
برف میبارد امروز
میروم آهسته با شک
دیدم آدمی برفی بی اشک
شب آخر گشته پیروز
ستاره میخورد رشک
که برف آسمان میکند ترک
یار من میلرزدامروز
در سرمای منفی وخشک
رسیده به انتهای این شوک
گفت قلب مرا شعله بیفروز
ولی آدم برفی راز من داد بروز
که دور افتاده آن خورشید نیمه روز
اورنگ
Jan 2009



