم قبول نداشتند ناگهان لباس رهبانیت پوشیدند و به جان ومال و ناموس مردم افتادند. میلیونها جوانی که با آنهمه شور و شوق انقلاب کرده بودند یا کشته شدند و یا معتاد و معلول و یا فراری و آواره البته تعداد کمی از آنان هم به ثروت های باد آورده با ارقام نجومی رسیدند و تافته بافته جدا شدند. طمع و حرص و طعم ثروت و شهوت آنان را بصورت برده هایی در آورد و به جان مردم انداخت. این جوانان به دانش و بی تخصص شغلهای مهم را در اختیار گرفتند و ایران را ویران کردند و ارزهای ایران را که از فروش نفت بدست میامد به حسابهای خود در کافرستانها خوابانیدند. این عقل های کل و مغروران تمامیت خواه هیچکس را جز خودشان قبول نداشتند. هیچگونه تساهلی هم نداشتند یک تعصب خشک واقعی و یا ظاهری داشتند.
ایران که در منطقه از کشورهای دیگر پیشرو تر بود به قهقرا بازگشت. کامیون ها و تریلی ها هیجده نیم میلیارد دلار را از ایران ماتم زده در یک بار خارج میکردند که مامورین ترکیه آن را بازداشت و مصادره فرمودند. نمیدانم این بشر برای این دو روزه زندگی میلیارد دلار را میخواهد چه کند؟ طبق لیستی که به انتشار آمده است اکثر آقایان علما و آیت الله ها در کشورهای کافرستان میلیونها دلار و یا حتی میلیارد ها دلار بحساب خود ذخیره کرده اند که برای آن دنیا دست خالی نباشند. این ارزهای ذخیره شده را برای روز آخرت میخواهند. ولی آیا کشورهای کافرستانی آن پولها را به آنها پسر خواهند داد و یا مصادره میکنند و نوش جان مینمایند.
آنان که مردم عادی را به بهشت و حوریان وغلمانان باکره و الت بلند حواله میدهند خودشان در کافرستانها اقارم نجومی به دلار ذخیره میفرمایند و با حوریان زمینی کافرستان به شادی میپردازند.و ملت مظلوم ایرانرا به حوریان و غلمانها و الله حواله میدهند. روزنامه های انگلیسی مینوسیند که میلیارد ها مال علما را مسدود کرده اند؟ چگونه یک روحانی میتواند میلیاردها دلار ذخیره برای آخرت خود کند؟
جوانانی که برای آزادی کار و رفاه و تحصل و استقلال قیام کردند و شاه را گریان ونالان با بچه های خردسالش از ایران راندند. خود هم به سرنوشت شومی دچار شدند. بغیر از تعدادی از آنان که توانستند دستشان را به دم گاوی بند کنند و سفیر وزیر و وکیل و تاجران ثروتمند بشوند بقیه سرشان به نوعی به سنگ کوبیده شد. به بهانه های واهی مردم والا را از کارها اخراج و جای آنان را به اشخاص بدون تخصص وتجربه سپردند.
جوانان بی گناه را بجرم های واهی به چوبه دار آویختند. مونای هفده ساله را بجرم اینکه در خانواده بهایی به دنیا آمده بود و معلم درس اخلاق کودکان کوچکتر از خودش بود همراه با شهین ها شیرین ها ورویا ها مهشید ها و زرین ها و طاهره ها واختر ها بدون هیچ گناه و مدرکی کشتند و به آن افتخار کردند. افسران و درجه داران آرتش ایران را که حتی اعلام بیطرفی هم کرده بودند کشتند در کجای دنیای کسی که اسلحه زمین میگذارد و تسلیم میشود را تیرباران میکنند؟ آیا این مردانگی است؟ شما که از قتل سرداران سپاه نالان هستید و اینکار را بد میدانید آیا خودتان افراد بی گناه را قیمه قیمه کردید هیچ احساسی نداشتید؟
به نداها و سهرابها و.. رحم نکردید. آیا خودتان را هیچوقت جای مادر و پدر نداها و سهرابها و مونا ها گذاشته اید؟ اگر با دختران و پسران شما اینکار را کنند چه میکنید؟ منصفانه قضاوت کنید در تمامی دوران سی پنج ساله شاه آیا اینقدر کشته و شهید ملت مظلوم ما داده بود؟ آیا اگر به دختران و پسران شما تجاوز جنسی کنند چه حالتی خواهید داشت؟
حضرت سید الشهدا با دست باز و با شمشیر آخته با لشگریان یزید روبرو شد و شهید شد. آیا پسران و دختران ما هم با اسلحه و دست باز با شما نبرد میکردند؟ شما که برای حضرت سیدالشهدا این قدر ناله و ضجه میکنید. چطور حاضر شدید به جگرگوشه گان مردم مظلوم ایران هم میهنان خودتان با دست های بسته شان تجاوز کنید؟ کشتن طفلان مسلم گناهی عظیم است آیا کشتن و تجاوز به طفلان دیگران حلال است؟ ببینید کسی که بخودش بمب میبندد و خودش را فدا میکند تا بنظر خودش ظلم را نابود کند این فکر چگونه در او ریشه دوانده است. در جایی که ظلم هست و قانونی نیست هیچکس در امان نخواهد بود. به کودکان ایران که کودکان خود شما هم جزو آنان هستند رحم و شفقت کنید نه آنان را نابود سازید آنجا که ظلم رواج پیدا کند دامان خود ظالم را هم روزی خواهد گرفت. مگر جلادان کربلا به دست مختار ثقفی شقه نشدند؟
خداوند میفرماید از ظلم احدی نخواهم گذشت. بهر حال یا در این دنیا به مکافات میرسند و یا در دنیای بعد به عقوبت دچار میشوند. فکر کیند که همسران ودختران و مادران خود شما را دیوانه دیگری میخواهد اعدام کند چه حالی بشما دست خواهد داد؟ دنیا دار مکافات ومجازات است بیایید ظلم را ریشه کن کنیم و بجایش محبت و دوستی را رواج دهیم. آیا این عمر کوتاه که بسرعت برق میگذرد ارزش دزدی ومال مردم خوری خیانت و جنایت و هیزی و بی انصافی را دارد؟
آیا این بی تفاوتی سهمگین که به دنیا سایه افکنده است وهمه و یا اکثر مردم جهان تنها در جستجوی نجات خود هستند کاری خوب است و یا نکوهیده. کوروش را همه میستایند. در قران اورا ذولقرنین مینامند و در انجیل و تورات از وی به نیکی یاد میکنند. یهودیان برایش احترام قایلند و لوحه او را بر سر سازمان ملل همراه با شعر استاد سخن سعدی درج کرده اند. او را مظهر آزادگی و بالندگی میدانند. چرا از وی سرمشق نمیگیرید؟ شما که امروز قدرت در دست دارید مردم این قدرت را به امانت بشما داده اند. از این امانت سو استفاده نکنید. ثروت وبال گردنتان خواهد شد. و ارثیه خونین به درد آقازاده یتان هم نخواهد خورد.
پس بیایید از این قدرت و ثروت که فعلا در اختیار شماست خوب استفاده کنید و با آن مردم را به رفاه برسانید تا هم سعادت آخرت و اکنون خود را تضمین کنید. درست است که بعضی از مردم جواب خوبی را با بدی خواهند داد ولی اکثریت مردم در بستر زمان خوب را از بد براحتی تشخیص میدهند. گول زدن مردم برای یک مدت ممکن است ولی برای همیشه ممکن نیست.
با از بین بردن دزدی و فساد و تمامیت خواهی وخود خواهی و خود بزرگ بینی بیایید همه مردم ایران را در سازندگی ایران شریک کنید. با داشتن یک دادگستری مستقل عدالت را محکم نمایید. با ساختن کارخانه های مادر و تاسیسات مردمی و ساختن بیمارستانها و مدارس و دانشگاهها و هنرکده ها و سازمانها آموزشی مردم را بکار بگیرید. هر کار مشگل را به رفراندوم بگذارید مثلا برای برنامه هسته ایران با دلسوزی ببینید که آیا این کار هسته ای ارزش اینهمه زیان مالی را دارد و باعث نابودی صنایع دیگر نخواهد شد. میتوانید حتی برنامه هسته ای را به رفراندوم بگذارید تا مردم تصمیم بگیرند. حتی امام راحل مرحوم فرمودند به مجلس مراجعه کنید و با برداشتن صافی بگذارید مردم خودشان نماینده گان خود را انتخاب کنند.
واقعا اگر میخواهید به ملت خدمت کنید ملت را آزاد کنید تا بشما نیرو بدهند. متاسفانه ثروت وقدرت و امکانات وسیع انسان را ممکن است فاسد نماید. این است که بایست همیشه ملت در صحنه باشند. هم اقلیت و هم اکثریت. خودتان میدانید که ایران در انزو سیاسی و اقتصادی گیر کرده است. مردم هم ناراضی هستند. برای خاطر خودتان و خدا دیگر دوباره ایران را ویران نکنید و جوانان ایران را به بهانه های واهی گرفتار و شهید و یا کشته نسازید برای خاطر خدا و مردم کار کنید. دنیامثل یک اتوبوس در حال گذر است همه ما بایست پیاده شویم و تسلیم مرگ گردیم. یکی میشود کوروش که نامش چون برگ زری بر تارک دنیا میدرخشد وهمه در برابرش سر فرود میاورند و یکی میشود معاویه و صدام ملعون که نامشان با لعنت همراه است. و نفرین ابدی. شما میخواهید کدامیک باشید. پرهیز کار ودوستدار مردم و یا دزد و قاتل؟ من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم و نمیخواهم بی تفاوت باشم حال تو از سخنانم یا پند گیر یا ملال؟ مردم را دریابید که خود شما هم جز مردم هستید و نجات خواهید یافت. دل شکستن هنر نمیباشد تا توانی دلی بدست آور. رسد آدمی بجایی که بجز خدای نبیند. بنگر که تا کجاست مقام آدمیت.