چند تا فیلم این چند وقت دیدهام که میدانم هرگز فرصت نخواهم کرد درست و حسابی راجع بهشان بنویسم. ولی چند خط را میتوانم، به اضافهی یک جور ارزشگذاری. (از پنج تا یک ستاره)
- ترور جسی جیمز [1](●●●●): یک شاهکار، ولی کمی کشدار. یک نوآوری شجاعانه در چهارچوب ژانر وسترن، با بازسازی قواعد ژانر از نظر فرم (با نماهای دور و سرد ولی چشمگیرش، به اضافهی تدوین پر از سکوت و آرام و سیر و سلوک عرفانی گونهاش) و روایت (وجود راوی دانای کل با آن صدا و سبک گفتار سرد و با فاصلهاش). با اینکه اسطورهی جسی جیمز را به زمین میآورد، از ستایش محناطانهاش باز نمیماند. مفهوم غالب «مردانگی» ژآنر وسترن را به چالش میگیرد، ولی آن را به شیوهای دیگر تولید میکند: تمام «مردان» فیلم از پشت با شلیک گلوله به قتل میرسند، با این حال بین شجاعت و بزدلی و همینطور راستی و دروغگویی فرق میگذارد. کاش برد پیت فقط فیلم را تهیه کرده بود، نه اینکه بازی هم کرده باشد. تصویر ساخته شدهی مردم از پیت بعد از این همه سال به اوریجینال بودن فیلم و کاراکتر جسی جیمز لطمه میزند. برد پیت در نقش جسی جیمز خوب بود، ولی تاریخچهای که بیننده از او در ذهن دارد به کاراکتر لطمه زده است
- شب مال ماست [2] (●): یک پروپاگاندای بیارزش برای پلیس نیویورک که در آن همه مرد، سفیدپوست، سادهزیست و سالم، وطنپرست، و متدیناند. همه چیز در فیلم وارنهی واقعیت استو از همین حیث، فیلم، مو به مو اسطوره یا افسانهی آمریکا را بازسازی میکند. انگار که مافیای روس از پلیس نیویورک قدرتمندتر و مجهزتر است. بازیگرانش را بردارید و چند بازیگر درجه سه بگذارید تا پروپاگاندا بودن آن را درک کند. انگار که فیلم را رودی جولیانی در زمان شهرداریاش در نیویورک برای انتخاب شدن موجه سفارش داده است. دوستم راست میگفت که اتفاقا دووال هم خیلی شبیه جولیانی است.
- اولتیماتوم بورن [3] (●●●●●): بازسازی بیرحمانهی ژانر اکشن/تریلر. تدوینش سریع، ولی بینهایت قابل فهم است، در مصرف خشونت خسیس است، جوری که هر مشت و گلوله در آن مای بیننده را هم به درد میآورد، و کمترین نگاه اورینتالیستی را در میان فیلمهای مشابهاش به جاهای دیگر دنیا دارد. زیباترین صحنهاش نبرد تن به تن جیسون بورن با آدمکش باهوش و ورزیدهی عرب در حمامی در مراکش است که، در نهایت، بورن رقیب شدیدا همپای خودش را تنها به کمک یک کتاب از پا درمیآورد. آیا «غرب» در چند قرن اخیر همواره با کتاب رقبایش را از میان نبرده است؟
- وعدههای مشرقی [4] (●●●●): کراننبرگ حتی وقتی دنبال پول هم هست، نوآور است. نگاه انقلابیاش به بدن مرد، به تاثیر بیتعارف خشونت بر پوست و گوشت و استخوان، و به شهر لندن و نماها و ساکنان واقعیاش، به یک قصهی معمولی و تکراری روح و طراوت میدهد. به خانمهایی که همیشه در حسرت دیدن بدن شیگونهشدهی مرد در سینما ماندهاند، شدیدا توصیه میشود.
- ازدواج به سبک ایرانی [5] (●●●): نقطهی مقابل پرسپولیس مرجان ساتراپی. هر دو به عنوان یک جور پروپاگاندای خفیف ساخته شدهاند، یکی به نفع حکومت ایران و یکی به ضرر آن. ولی این فیلم از دنیای سیاه و سفید ساتراپی فرسنگها دور است. بهترین مثال برای نفی دوگانهی «دولت خبیث/ملت فرهیختهی» معمول این روزها، و لابد به همین دلیل یک هزارم پرسپولیس هم آن را در سینماهای دنیا نخواهند دید.
Recently by hoder | Comments | Date |
---|---|---|
راه گلشیفته را باز نگه داریم | 18 | Oct 13, 2008 |
عدم خشونت خوب است، ولی فقط برای ما؟ | 10 | Sep 17, 2008 |
آمریکا را در همین اتاق تاریک نگه داریم | 12 | Aug 11, 2008 |
Links:
[1] //www.metacritic.com/film/titles/assasinationofjessejames
[2] //www.metacritic.com/film/titles/weownthenight
[3] //www.metacritic.com/film/titles/bourneultimatum
[4] //www.metacritic.com/film/titles/easternpromises
[5] //www.google.com/search?q=iranian mariage fathi&ie=utf-8&oe=utf-8&aq=t&rls=org.mozilla:en-GB:official&client=firefox-a