این سروده مجموعه ای ازسرودههای پیشین است
ما گشته ایم عاشق و پا بند خاطرش
گلبوسه بسته ایم به هرجای بسترش
اومعبدی خجسته بنا کرده پر ز نا ز
درلابلای هررگ و اعضای پیکرش
آن دست پرحرارت وآن ساعد بلور
دارد نشانه ازژن نیکو به گوهرش
سا ق هایش :آن سا ق خوش تراش که ویژه به گیتی است
آ تش فکنده بردل ما نقش ظاهرش
یکتا ی خلقت است برآن زوج سا ق پا
د نیا به پا نکرده د گرنوع برترش
چشم هایش :درآن لحظه که افکند چشمهایش
به چشمان_ همیشه عاشق_ من
کجا دانست برق_آن نگاه اش
د مد خورشید صبح صادق_ من
لب ها یش : حرا رت ا ست به لب های او ، ز هرگوشه
عبا دت ا ست که بوسه ، برآ ن لبا ن داد ن
حلا و ت ا ست به لب ها ی ا و ، ز هربوسه
سعا د ت ا ست زبوسه ، ا سیر ا و ما ند ن
د ست هایش :پس ازآن غیبت دور و درازش
به دیدارآمد او با دلربایی
گرفتم خوش دوباره دست نازش
به رسم_ ابتدای آشنایی
شرارگرم دست_ چاره سا زش
به شد تسکین و درما ن جدایی
صدا یش : صدا یش روح وجان دادهاست برما
غنائی جاودان داده است برما
و زنگ عا شقا نه در صدا یش
نشاطی همز مان داده است بر ما
حضور تمنا یش :آن شب عبورآتش آغوش اش
دریک بلور دلکش رویا بود
نورنگاه ولعل لب نوش اش
صد جلوه ازحضور تمنا بود
منوچهر سعادت نوری
xxx
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |