آمدم
با تنی زخمی
از قمه های نزده
از زنجیرهای
فرود نیامده بر شانه هایم،
و سینه ای که
از داغ کربلا سُرخ نبود.
گذشتم
پای آبله از هفت خوان ِ جدائی
از لحظه های تردید
تحقیر، نامردمی.....
ایستادم
پای بر یخ تازه بسته غربت
کاشتم
نهال گل یخ در غربت
با گرمای خُرده آتشی
پنهان، در خاکستر ِ قلبم،
ارمغان ِ آتشکدۀ مُغان.
.....
به باغ من بیا
برایم نهال سیب گلاب بیاور
دلم برای عطرش،
تنگ است.
Recently by Shoja | Comments | Date |
---|---|---|
Golshifteh | 3 | Jan 22, 2012 |
It concerns me | 3 | Mar 16, 2011 |
گزارش تصویری مدرسهای در ده کالو | - | Jan 06, 2009 |