شعرهايی که ديگر بوی گيلاس نمیدهند

عکس‌اش را که کناراش می‌گذاری
از خجالت آب می‌شود
انگار که خاک مرده ریخته باشند
سکوت به هزار زبان داد می‌زند
*
باید اتفاق غریبی افتاده باشد
مردم همیشه درست قضاوت می‌کنند
این‌ را دوست عاشق‌ام
هم میگوید
و شاملو نیز آن را زمان می‌خواند
*
در یک دست کاغذ ؤ
یک دست قلم
هردو بی‌کار نشسته‌ایم
و نفر سوم
باید پی‌ی کارش برود
شاعری کار پر درآمدی نیست
منهای یک عدد و چند صفر بی مصرف
حاصل کار فرهنگی‌ی شماست
*
انسان عجیبی‌ست
این کتاب را می‌گویم
یک جلد ساده و چندین صفحه قصه‌های نگفته
طوری نگاه‌اش می‌کنی
که دل‌اش ضعف می‌رود
از نگارش که گذشت
خاطر‌اتی از او
جا مانده بود
که هنوز نگارش نشده بود
اسم‌اش را اما هنوز
تغییر نداده‌اند
تا فراموش نشود
*
معنای آخرین بیت شعرش
جایی گم شده بود
انگار که از نردبان سقوط کرده باشد
خواب‌های ندیده‌اش
شکسته می‌زد
*
اتفاق مهمی رخ داده
شاعر هنوز با درخت رابطه دارد
اما شعرهای‌اش دیگر
بوی گیلاس نمی‌دهند‌
۱۰ سپتامبر ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!