مانی

پیامبری که باید از نو شناخت


Share/Save/Bookmark

مانی
by Ahmad Sadri
15-May-2009
 

این ترم درس جدیدی بنام "مذهب و جامعه" برای دانشجویان مبتدی رشته جامعه شناسی گفتم و این بهانه ای شد که بار دیگر در مورد الهیات شُرور مطالعه کنم. توجیه بیعدالتیهای مشهود در عالم را در الهیات مسیحی "تئودسی" میگویند. کلام ادیان ابراهیمی پاسخهای جالبی به این مسأله داده است که صورت ساده یکی از آنها را در کتاب خواندنی "عدل الهی" اثر مرحوم مرتضی مطهری میتوان سراغ کرد. ریاضی دان و متألّه مسیحی لایب نیتس در بحث مفصلی ادعا میکند که خطا بر قلم صنع نرفته است واگر نارسائی در عالم میبینیم اشکال از قامت ناساز بی اندام ماده است و نه تشریف زیبای خلقت خداوند. بعبارت دیگر ِاشکال از آفرینش نیست بلکه این نقص ذاتی ماده است که قابلیت پذیرش خیرمحض الهی را ندارد. پس شرور عدمی اند یعنی خدا فقط خیر و نیکی آفریده و جنس همه بدیها از نیستی است، همانطور که ظلمت نبود نور و مرگ نبود زندگی است. بعدها ولتر در نمایشنامه "کاندید" این حرفها را در دهان فیلسوف مضحکی بنام پنگلوس گذاشت که همه بدبختیهای خود و اطرافیانش را با تکرار این فرمول خشک که شرور وجود واقعی ندارند انکار میکرد. آئینهای شرقی (هندو، بودائی) از طریق نظریه تناسخ توزیع نا برابر نیکبختی در عالم را توضیح میدهند. در این تئودسی محرومیتها و یا بهره مندیها ی ظاهراً بی حساب و کتاب دنیا بوسیله مفهوم "کارما" (یعنی نتایج تعلق به دنیا که در زندگیهای قبلی اندوخته شده) توجیه میشود.

ولی یکی از کاملترین پاسخها به مشکل شرور در عالم را باید در تئودسی ثنویت زرتشتی سراغ کنیم که در آئین مانوی به اوج تناسب و تناسق مفهومی خود رسید. در دهه های اخیر کشف نوشتار های باستانی و کتب مقدس مانویت بزبانهای قبطی و چینی انقلابی در این زمینه تحقیقی بوجود آورده و بسیاری از پرده های ابهام را از باورهای این دین که بیش از هزار سال در اقصی نقاط عالم (از ترکستان ایغور و چین تا آفریقای شمالی و اروپای مرکزی) رایج بود برداشته است. در اینکه آئین مانوی تأثیر بسیاری در ادیان و تمدنهای جهانی داشته است تردیدی نیست. برخی اعتقادات مانوی منجمله باور به پلیدی ذاتی انسانها بصورت اصل گناه اولیه از طریق آرای سنت آگوستین (که قبل از گرویدن به مسیحیت مانوی بود) وارد اصول مسیحیت شد. این سنت آگوستین، اسقف عنابه (در مرز الجزایرو تونس امروز) بود که برای نخستین بار در الهیات مسیحی عمل جنسی را با گناه آدم پیوند زد. از این گذشته سه نهضت مسیحی ملهم از مانویت بنامهای "پالوسین،" در قرن هشتم در ارمنستان، "باگومیل" در قرن دهم در بلغارستان و"کاثار" در قرن دوازدهم در فرانسه، جهان مسیحیت را تهدید نمودند. امپراطوریهای مسیحی در قسطنطنیه و رم تنها از راه اختناق و قتل عام موفق به سرکوب این نهضتهای شبه مانوی گردیدند. برای نابودی فرقه کاثار در فرانسه، پاپ اینوسنت سوم جنگ صلیبی مستقلی براه انداخت که در خشونت دست کمی از جنگهای صلیبی علیه مسلمانان که در شرق در جریان بود نداشت. و برای مبارزه با بقایای این فرقه بود که نهاد تفتیش عقاید در جهان مسیحی تأسیس شد. هر چند قدرتهای آنروز جهان در سرکوب این نهضتهای مانوی و شبه مانوی موفق بودند تا امروز آثار این نگرش در فرهنگ و زبانهای جهان باقی است. در زبان انگلیسی هنوز هم اصطلاح "مانویت" بمعنی مطلق گرائی و سیاه و سپید دیدن جهان است.

رمز توفیق آئینهای نافی جهان مانند مانویت را باید در قدرت تئودسی آنها سراغ کنیم. به شرطی که اساطیر بنیادین مانویت را بپذیریم این آئین پاسخ درخوری به مسأله شرور در عالم میدهد. مانی بروایت خود در کتاب شاپورگان در زمان اردوان پنجم، آخرین شاه سلسله اشکانیان در بین النهرین بدنیا آمد. پدرش پاتیک از اشراف همدان بود که ظاهراً از یکی از ادیان محلی بابل به فرقه الخاصی آئین مغتسله (باپتیست) که ملغمه ای از اعتقادات فرق یهودی و مسیحی بود گروید. مانی در بیست و پنج سالگی با ادغام عناصری از ادیان یهودی، مسیحی، تفسیر زروانی آئین زرتشت و بودائی دینی نو بنا نهاد و خود را خاتم پیامبران نامید و با مسافرتهای تبلیغی طولانی به تأسیس شعبی از آئین خود در گوشه و کنار امپراطوری ایران پرداخت. شاپور اول، در مدت ده سال سلطنتش مانی را در گسترش آئینش آزاد گذاشت و ظاهراً هرمزد اول، جانشین شاپور نیز میخواست این سیاست را ادامه دهد ولی مرگ مهلتش نداد. در شاهنشاهی بهرام اول موبد موبدان "کاردر" کار را بر مانی سخت گرفت و سرانجام این تضییقات به اعدام سبعانه مانی در سن شصت و نه سالگی انجامید.

تئودسی مانی بر این اسطوره استوار بود که بعد ازاولین کارزار بین اهورامزدا و اهریمن نیروهای اهریمن پیروز شدند و فرزندان اورمزد را بلعیدند و در نتیجه نور و ظلمت، نیکی و بدی در جهان بهم آمیختند. برای جبران این فاجعه اهورامزدا جهان طبیعت را آفرید تا نور را از ظلمت بپالاید. کیهان شناسی مانوی میگوید که در چهارده روز اول هر برج نور از جهان به ماه جلب میشود و به اینروست که هلال ماه به قرص کامل تبدیل میشود. در چهارده روز دوم ، ماه، نور خود را خورشید میفرستد تا به اصل خود یعنی نور و خیر مطلق بازگردد و از اینروست که قرص ماه دوباره به هلال بدل میشود. برای مبارزه با این نظام اهورائی اهریمن به ترفندهائی متشبث شد که یکی از آنها آفرینش آدم و حوا بود. به عقیده مانی اهریمن انسانها خلق کرد تا مانند حبابهائی نور را در خود محبوس کنند و سپس با حیله شیطانی غریزه جنسی موجب تکثیر این حبابهای شیطانی شد. از اینروست که مانی عمل جنسی را بر رهبان خود ممنوع کرد و حتی آنها را ازهرگونه لذت ناشی از لمس (مثلاً استحمام) و نیز همه تعلقات به جهان اهریمنی (مثلاً مالکیت یا اقامت در یک مکان و حتی کاشتن درختان) منع کرد.

بعضی پرسیده اند که چگونه آئینی چنین انسان ستیز و جهان گریز با شرعیاتی چنان صعب توانست علیرغم سرکوب ابر قدرتهای زمان در جهان منتشر شود و بیش از هزار سال داوم یابد. برخی به پیروی فردریک نیچه گفته اند آئینهای جهانگریز قیام مستضعفین در حیطه اخلاق اند. به این معنی که دل آزردگان و محرومان از نعمات جهانی، دینی میآفرینند که به دنیا پشت پا میزند. در این نقل بی بی این ادیان از بی چادری خانه نشین است: چون ندارند بخورند روزه میگیرند و چون استطاعت ازدواج ندارند دنیا را سه طلاقه میکنند. پس دهقانان گرسنه و خسته اروپای قرون وسطی به فرقه تارک دنیای "کاثار" گرویدند تا توجیهی برای محرومیتهای خود بیابند. اما این حرف مانند سایر توجیهات مادیگرایانه فقط جنبه ای دلبخواه و انتخابی از پدیده مذهب را میکاود. ممکن است که مذاهب دنیا گریز در تفاسیر نسلهای بعدی توجیه گر محرومیتها باشند ولی بنیانگذاران، رهبران و نخبگان ادیانی مانند مانویت، جاین و بودائیت از طبقات محروم نبودند. مانی، مهاویرا و سامکیامونی نه در زاویه اجبار بلکه در پهندشت اختیار زادگاههای مرفه طبقاتی خود را رها کردند وآگاهانه "لذتِ ترکِ لذت" را به لذت نفس ترجیح دادند و ترک دنیا نمودند و طریق ریاضت پیش گرفتند. نوعِ رهبان و نخبگان این مذاهب نیز از طبقات نسبتاً مرفه بودند. پس تعلیل نیچه از آئینهای تارِکِ دنیا کافی نیست. اما اگر بپذیریم که یکی از کار ویژه های ادیان بر پا کردن ساختواره های معنی دار از کیهانی است که بنظر سرد و خشن میرسد، باید جذابیت تئودسی ادیان جهان گریزی چون مانویت را برای معنی بخشی به پدیده رنج (منجمله رنج ناشی از نابرابریهای طبقاتی) برسمیت بشناسیم.

Ahmad Sadri is Professor of Sociology and Anthropology as well as Gorter Chair of Islamic World Studies at Lake Forest College, Chicago. First published in Etemade Melli newspaper in Iran.


Share/Save/Bookmark

Recently by Ahmad SadriCommentsDate
The Hurt Locker’s Missing Disclaimer
-
Apr 24, 2010
اوتی که گل بود
7
Feb 24, 2010
معنویت و پاکدینی روشنفکرانه - 2
1
Feb 03, 2010
more from Ahmad Sadri
 
default

Maniac is derived from Angromania

by Monnroe (not verified) on

The word Maniac has its root in Angromania opposite of sepandar mino.

Manichism and later Communism on the other hand are related to Mani.

The article is not complete as it does not go into why Mani had such a success in Iran and outside of Iran.

The Iranian society was a class system and people could not get married into other classes. Taxation and unjust distribution of wealth. Same as today, nothing has changed. The poor get poorer and the rich get richer.

St Augustine turned into Christianity from Manichism by introducing the idea of grace and free will, which denis the evil nature of man asserted by Mani.
//www.romancatholicism.org/augustine-notes.ht...


default

Googooli mougouli !

by Anonymab (not verified) on

Googooli= ohwell= Fred, if you are so ultra-scholarly (in your dreams) that a scholarly article is not enough for you, why don't you come up with your own article about Mani's ideas in comparison with other religions and ideas so that we can measure your intellectual calibre?

Googoli brained Fred, it's time you show us you really 'know' something rather than boasting and googool bragging for nothing!


Souri

I'd read it in Wikipedia...

by Souri on

Thanks. I know the relation with the mental disease...etc.

But in France, we had that argument about the root of this word. Indeed, in French, this word has not so bad meaning as it does in English....It goes more with the word obsession...caring too much...something like taht.

Thanks again


default

Pop Etymology

by oh well (not verified) on

Souri khanom, mania is a Greek word meaning madness.


Souri

Thanks Mr Sadri for this great ,.....

by Souri on

and insightful essay on Mani.

I have a little question (ou of subject ) don't know if you or Manouchehr or another friend can answer. (maybe Guive, but he rarely reappeare here now):

I've been told that the word "Maniac" has its root in Mani's name.

They say, because Many was very attentive to the details, very perfectionist, either in his writing and/or especially in his painting, to make them get and give the real meaning he had in his mind.

What do you think? Is it possibly true? Have you ever heard anything about that?


default

Pop Scholarship

by oh well (not verified) on

Thank you Gougouli for your reminder. Often when someone comes across something that is new to them assumes that it is new to everyone. This phenomenon is the origin of a-little-knowledge-is-a-dangerous-thing and pop scholarship.


default

Very educational!

by LostIdentity. (not verified) on

Thank you for well resourced and informative article. You are a great linguist, as well.


SamSamIIII

Both Saint Augustine & Saint Jerome

by SamSamIIII on

 

were Manichaeians & later converts to Christianity ,

 

//www.iranianidentity.blogspot.com/

//www.youtube.com/user/samsamsia


default

Mani's writings

by Gougouli (not verified) on

Many Manichaean texts were found in Turfan in Xiniang, the largest collection of his writings ever found, fortuitously by xplorers such as Aurel Stein and others. Many are in Sogdian, but some are in Turkic Uighur (the Uighurs converted massively to Manichaeism until the 845 persecution of foreign religions by the later Tangs of China). They have all been extensively studied by scholars and much written about, though obviously not for quick perusal on sites like iranian.com. As for the Chinese texts, their translation into French with commentaries formed the subject of the thesis of Nahal Tajaddod who has published a book about them.


Theosopher

Evil

by Theosopher on

 

 

There is nothing wrong with ‘matter’ per se, or the material  world (i.e. the Cosmos).  Matter could partake aesthetically harmonized forms (beautiful) or distorted  forms (ugly) or something in between. 

The forms  of the actualization (realization) of matter are realized according to the undergoing Program of Creation. The Software of Existence determines the aesthetic degree of the actualization of matter according to its (current) Program.

Leibniz’s justification of Evil is not enough.  Evil is real and has nothing to do with the perfection of Existence or God. Denying Evil as a reality is nonrealistic and funny. Also, Admitting the reality of evil does not diminish the perfection of Pure Existence.

Evil was existentially unprecedented (unexpected). Pure Existence, being perfect by definition could not entail evil of any sort. Evil did unprecedently originate by supreme existential entities (known as humans) possessing free-intention/will,  in the pre-material phase of Existence. 

Evil is real, persistent  and catastrophic; all historical and individual calamities of the human existence are its by-products.

 

Theosopher

 

 

 

 


Manoucher Avaznia

جهانشاه گرامی؛

Manoucher Avaznia


با اجازه نویسنده ی این گفتار، شاپورگان کتابیست که مانی بنام شاپور نخست ساسانی کرد که گویا تحت تأثیر اندیشه های او قرار گرفته بود.  همچنانکه نویسنده اشاره فرموده، مانویان بشدت تحت پیگرد قرار گرفتند.  ولی، بقایای اندیشه های ایشان  تا دوران اسلامی ایران هم دوام یافت. 

از شاپورگان اثری به جا نمانده است مگر کاوشهای باستان شناسی از آن پرده بردارند.  کتاب دیگرمانی ارتنگ یا ارژنگ نام دارد حاوی تصاویر بسیار و زیبا.  آن هم از دست رفته است.  نقاشی اهمیت دینی داشته برای مانویان.  برخی سبک نقاشی مینیاتور ایرانی را در آثارمانوی می جویند.   

 


default

Not only Mani

by Arash Kamangir (not verified) on

The leading culture in antique Rome before Christanity took over was Mitraism which came from old Persia. Basically the old persians were one of the leading cultures in the old world till Islam ripped us in pieces in such way we still have not healed.


Jahanshah Javid

Shapourgan

by Jahanshah Javid on

Very interesting. I wonder if Mani's books discovered in China have been translated into English? Is his "Shapourgan" in existence?

Thank you for a very informative piece.


default

In the sad refrain of the sunshine.

by Francesco Sinibaldi (not verified) on

The soft and
gentle melody
of a sunshine appears
in the calm of
a delicate reason,
that mellow aperture
recalling, when
the down-pour
arrives, a tracing
present.

Francesco Sinibaldi


default

Strictly confidential

by your friendly neighborhood grocer (not verified) on

Mr. Sadri aziz, you are smart. God knows you're educated. You have imagination and are clearly well read. Why in the world don't you lighten up your prose? It is punishing to read you, in English and in Persian. In Persian you are especially verbose and opaque -- and as for style, I would say a little akhoundi.

I beg of you, work on clarity, brevity, and good taste. Don't learn from Americans. Read the Brits for unaffected style. You owe it to your intelligence and your education.


Jaleho

VERY in teresting!

by Jaleho on

Thank you for the interesting and informative article. Very enjoyable, thanks.


default

Fascinating! Thank you!

by Philosopher-now (not verified) on

I heard a little about Mani's views and wanted to know more but I never found anything. Apparently most of his work has been destroyed. But this is really neat. The idea that material desires such as sex, eating, etc has been used to trap spiritual beings has surfaced in a few religions and philosophies, mainly Buddhism. It is worth considering. But I can't agree that the solution would be to withdraw from those pleasures. I think we have to somehow reach a point where we are not trapped in them, otherwise those sensation-type pleasures are not by themselves bad. The point is can we have integrity or do we need to step over integrity for a little pleasure.