کتاب
مردها در رابطهشان با زنان از قابلیت خودفریبی بیشتری استفاده میکنند
در بخش نخست بازبینی کتاب زیستشناس و مردمشناس، دکتر رابرت تری ورس، با عنوان «فریفتن دیگران و خودفریبی» مشخص شد که وی تلاش دارد ثابت کند موجودات زنده برای ادامه بقا از ترفندِ فریب و دروغ استفاده میکنند. ترفندی که برای هر چه بهتر عملی شدن، در قدم اول مستلزم آن است که موجود زنده قادر به فریب
>>>
زندگی
دوستان، افسردگی جدی است، جدی بگیریدش
افسانه دو هفته قبل از این روز دست به خود کشی زد. با خوردن مقدار زیادی قرص سعی کرده بود که از درد خود بکاهد و زندگی را ترک کند. ولی خوشبختانه یا به دلیل نادانی دارو یا مصمّم نبودن، موفق نشد. پیکر بی حال و خواب آلودش را روی مبل پیدا کردم، به دوش کشیدم و به بیمارستان رساندمش
>>>
SEPARATION
Asghar Farhadi’s films raise questions about men and woman
Why has this film drawn so much attention? Many Iranian and international film critics have pointed out that this film in particular and Farhadi’s films in general are preoccupied with ethical quandaries and the search for truth. Other critics have singled out Farhadi’s ability to present complex characters and the complexity of human relationships in general. No character is portrayed as entirely heroic or entirely evil. What are some of the key themes that Farhadi has singled out in "A Separation"?
>>>
BOOK
"Modernity, Sexuality, and Ideology in Iran"
by Kamran Talattof
A unique look at modernity as not only advances in industry and economy but also advances toward an open, intellectual discourse on sexuality. Exploring the life and times of Shahrzad, a dancer, actress, filmmaker, and poet, "Modernity, Sexuality, and Ideology in Iran" illuminates the country's struggle with modernity and the ideological, traditional, and religious resistance against it. Born in 1946, she performed in several theater productions, became an acclaimed film star in the 1970s
>>>
MARRIAGE
Another take on Asghar Farhadi’s Oscar-nominated film
‘A Separation’ is both modern and feminist. Farhadi’s endearing characters however, are neither. The film is modern in the way it takes responsibility off the shoulders of family, community, society, government, and foreign or supernatural powers, and smacks it squarely on the forehead of the individual – a cultural coup d’état for Iranians. In ‘A Separation’, it is the individual who makes – or, can make – bad choices, and it is mostly the individual who pays for the choices made – victimhood is discounted
>>>
MEN & WOMEN
باید دست از خرده گرفتن مداوم به مردها بر میداشتم و سوزنی نیز به خودم و زنان اطرافم میزدم
by Somayeh Tirtash
غرق خواندن پستهای جدید در فیسبوک بودم که یکدفعه نام مسعود کیمیایی، کارگردان نام آشنای ایران، نگاهم را متوجه فیلمی به نام «محاکمه در خیابان» کرد. فیلم محصول سال ۱۳۸۷ بود و با جمله جالبی، معرفی شده بود: “دیدگاه مسعود کیمیایی، به مقوله ناموس و غیرت». به شدت کنجکاو شدم که فیلم را ببینم ومفهوم این دو کلمه را در ایران امروز که سالهاست از آن دورم مرور کنم
>>>
BAD GIRLS
دختری که بیکار ایستاده بود پرسید: «میخوای بزنگی»؟
by Abbas Salimi
یک هفته ای از نوروز گذشته بود که آقای فروزان تصمیم گرفت خانه ای بخرد. به محله های مختلف سرکشی کرد و در نهایت آپارتمان سه خوابهای را در سعادت آباد پسندید. روزی که می خواست برای قولنامه کردن خانه به بنگاه برود، از من خواست همراهش باشم و من هم پذیرفتم. در یک بعد از ظهر نیمه بهاری خودرویش را روبروی بنگاه معاملات ملکی پارک کرد و پیاده شدیم
>>>
REJECTION
بسیاری از مردان مجرد ایرانی با این مسئله دست به گریبان هستند
بارها این جمله و یا مشابه آن را از دوستان مجردم شنیدهام که میگویند: “سن ازدواج را پشت سر گذاشتهام، ولی هنوز که هنوز است دست و دلم میلرزد اگر با فردی که برایم جذاب و دوستداشتنی است احساس قلبیام را در میان بگذارم. همیشه بیم آن را دارم که به یک نفر ابراز عشق کنم و او به من نه بگوید. اصلا و ابداً ظرفیت و تحمل شنیدن جواب منفی را ندارم. به نظر من تحقیرآمیزترین اتفاق زندگی همین است».
>>>
STORY
بابا از حمیدی خوشش نمیآمد. چند بار شنیدم که مسخرهاش میکرد. من هنوز مدرسه میرفتم. حمیدی بیست و پنج سالی داشت. خوشقیافه بود و بلندبالا، مخصوصا با آن فرنج/شلوار آبی نفتی نیروی هوایی کلی تو دل برو بود. تازه مهری و فریده قرار گذاشته بودند تورش بزنند، ولی تیر هر دوشان به سنگ خورده بود. حمیدی نه مهری تپل خوشخنده را تحویل گرفته بود و نه فریدهی دراز لاغر مردنی را که بیشتر به درد دزدی میخورد، تا صفا کردن؛ از بس که دراز بود
>>>
NUDITY
برهنگی بی پروایانه اینقدر تو را تحت تاثیر قرار داده؟ چرا؟
ما از آزادی دم می زنیم. آزادی پوشش. آزادی بیان و آزادی اجتماعی- سیاسی اما در الفبای آزادی و دموکراسی هم در مانده ایم که می توان بدون خشم و نفرت نظر طرف مقابل را هم شنید و با گفتمان و استدلال به نتیجه رسید و از آن مهم تر اینکه یعنی هیچ موضوع اساسی تری حداقل برای ما ایرانی ها وجود ندارد که اینقدر اسیر دو سانت بالا و پایین شکمیم؟
>>>
MEN
نسل جدید و رو به افزایشی از مردان در عمل میبینند که برتری اعطا شده به آنها کمکم رنگ میبازد
دوستی تعریف میکرد که مدتی پیش به اتفاق همسرش و یک زوج دیگر، به خانه دوست مجردی دعوت می شوند که سالهاست همدیگر را میشناسد . میزبان، آن شب نیز غذایی تهیه کرده بوده که در پخت آن شهرت داشته است. قبل از شام، یکی دیگر از دوستان جمع که یک خانم مجرد بود نیز به انها ملحق می شود. دوستم ماجرا را اینطوری برای من تعریف کرد: «بوی قرمهسبزی تمام آپارتمان را پر کرده بود
>>>
IRANIANS
تلاش میکنیم مدرن باشیم ولی آیا از لباس سنت و مذهب خارج شده ایم؟
مردی در یک میهمانی دوستانه تعریف میکرد که چندسال پیش با خانمی همسن و سال خودش آشنا میشود و رابطه آنها خیلی سریع و با استقبال و اشتیاق دوجانبه، به همبستری کشیده میشود. به گفته وی همه چیز نیز تا آن زمان طبیعی و بدون دروغ پیش رفته بود بد نیست خاطره او را از نخستین شبی که با زن در زیر یک سقف گذرانده بود، برایتان بازگو کنم:
>>>
SEXUALITY
بخش بزرگی از مردم به دلیل تربیت اخلاقی و مشکلات شخصیتی نمیتوانند به نیازهای جنسی خود بپردازند
این روزها چشم به هر سو بگردانیم با علائمی روبهرو میشویم که با بوق و کرنا به آدمها گوشزد میکنند که سکس و رابطه جنسی خوب است، مهم است، بشتابید و سهم خود را بگیرید. همه قرار است عاشق باشند و حسودی، خیانت، طلاق و دلشکستگی از اخبار روزانه جراید عمومی است. از نوجوانان تا سالمندان در این موج وسیع کامیابی، با تمام توان تلاش میکنند تا از قافله عقب نمانند
>>>
CIRCUMSTANCE
مشکل اساسی در ایران "زن بودن" است و نه زن همجنسگرا بودن
دو سه روز پیش با دوست بسیار عزیزی به تماشای فیلم " شرایط" (Circumstance) رفته بودم. فیلم قصد دارد که زندگی دو دختر همجنسگرا و به طور کلّی زندگی شبانه و زیر زمینی جوانان ایرانی را نشان دهد. به نظر من به غیر از کارگردان این فیلم که یک خانم ایرانی ساکن خارج از کشور است بقیّۀ مطالب فیلم می تواند در هر یک از کشورهای اسلامی اتّفاق بیفتد و منحصر به کشور ایران نیست و نمی توان انگ ایرانی بر آن نهاد
>>>
CLUB
"آخه یعنی چه؟ من گفته بودم که چی میخواهم... بابا صد رحمت به ایران!"
یکی از روزهای هفته گذشته بود که دوستی تلفن زد و گفت: "یکی از دوستهایم که اقای دکتری است تازه از ایران امده و از من خواسته است او را به کافه لختیها ببرم. تو بیا و ما را ببر..." با وجود سردرد و سرماخوردگی درخواستش را رد نکردم. این اواخر طرح فیلم مستندی را برای تلویزیون ملی کانادا فرستاده بودم که در آن ادعا کرده بودم مهاجران میانسال و مسن تورونتو، مشتریان پروپاقرص روسپیان شهر هستند. این طرح البته رد شد
>>>