دوستی که اخیرا از زنگبار برگشته بود می گفت در شهر متوجه شده بودند که تمام بچهها یک گوششان سوراخ است و به آن گوشواره میزنند. پس از قدری پرس و جو میفهمد که بچه دزدی در آنجا اخیرا زیاد شده و این کودکان ربوده شده اکثرا در مراسم پیروان برخی مذاهب به پای خدایان قربانی شدهاند. از این رو خانواده ها با سوراخ کردن گوش بچهها نشانه مشهودی به بچه دزدان میدهند که آنها بفهمند به بدن این بچه بیحرمتی شده و او دیگر لایق قربانی شدن به پای خدایان نیست!
اکثر ما به سوراخ کردن گوش به عنوان بیحرمتی نگاه نمیکنیم. این روزها سوراخ کردن گوش دیگر خیلی پیش و پا افتاده است، ابرو، ناف، لب، زبان و حتا اعضای تناسلی کاندیدهای مدرن این نوع تزیینات هستند.
برخلاف گذشته که این علائم به اقشار پایین جامعه نسبت داده میشد، پیش قضاوتها در مورد افرادی که به این نوع تزئینات علاقمندند، کمتر و کمتر میشود. قبول کرده ایم که بدن هر فرد حریم اوست و حق اوست که آنرا طبق سلیقه خود سوراخ کند، آذین بندی کند، نقش و نگار دهد، و یا اگر هم نمیخواهد از همهٔ این تزئینات پرهیز کند.
اکثر ما حق هر کس به حریم بدن خود را محترم می شماریم، ولی عجیب است به بچههای مان که میرسد این احترام رنگ می بازد. شاید وقتی در اول این نوشته از دزدی بچه ها و قربانی کردن شان گفتم شما را به یاد مفاهیمی چون خرافات و جادو جنبل انداخت. شاید هم همچون من افکارتان به ختنه کردن پسرها در فرهنگ خودمان معطوف شد. برای مسلمانان و کلیمیان این تعدی به بدن پسرها از ارکان مهم اعتقادتشان است، از این رو بی هیچ تردید و یا تضمین رضایت بچهها، آنان را ختنه می کنند.
بحث شیرین ختنه موضوع بسیار بحث برانگیزی است که احساسات غلیظی در میان حامیان و مخالفان آن برمی انگیزد. حامیان آن فقط معتقدان مذهبی نیستند بلکه گروهی هم به دلائل علمی و بهداشتی موافق نظریاتی هستند که ادعا میکنند جدا کردن پوسته حفاظی آلت مردان، آنها را کمتر در معرض ابتلا به بیماریهای مقاربتی، خصوصا ایدز میگذارد. از اینرو ختنه را انتخابی بهداشتی از سوی والدین می خوانند.
مخالفان ختنه کردن پسرها هم از سه طیف مجزا هستند. آنهایی که به معتقدین مذهبی عکسالعمل نشان میدهند و ختنه را عملی خرافی و عقب مانده می خوانند. گروهی دیگر که آمارها و نتیجه گیریهای حامیان علمی ختنه را به چالش میگیرند. گروهی دیگر هم به آن از دریچه حق و حقوق کودکان نگاه میکنند و ختنه کردن را تجاوز به حریم بدن بچهها میدانند.
حق کلمه جالبی است که در رابطه با بچههایم باید پی در پی به آن باز گردم.
من بشخصه اعتقادات مذهبی ندارم که ختنه پسران را از آن طریق توجیه کند. ولی آیا حق من است که با تکیه به استدلال بهداشتی بودن این عمل، حریم بدن آنها را مورد تعدی قرار دهم؟ بنظر من میرسد که این استدلال بر پایهٔهای متزلزلی ایستاده است. تصمیمگیری در مورد نیازهای روابط جنسی بچهها در آینده چطور می تواند حق من باشد؟
شاید پدران ختنه شده بپرسند اگر فرزندان مان را ختنه نکنیم، وقتی به تفاوت عضو تناسلی شان با پدرانشان کنجکاو شدند چه بگوییم؟ اگر از من بپرسند می گویم، بهترین فرصت است که با پسران خود در مورد اهمیت احترام به حریم بدنِ هر فرد گپی بزنند.
مجله مرد روز- مرجان سروش
Recently by ونداد | Comments | Date |
---|---|---|
با افتخار تمام سوئدی هستم | - | Oct 31, 2012 |
فیلم « پرویز» و سناریویی برای آینده ایران | - | Oct 18, 2012 |
نقش فریب در عشق | 3 | Oct 13, 2012 |