چه باید کرد در شعر رودکی
شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
زآمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعد موی غالیه بوی
من و آن ماهروی حورنژاد
نیک بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
باد و ابر است این جهان، افسوس!
باده پیش آر، هر چه باداباد…
رودکی
http://ganjoor.net/roodaki/baghimande/sh26/
چه باید کرد؟ کتابیست از ولادیمیر لنین که در سال ۱۹۰۱ نوشته شد و در سال ۱۹۰۲ به چاپ رسید. عنوان کتاب الهام گرفته از رمانی به همین نام به قلم نیکولای چریشفسکی است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%87_%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F
چه باید کرد؟ نام یک کتاب ادبی است که توسط لئو تولستوی، نویسندهٔ اهل روسیه نوشته شدهاست. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%87_%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF_%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%9F_(%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%B3%D8%AA%D9%88%DB%8C)
از چه باید آغاز کرد؟ – و . ای . لنین : «… در آخر چند کلمه ای برای جلوگیری از سوء تفاهم احتمالی لازم است. ما تمام مدت از تدارک منظم و با نقشه حرف زدیم، اما به هیچ وجه به این وسیله نمی خواستیم اظهار کنیم که حکومت مطلقه می تواند فقط به وسیله محاصره دائمی و یا یک حمله سازمان یافته سرنگون شود، یک چنین نظریه ای، جزم اندیشانه و بی معنی خواهد بود. برعکس خیلی امکان دارد و از نظر تاریخی هم محتمل است که استبداد تحت فشار انفجارهای ناگهانی یا اغتشاش غیرقابل پیش بینی که آن را دائماً از تمام جهات تهدید می نماید، سرنگون شود.
اما هیچ حزب سیاسی که می خواهد از ماجراجویی پرهیز کند، نمی تواند برنامه عمل خود را بر مبنای پیش بینی انفجارها و اغتشاشات پایه گذاری کند، ما باید راه خودمان را در پیش گیریم، کار منظم خود را بطور صحیح انجام دهیم و هر چقدر کمتر بر حوادث غیرمترقبه حساب کنیم، به همان اندازه احتمال اینکه توسط « تغییرات تاریخی » غافلگیر شویم کمتر است». مه ۱۹۰۱
http://www.hafteh.de/?p=1163
چه باید کرد و به چه سو باید رفت : این روزها و شب ها نقطه عطفی در تاریخ ملت ما در حال شکل گرفتن است. مردم از یکدیگر و درمیان جمعشان سوال می کنند که چه باید کرد و به چه سو باید رفت. وظیفه هر فرد ایرانی ست اکنون که جمهوری اسلامی حق انرژی هسته ای که تحریم و گرانی را به بار آورده است را به رفاه اقتصادی و سفره خالی و بی نانی مردم ترجیح داده است سکوت را بشکنیم و در اولین قدم با اتحاد به یاد فقرا و مستمندان و قشر کارگر و متوسط جامعه که در این فصل از تاریخ کشور به نان شب نیز محتاج شده اند از خرید « نان و شیر » در سه روز اول هفته آتی خودداری کنیم و رسالت تاریخی امان را از یاد نبریم و شانه از بار مسئولیتی که سرنوشت نسل ها و عصرها بر دوش ما گذاشته است خالی نکنیم… : شیدا فراهانی
http://paraziti.mihanblog.com/
«چه باید کرد؟» یا «چه میتوان کرد؟»
ما در خارج کشور سخن بسیار گفتهایم و ادعا بسیار داشتهایم. جامعه ایرانیان خارج کشور، ایران کوچکی است که ما در آن زندگی میکنیم. ما میتوانیم سخنها و ادعاهای خود را در این جامعه محک بزنیم. این جامعه اگر چه برش دقیقی از جامعه بزرگ ایران نیست، ولی بدون تردید بخش وسیعی از جامعه شهری ایران را نمایندگی میکند… این شرایط یأس و انتظار از یک سو به دعواها و درگیریهای بین گروهی دامن زده و از سوی دیگر این سؤال قدیمی را پیش آورده است که چه باید کرد؟ دعواهای بین گروهی و جنگهای حیدری-نعمتی یکی از عوارض سکون و سکوت سیاسی است… «چه باید کرد؟» سؤالی است که بسیار تکرار شده و کمتر پاسخ درستی گرفته است. طرح این سؤال، در واقع، به معنای جستجو برای یک نسخه عملی است. و پاسخ آن از پزشکان حاذقی بر میآید که نبض اجتماع را در دست دارند، درد آن را تشخیص میدهند و درمان آن را میشناسند. مدعیان این کار البته کم نبودهاند. کافی است به نسخههای فراوانی که از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی برای نفی یا اصلاح و تعدیل آن صادر شده است مراجعه کنیم. نتایج این نسخهها را نیز همه میدانیم و تبیین و توضیحی نمیخواهد. در حال حاضر هم طرح این سؤال بعید است بتواند نتیجه بهتری را عرضه کند. از این رو شاید بهتر باشد به جای «چه باید کرد؟» این سؤال را پیش بکشیم که «چه میتوان کرد؟»: حسین باقرزاده
http://iranian.com/main/2012/jun-40
نظر شما چیست؟
xxxxxxxxxxxxx