مهمترین و کهن ترین آثار باستانی دامغان مسجدی است معروف به تاریخانه یا ناریخانه* که طبق تحقیقات اداره کل باستان شناسی قبل از تسلط اعراب بر ایران آتشکده بوده و بعدا به مسجد تبدیل شده است. در بارة نام آن معمولاً گفته می شود که « تاری » واژه ای ترکی به معنای «خدا» و تاری خانه به معنای خانة خدا یا مسجد است . لیکن کاربرد تاری به معنای «تاریک » در متون کهن فارسی و در محاورة مردم سمنان و دامغان، و نیز ضبط «تاریکخانه » در نوشته های بسیاری از محققان ، داوری قطعی در بارة اصل واژه را دشوار کرده است . این مسجد را به سبب ستونهای متعدد آن ــ چنانکه در ایران معمول بوده ــ «چهل ستون » هم گفته اند .
نخستین بار مقدسی در سدة چهارم ، ضمن وصف دامغان ، از «جامع پاکیزه و نیکوی » آن یاد کرده است . با توجه به تاریخ بنای مسجد جامع کنونی دامغان ــ که با مشخصاتِ سلجوقی ، به احتمال بسیار متعلق به نیمة دوم قرن پنجم هجری است ــ و نیز زمان دیدار مقدسی از دامغان ، می توان گفت که منظور مقدسی از جامع پاکیزة شهر، همان تاری خانه بوده است . احتمالاً این مسجد تا زمان دیدار مقدسی و قبل از بنای جامع جدید، به تاری خانه مشهور نبوده و مانند بسیاری از مساجد دیگر تنها عنوان «جامع » بر آن اطلاق می شده است .
ظاهراً پس از مسجد فَهْرَج در یزد ، تاری خانه قدیمترین مسجد برجای مانده در ایران است . هرچند کتیبه ای که تاریخ بنای آن را نشان دهد، وجود ندارد، از روی سبک بنا می توان تاریخ تقریبی آن را حدس زد؛ بیشتر باستان شناسان و محققان ، احتمال داده اند که تاری خانه بر بقایای آتشکده یا معبدی متعلق به دورة قبل از اسلام ساخته شده باشد . طاقهای تاری خانه در عین شباهت بسیار به طاقهای تخم مرغی دورة ساسانی رواقهای این مسجد فاقد سقف بوده است . به گزارش گدار , کسی که مأمور تعمیر آن شده بوده ، به جای آنکه طاقهای ضربی معمول در معماری ساسانی را بسازد، از بالای ستونی به ستون دیگر و موازی با دیوار قبله ، دستکهایی کار گذاشته و روی آن طاقهای نازک و سبُک و گلابی شکل ساخته بوده که هیچ تناسبی با ستونهای محکم و قطور تاری خانه نداشته است . این طاقها اکنون از بین رفته اند.
همة عوامل و عناصر معماری تاری خانه جز طرح عربی آن ، ادامة سنّت عماری ساسانی است . شیوة طاق زنی ، استفاده از پوششهای گهواره ای ، قوسهای تخم مرغیِ کمی به تیزی متمایل شده (همانند کاخ اشکانی آشور، کاخهای ساسانی فیروزآباد و سروستان و طاق کسری) ، ستونهای قطور و سرستون نازک به عنوان پایة قوسها ، مصالح اصلی (آجر، خشت ، چوب )، ابعاد آجرهای به کار رفته در ستون و نحوة چیدن دایره وار آنها، نبودن پی ، زینت اصلی بنا (گچ بری )، ایوان به عنوان عنصر مرکزی در نمای بنا و غیره دقیقاً مطابق با سبک و سنّت معماری ساسانی است .نتایج حفریات هیئت باستان شناسی امریکایی به سرپرستی اریش اشمیت در تپه حصار دامغان در 1310ش / 1931 و مقایسة سبک معماری آثار ساسانی مکشوف در آنجا با سبک معماری مسجد تاری خانه ، این شباهت و اثرپذیری را تأیید می کند
***********************************
* در پاسخ به سوال من در باره احتمال صحیح بودن نام ” ناریخانه” (با توجه به اینکه این محل قبل از اسلام آتشکده بوده) , استادم زنده یاد دکتر تفضلی آن را از دیدگاه پهلوی شناسان بسیار محتمل میدانست:
نار = آتش
ناریخانه = خانه آتش = آتشکده.
***********************************
منابع
برنارد اوکین ، «مساجد ایران و آسیای مرکزی »، ترجمة عبداللّه برادران ،
آندره گدار، «تاریخانة دامغان »، مهر ، سال 1، ش 1 (خرداد 1312)، ش2 (تیر 1312)؛ Arthur Upham Pope, ed., A survey of Persian art , Tehran 1977; اقبال یغمائی ، «آثار تاریخی دامغان »، مهر ، سال 6، ش 6 و 7 (آبان و آذر 1317)؛
********
لینک عکس :
http://photo-vision.blogspot.com/2007/05/tarikhaneh-irans-first-mosque.html