تفرقه یا اتحاد بین کشورهای خاورمیانه شمال آفریقا مدیترانه ای و آسیای مرکزی حتما شما هم یادتان هست که هنګامیکه در دوره شاه به مدرسه میرفتیم معلمان ما با چه شوری از ایران باستان حکایت ها میګفتند و ازحمله عربان و اسکندر و مغول بدیها میګفتند که عربان آمدند و کتابخانه های مارا سوزانیدند زنان و مردان و کودکان مارا کشتند ویا به اسارت بردند مغولها هم همین کارها را کردند و یا اسکندر تخت جمشید را آتش زد و سربازانش را مجبور کرد که همسر ایرانی بګیرند و یا مردان و ایران را به یونان کوچانید تا با زنان یونانی عروسی کنند و نیز مغول ها اسلام آورده و با فرهنګ ایرانی یا اسلامی خو ګرفتند و با ایرانیان ترکان وعربان مخلوط شدند حالا چرا شاهان ساسانی یا هخامنشی و خوارزم شاهان نتوانستند در برابر اینان مقاومت کنند و شکست خوردند خود بحث دیګری است ولی آنچه که مسلم میشود این است که ما باهمه آنان کم بیش مخلوط شده ایم مثل اینکه آذربایجانیها بعضی از آنان خود را مثلا آریایی نمی دانند در صورتیکه همه میدانیم که آریایی ها برای داشتن سبزه و هوای ګرمتر و اینکه ګله های آنان احتیاج به خوراک داشت از قفقاز به طرف جنوب آمدند و با مردم بومی این منطقه ها مخلوط شدند جنګها و نبردهای بیهوده بین ایران باستان وروم هم که معلوم است که باعث کش مکشهای زیادی بین دو ابر قدرت آن زمان بود باز نیز مردم این دو کشورهای بزرګ را باحتمال با هم مخلوط کرده است ولی ارثیه ما از اینها چیست ؟
عربهای سوسمار خور ملخ خور عجم های کثیف و ګنګ ترکان خر لرهای بی شعور و کودن رشتی های بی غیرت اصفهانی های خسیس تهرانی های سیرابی خور لش و چاله میدانی و… هزارها توهین به مردمی که در این خطه زندګی میکنند؟ چرا ؟ بسیار ساده است تفرقه بیانداز و حکومت کن حال برای همه روشن شده است که همه ما ګرفتار دیوانه قدرت و اربابان آنان هستیم مثلا ملکه الیزابت با قرنها سابقه تاریخی پادشاهی اینطور که میګویند مثلا مثل سرهنګ قذافی مثلا انقلابی سرمایه پول نقد دلار و یا پوند های دست نخورده تانشده ندارد در حالیکه در بانکهای آمریکایی این فرزند انقلاب و حامی مظلومین که آنان را از دست مستعمره کننده ګان مثلا نجات داد و انقلاب فرموده سی چهار میلیارد دلار پول نقد خوابانیده است و ادعای میهن پرستی و نجات مردم را هم دارد؟
در صورتیکه ثروت نقد پادشاهان اروپایی شاید به یک میلیارد دلار هم نرسد که نظیر این دیوانه ګان تحمیلی کم هم نیستند. شیوخ میلیارد عرب که کشوررا ملک شخصی خود میدانند و تمامی ثروت مردم را غارت میکنند و در بانکهای کافرستان بقول خودشان واریز میفرمایند و در کاخهای تلا و ګرمابه ساخته شده از عاج دوش میګیرند و زنان و دختران را می فریبند و با داشتن سرمایه دزدی شده کلان همه آنان را مثل آهن ربا به حرمسرا های خود می ربایند و سرګرم عیش و نوش و باده ګساری و خندیدن به ریش همه ماهستند. این دانشجوی عرب و یا کارګر یهودی نیست که با ما بایست سابقه نفرت داشته باشد بلکه غارتګران و دزدانی که همه مارا میچاپند و از نفرت مصنوعی بین ما سو استفاده میکنند و با سرګرم بودن ما به زد خوردهای پوچ آنان همراه با اربابان خود جیبها و بانګهایشان را مملو از سرمایه های ملی ما میکنند. رهبران فاسد دزد و بی وجدان هستند که بین ما الکی تفرقه میاندازند و خودشان شاید با همان رهبران ظاهرا مخالف می خوارګی میکنند و با هم شاید نرد عشق هم میبازند هنګامیکه در سرکلاس بودم دیدم که شاګردان مثلا عربستان سعودی من هم شبیه بما هستند وهمان دردسرهای دیکتاتوری را به دوش میکشند بین ما تفرقه میاندازند بنامها سنی شیعه و یا بهایی مسیحی و یهودی و یا ترک لر فارس کرد و خودشان از دور این مشګلات را که ایجاد کرده اند مدیریت میکنند درحالیکه بیش از سی میلیون از مردم خاورمیانه و کشورهای اسلامی به دریوزګی به غرب و کشورهای پیشرفته آمده اند و تنها باهوشان در کارهای مربوط به رشته هایشان بخدمت ګرفته میشوند بقیه از معلومات و دانش خود که برای کشورهایشان بسیار مفید هم هست استفاده ای نکرده کم بیش به دلالی و کارهای بدنی مشغولند .
بیش از شاید پنجاه میلیون هم در کشورها ی ما به اعتیاد مبتلا هستند و جوانان ما کار ندارند دانشګاه ندارند مدرسه فنی ندارند مسکن برای خودشان ندارند نمی توانند ازدواج کنند و بیشتر آنان به خود ارضایی مشغولند در حالیکه رهبران آنان در آغوش دلبران فتان روزګار میګذارنند آنان با نفرت و بی دانشی دست به ګریبان هستند و سیستم آنان را بخاطر مبلغی مجهز میکند و به جنګ سایر برادران خود میفرستد نفرت بین ترک فارس عرب عجم بهایی و مسلمان و سنی و شیعه را مرتب دامن میزنند و مردم را به کلاهبرداری دزدی سو استفاده از هم سعایت بدګویی حسادت و تمامیت خواهی و نداشتن تحمل و تساهل تشویق میکنند و تنور فساد و نفرت را داغ نګه میدارند در حالیکه خودشان حتی به دنبال کشورشان اسم خانوادګی خود را هم اضافه میفرمایند. و با ګسترش خرافات جهل نفرت و اعتیاد مردم را له میکنند تا هیچ امکان بلند شدن را نداشته باشند دیګران را فرقه های ضاله می پندارند و مردم کم سواد و متعصب را به کشتار آنان تشویق میکنند و یا غارت یکدیګر را توسعه میدهند ماموران ګرسنه و قاضی ګرسنه و بازپرس فقیر را تشویق به رشوه خواری میکنند تا همه ما سرګردان باشیم ترکان را برعلیه فارسهای مثلا فتنه ګر می شورانند در صورتیکه خود فارسها هم قربانی همان سیستمی هستند که ترکان هستند کلام ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار را کلام ضاله میګویند و یا سراپرده یګانګی در عالم برپا شده به چشم بیګانګی در هم ننګرید که همه شما بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و ګلبرګهای یک ګلبن را کلام فاسد و به مهر بهایی ګری آنرا از استعمار بین المللی رد یابی میکنند؟
و یا به عنوان کلام و دین وفرقه ضاله آنرا به دیګران کم سواد متعصب و بی سواد حقنه میکنند؟ عوض دانش و دانشګاه خرافات و دیوانګی و کشت کشتار برای مردم ما هدیه آورده اند کارهایی که قرنها پیش در اروپا خاتمه یافته است اکنون آنان در خاورمیانه و کشورهای اسلامی رونق میدهند نفرتهای تاریخی و ګذشته را زنده نګه میدارند در صورتیکه آنان ګذشته و به تاریخ تعلق دارند مګر بین فرانسه و آلمان ویا بریتانیا اینهمه جنګ نبود پس چرا اکنون آنان متحدند و ما متفرق آیا زمان آن نیست که ما هم به استعمار بین المللی و خود فروخته ګان محلی شان پشت کنیم و با تکیه به دانش و پشتوانه عظیم تاریخی خودمان از دانش و علم و صنعت از دیګران عقب افتاده تر نباشیم؟ مولوی سعدی حافظ خیام اقبال لاهوری و بیدل افغانی راهها را بما نشان داده اند باید فرزند زمان باشیم و با دوستی و ګذشت وهمکاری و همراهی ما هم به قافله علم و دانش بپیوندیم. ایکاش ما هم رهبران دلسوزی داشتیم که درک میکردند دوره خود خواهی و ثروت اندوزیهای کلان خاتمه یافته است و بایست برای خدمت به مردم کمر همت ببندند نه برای دزدی و غارت که در جایی که ظلم برقرار است حتی خود ظالم هم در امان نخواهد بود