اين روزها هر جا ايراني هست غم هم هست.
هيچ كس نميداند فردا چه پيش خواهد امد.
هيچ كس نميداند تاكي اين همه عذاب و بدبختي براي ماادامه خواهد داشت.به هر جا كه نگاه ميكني از ما ايرانيان پاك بد ميگويند.اين روزها حتي از فيلم هاي كيارستمي يا از فرشهاي فرشچيان نميشود لذت برد.
همه نااميدو غمگين و دل گرفته هستند.ايراني شده تروريست.فرهنگش سياه شده و تاريخش ناپديد.يك روز ميشيم مجاهد و چپگرا و فرداش ميشيم شاه دوست سلطنت طلب.يك روز ديگر براي حسين سينه ميزنيم روز ديگر بي خدا ميشويم و ميشويم مست لايعقل.امروز از حافظ و مولوي شعر ميگوييم و فردا عاشق سينه چاك نيچه و سارتر و راسل.
هميشه تقليد و هميشه ادعا
دمكراسي باشه براي فردا.
اين روزها دلها گرفته…