آیا "پلی‌بوی" مجله‌ای انقلابی بود؟

هیو هافنر، نیازهای سرکوب شده جنسی مردان جامعه آمریکا را در برابر تاثیرات محافظه‌کاران مذهبی جامعه آمریکا قرار داد


Share/Save/Bookmark

آیا "پلی‌بوی" مجله‌ای انقلابی بود؟
by ونداد
03-Nov-2011
 

مجله اینترنتی «برفرویز»، بی‌سر و صدا ولی معتبر است و نوآوری‌های هوشمندانه‌ای دارد که باعث شده است تا ‌بیش از پیش مطالب فراهم شده در آن توسط سایر نشریات آمریکایی و اروپایی بازتاب داده شود. این مجله روشنفکری، گفت‌وگویی با استاد جوان دانشکده تاریخ دانشگاه جورجیا، خانم کری پتزالو کرده است درباره مجله پلی‌بوی (Playboy) که گوشه‌هایی از آن را با هم مرور می‌کنیم.

برفرویز: آیا انتشار مجله پلی‌بوی در جامعه بعد از جنگ جهانی دومِ آمریکا حرکتی انقلابی بود؟

کری پتزالو: مطمئن نیستم که بخواهم از واژه "انقلابی" برای تعریف مجله پلی‌بوی استفاده کنم ولی می‌توانم اذعان کنم که در دهه ۵٠ قرن بیستم، این مجله به دلایل مختلف، مجله سنت‌شکنی بود. فرهنگ عمومی دوران رونق اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم، برعکس باوری که ما از آن دوران داریم به آزادی جنسی زنان میدان داده بود ولی هنوز اجازه نمی‌داد و نمی‌توانست بپذیرد که دختران مجرد نیز همچون مردان شیطنت کنند. پلی‌بوی به عمد روی این نسل از دختران تاکید ورزید.

این مجله توجه‌اش را معطوف به میدان دادن هرچه بیشتر به امیال جنسی دختران نجیب و وفادار کرد. پلی‌بوی تلاش گسترده‌ای کرد تا این واقعیت را در جامعه آمریکا به یک باور عمومی تبدیل کند که دختران نجیب مجرد هم، انسان‌های سکسی فعالی هستند. از دهه ۶٠ میلادی، مرام مجله پلی‌بوی کاملاً لیبرالی شده بود و نظر مساعدی نسبت به مبارزات مدنی سیاهپوستان داشت و از حقوق همجنسگرایان پشتیبانی می‌کرد.

عاملی که مرا وامی‌دارد تا از لقب انقلابی برای مجله پلی‌بوی پرهیز کنم این است که فکر و ذکر این مجله در مجموع به عنوان یک مجله سرگرم‌کننده، اشاعه مصرف‌گرایی بود. مجله‌ای بود در قلب اقتصاد بازار آزاد و مبلغ زندگی شیک. موسسه‌ای بود که از خرید و مصرف هرچه بیشتر به‌عنوان یکی از آرزوهای اصلی خوانندگانش یاد می‌کرد. نیت اصلی موسس مجله آقای هیو هافنر، جان‌بخشی به یک نوع مرد جنتلمن سکسی و خوش‌سلیقه طبقه متوسط بود که در جذب زنان زیبا کمبودی نداشته باشد. برای همین او در اصل، اصرار زیادی به فعالیت سیاسی نداشت.

آیا می‌توان گفت که بازیگوشی‌های جنسی مجله پلی‌بوی در آغاز یکی از واکنش‌های ناخواسته جامعه به جنگ سرد و ایجاد یک جنگجوی شیک آمریکایی در برابر مرد روسی بود که اصلاً قدرت خرید نداشت؟

به نکته درستی اشاره کردید که درواقع پایه و اساس تاریخی این مجله را در برمی‌گیرد. ترس مردان برای از دست دادن قدرت همیشگی خویش از‌‌ همان دوران بعد از جنگ شروع شد. زنان در طول دو جنگ جهانی وقتی که مردان به جبهه رفته بودند کشور را در تمام زمینه‌ها ازجمله کشاورزی، کار در کارخانه‌ها و کار اداری می‌چرخاندند. آن‌ها تجربه و تخصص‌هایی پیدا کردند که در تغییرات جدید صنعتی مفید بود و در بازار کار سهم بزرگی پیدا کرده بودند.

زنان هم دیگر نمی‌خواستند به آشپزخانه برگردند و این تهدید در ناخودآگاه مردان غربی نمود پیدا کرده بود. مجله پلی‌بوی بدون آن که به طور رسمی ادعا کند درواقع شهرتش را مدیون بازگرداندن حرمت و قدرت از دست‌رفته مردان است. پلی‌بوی به مردان می‌گفت که تسلیم شرایط جدید نشوند و با هر قیمتی شده، به ویژه با شیکی و خوش‌سلیقه‌گی و بلندپروازی‌های سکسی، به ماهیچه‌های‌شان که نماد قدرت‌ جسمانی‌شان بود، جلای مدرن بدهند. همچنین می‌گفت مردان خوب است که مجرد بمانند و به فکر لذت شخصی و بهره‌وری از زندگی کمابیش بی‌بندوبار باشند.

در سال‌های اولیه انتشار، مجله پلی‌بوی رسماً از ازدواج بد می‌گفت و به مردان هشدار می‌داد که گول فرهنگی را نخورند که همه فکر و ذکرش برای به ازدواج کشاندن مردان است. تصویری که پلی‌بوی از مردان ارائه می‌داد بیشتر تصویر مردانی مظلومی بود که اکنون فرصتی پیدا کرده‌اند تا حقوق پایمال شده‌شان را کسب کنند. البته این شیوه سخت‌گیرانه مجله نسبت به زنان و ازدواج در دهه ۶٠ میلادی تعدیل شد.

پلی‌بوی با آوردن یک ادیب معروف نیویورکی به نام اسپکتورسکی (Spectorsky) حال و هوای جدی‌تری به خود گرفت. جامعه آمریکا در دهه ۶٠ سیاسی شده بود و پلی‌بوی هم با موج جدید هماهنگ شد. هیو هافنر به مدت دو سال مقالات زیادی با عنوان "پلی‌بوی و فلسفه" منتشر کرد که نه تنها به تابوهای جنسی بلکه به سانسور و حقوق مدنی شهروندان و حتی ماجرای جنگ سرد می‌پرداخت.

... و این اتفاق‌ها مصادف بود با مقالاتی از ولادیمیر ناباکوف، ژان پل‌سار‌تر، جیمز بالدوین و مالکوم ایکس در پلی‌بوی و همکاری آن‌ها با این مجله؟

دقیقاً. موسسِ مجله از اعتبار این دوره به خوبی استفاده کرد و توانست پلی‌بوی را به کمپانی عظیمی تبدیل کند که نه فقط در انتشار مجله بلکه در سایر زمینه‌های وابسته و پول‌ساز نیز وارد شود. هیو هافنر، نیازهای سرکوب شده جنسی مردان جامعه آمریکا را در برابر تاثیرات محافظه‌کاران مذهبی جامعه آمریکا قرار داد و از این طریق توانست به قلب و جیب مردان کشورش راه یابد. مجله پلی‌بوی وقتی توانست به اوج شهرت خود برسد که مقاله‌ای از ژان پل سار‌تر را در کنار عکس زنان زیبا و برهنه قرار داد؛ عکس‌هایی که در سالن‌هایی گرانقیمت و در کنار دکورها، رستوران‌ها و وسایل گرانقیمت گرفته شده بودند.

پلی‌بوی دوران سیاهی نیز در گذشته‌اش داشت که آن را در ردیف انتشارات سرگرم‌کننده ضد زن قرار می‌داد، ولی از اواخر دهه ۶٠ میلادی، حس منفی‌اش نسبت به زنان رنگ باخت. شاید عجیب به نظر ‌بیاید ولی در حال حاضر زنان زیادی از پلی‌بوی حمایت می‌کنند. من نمی‌گویم که هیو هافنر یک شخصیت معروف فمینیست بوده است و هست. سبک زندگی شخصی و رویکرد او به زنان اگرچه توام با احترام نیست، ولی مجله‌اش را باید جدا از زندگی خصوصی موسس آن و به لحاظ تاریخی بررسی کرد

ونداد زمانی
radiozamaneh.com

منبع:

Russell Bennetts, Pondering Playboy: Berfrois Interviews Carrie Pitzulo


Share/Save/Bookmark

more from ونداد
 
comments

Thank you.

by comments on

Thank you Vandad e aziz for such an interesting blog.  I wouldn't have noticed/read it if it was a randomly article in English.

I liked Faramarz comment too.  Immeasurable.

"It's not about what we believe. It's more about how we behave and influence." Comments


ونداد

فرامرز عزیز

ونداد



 
بی شک افراد زیادی هستند که در دوره و زمانه ما مثل تو فکر می کنند. همانطوری که این خانم مورخ جوان تلاش کرد توضیح دهد سهم اقای هفنر ( با همه زیاده روی های دوره کهنسالی اش) برای جامعه امریکا و بعدها برای تمامی جوامعی که در ان سکس عمل شیطانی فرض می شد و هنوز می شود موهبتی فرخنده بود


Faramarz

Hugh Hefner, the Man of the 20th Century

by Faramarz on

Dear Vandad,

No other man has made such a great impact on the lives of the young men and boys of the second half of the last century than Hugh Hefner!

We used to get together at one of the neighborhood boy's home and look at his father's Playboy magazine and just imagine if we could ever be lucky enough!

Hugh Hefner gave us something to aspire, something to aim for and something to live for. He is my Man of the 20th Century, hands down.