در ده سال گذشته، بیدینی رشد چشمگیری داشتهاست، چه در ایران و چه در دنیا. این روند روبهرشد را معمولاً نتیجهی دخالتهای مخرب مذهب در امور سیاست و حکومت میدانند، چه به صورت مذهبگرایی سیاستمداران محافظهکار در آمریکا یا به صورت رشد اسلامگرایی سیاسی درکشورهای مسلماننشین.
یکی از نشانههای رشد بیدینی، فراوانی نوشتهها و فیلمهای ضدمذهبی است. این ساختههای فرهنگی در کشورهای آزاد به نحو رسمی منتشر میشوند، چرا که نقد و سنجش باورهای دینی هم به صورت جدی و هم به صورت طنز و تمسخر آزاد است. در حالی که در کشورهای مذهبزده، فقط حمله به باورهای مذهبی دیگران مجاز شناخته میشود و نقد مذهب رسمی معمولاً پیامدهای ناگواری دارد. در این گونه جوامع، رشد بیدینی را در رواج لطیفهها و جوکهای ضدمذهبی میتوان دید.
نویسندگان مذهبی (از جمله روشنفکران دینی خودمان)، دینستیزی را با نقد دینی اشتباه میگیرند. نقد مذهب یک کار فرهنگی است در صورتی که دینستیزی یک عمل فیزیکی است. منظور از دینستیزی اعمال خشونت فیزیکی برای ازمیانبرداشتن نهادهای مذهبی یا مردم دیندار است. مثلاً عمل بولشویکها در تخریب کلیساها یا کشتن و سرکوب رهبران مذهبی دینستیزی بود. همینطور سیاست شاه اسماعیل صفوی در سرکوب اهل سنت و تحمیل مذهب شیعه دوازده امامی. اصولاً حکومت دینی طبق تعریف همیشه دینستیز است، چرا که حکومت دینی، در عمل، یعنی تحمیل یک روایت خاص از یک مذهب خاص از یک دین خاص.
طرفه این که طرفداران حکومت مذهبی از دینستیزی می نالند. آزادی مذهب و عقیده تنها در یک حکومت سکولار (غیرمذهبی) و لیبرال (آزادیخواه) معنا میدهد. دینداران بزرگترین دینستیزان تاریخ بودهاند. نمونههای کمونیستی یا فاشیستی دینستیزی هم در سدهی بیستم نتیجهی برخورد جزمی و شبهمذهبی با مفهوم ایدئولوژی سیاسی است.
آیا نقد مذهب بدون اهانت به مقدسات دینداران ممکن است؟
اینکه آیا اهانتی صورت گرفته یا نه در نهایت به احساس اهانتشونده برمیگردد تا گفتار اهانتکننده. از آنجا که مردم مذهبی معمولاً استعداد عجیبی در جریحهدارشدن احساسات از خود نشان میدهند، نقد مذهب بدون اهانت به مقدسات برخی از دینداران تقریباً ناممکن است. در یک جامعهی آزاد همهی باورها نقدپذیر و شوخیپذیرند و توهین تنها در مورد اشخاص حقیقی و حقوقی معنا میدهد نه در مورد عقاید.
تفاوت نژاد با مذهب
باورهای مردم مذهبی را میتوان مسخره کرد ولی نه نژادشان را. نژاد بیولوژیک است و تغییردادنی نیست ولی مذهب فرهنگی و ذهنی است. این که ضدیهودیگری در بریتانیا غیرقانونی است به خاطر مخالفت با نژادگرایی (راسیسم) است وگرنه نقد و تمسخر یهودیت یا عهد عتیق که منع قانونی ندارد.
مسئلهی دیگر این است که آیا مرزی بین آزادی بیان و اهانت به دین و تحریک حس نفرت نسبت به اقلیتها وجود دارد یا نه. اینهم یکی از موضوعات جنجالی چند سال پیش در انگلستان بود، چونکه وزیر کشور(جک استرا) سعی داشت که لایحهی جدیدی به مجلس ببرد که طبق آن تحریک حس نفرت نسبت به اقلیتهای مذهبی (از جمله مسلمانان) ممنوع میشد. البته مجازات چنین عملی اعدام یا بریدن زبان نبود، بلکه فقط زندان یا جریمهی نقدی بود. این لایحه با مخالفت بخش وسیعی از مردم، از چپ و راست و میانه مواجه شد. البته تحریک حس نفرت نسبت به اقلیتهای نژادی در انگلستان نژادگرائی محسوب میشود و جرم است. اعتراض اصلی این است که مذهب از مقوله دیگری است، مذهب یک نفر میتواند کفر یک نفر دیگر باشد. این پیشفرض که همهی مسلمانها یک جور میاندیشند توهین به هوشمندی و فردیت مردم مسلمان است. در یک جامعه یا جهان چندفرهنگی نمیتوان از مذهب به روش سنتی دفاع کرد.
این مسئلهی ظریفی است. چون برای دفاع خردگرایانه از اسلام به رهبران مذهبی نوع جدیدی نیاز است، که به علت عقبماندگی تاریخی، در میان مردم مسلمان به ندرت یافت میشوند. همینطور ظرفیت تسامح و رواداری مسلمانان خیلی پائین است. مثلاً در غرب با مسحیت و یهودیت هر جور میشود شوخی کرد: در کتاب، فیلم، تلویزیون ونمایش. از این نوع شوخیها هیچوقت با اسلام نمیشود. چونکه خود مسلمانها، یا غیرمذهبیهائی که از جوامع اسلامی میآیند، باید این کار را شروع بکنند. این کار هم در یک جامعهی سنتی تابوی بزرگی است، جدای از عواقب ناگواری که دارد. حتی غربیها هم، تا آنجا که به رسانههای اصلی و محیطهای آکادمیک مربوط میشود، برخورد غیرسنتی با اسلام ندارند. این موضوع نباید مایهی مباهات هیچ مسلمان آزاداندیشی باشد. چونکه برخورد غربیها از یک موضع پدرمآبانه (patronising) است. نباید به اسباببازی بچه دست زد وگرنه ناراحت میشود.
کارکرد سیاسی عقاید مذهبی
برخی استدلال میکنند که ضدیت با عقاید مذهبی درست نیست چون که مردم عادی، حتی مردمی که مخالف حکومت اسلامی هستند، ناراحت میشوند. میگویند باید به باورهای دینی مردم احترام گذاشت.
نکته این است که نوع برداشت مردم از مذهب ابتدا به ساکن پدید نیامده. باورهای مذهبی مردم را نهاد مذهب تعیین و تبلیغ میکند. عقاید و حساسیتهای دینی مردم در جهت حفظ ساختار قدرت مذهب کارکرد اساسی دارد.
اسلام راستین
نکته دیگر، چه در مورد نقد اسلام یا دفاع از اسلام، این نکتهی بدیهی است که اسلام (مثل هر دین فراگیر دیگری) یک چیز نیست. اسلام مجموعهای متنوع از مذهبها و برداشتهای غالباً متضاد است. هر مسلمانی اسلام راستین خودش را دارد. از نظر یک غیرمسلمان هم همهی اسلامهایی که در طول تاریخ بودهاند به یک اندازه واقعیاند. همهی اسلامها ریشهی تاریخی مشترکی دارند ولی بسختی بتوان ذات مشترکی برای همهی این برداشتهای متضاد از اسلام یافت. نقد اسلام همیشه باید نقد نوع خاصی از اسلام باشد، مثلاً اسلام محمد در مکه، اسلام محمد در مدینه، اسلام رسمی در جمهوری اسلامی، اسلام سروش، یا اسلام طالبان.
اگر یک نواندیش دینی میگوید که ارتداد در اسلام جرم نیست، نباید به او تاخت که تو نمیفهمی و اسلام تو اسلام راستین نیست. البته باید از او خواست که حکم ارتداد را در صدر اسلام از نظر تاریخی توضیح دهد و سازگاریاش را با برداشت خودش از اسلام توجیه کند. مسلمان یعنی کسی که باور دارد مسلمان است، همین. محتوای عقایدش را خودش تعیین میکند. لیبرالها و غیرمذهبیها باید برداشتهای آزاداندیشانهتر از اسلام را تشویق کنند. این راهکار منافاتی با نقد مذهب و مذهبزدگی با هر شکل و محتوایی ندارد. راه را باید برای رفرم باورهای مذهبی عامهی مردم هموار کرد.
Recently by Bijan Radan | Comments | Date |
---|---|---|
سیاه و سفید بینی | 6 | Jul 31, 2012 |
مشکل اسلام چگونه حل خواهد شد؟ | 2 | Jul 18, 2012 |
شرح حال آیتالله خامنهای | 7 | Jun 25, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
این نوشتار
PArvizMon Jun 11, 2012 02:06 AM PDT
این نوشتار خیلی عالی بود ولی فقط یک اشکال داشت.
اشکالش هم این بود که خیلی منطقی و عاقلانه بود. کسانی که تعصّب خاصی روی این جور مسائل ندران این مقاله رو کاملا میفهمند و با استدلال اون هیچ گونه مشکلی ندارند. ولی شما کدام "پرچمدار و نگهبان مذهب" رو میشناسید که با این مسائل منطقی برخورد کنه؟ منظورم فقط اسلام نیست، این جور کاسههای داغ تر از آش در بسیاری از ادیان، مرام و ایدئولوژیهای مختلف مشاهده میشند البته همونطوری که نوشته بودید مسلمانان "مقداری" روی این مسائل از بقیه حساس ترند و زود از کوره در میرند و شروع میکنند به تهدید کردن و فتوا دادن و دست و پا قطع کردن.
جنایتکاران حاکم بر ایران دقیقا از این نقطه ضعفهای بعضی از اقشار جامعه سؤ استفاده کرده و با اینگونه چرندیات و خرافات بیش از سی ساله که به عنوان دفاع از دین خون مردم رو کیسه کرده و به جان و مال هیچ کسی رحم نکرده و نخواهند کرد.
دستتون درد نکنه، لطفا باز هم بنویسید.
Down with the ENTIRE Islamic Republic!
//www.iranian.c
by vildemose on Sat Jun 09, 2012 05:54 PM PDT//iranian.com/main/blog/zorumbaa/sorush-my-islam-and-mass-hysteria-don-t-insult-me
All Oppression Creates a State of War--Simone De Beauvoir
با تشکر از ahosseini
Bijan RadanSat Jun 09, 2012 03:21 PM PDT
Re: Religious men
by Veiled Prophet of Khorasan on Sat Jun 09, 2012 02:14 AM PDTبا قدر دانی از جناب رادان من نیز فکر میکنم که مقاله جالبی است.
ahosseiniFri Jun 08, 2012 10:35 PM PDT
از دید من اسلام ستیزی, تبعیض علیه شهروندانی است که متعلق به اقلیت جامعه مسلمانان میباشد.
در حالیکه ای شهروندان می توانند از جمله فعالترین افراد علیه افراط گرایان اسلامی باشند.
دقیقا از این زاویه من با مریم نمازی انتقاد تندی داشتم
توضيحاتى پيرامون نكات مطروحه درشعرمربوط به مربم نماز
//iranian.com/main/blog/ahosseini-148
{For some reason I can not link to articles.}
اخيرا اتحاديه دانشجويان london School of Economic(LSE) يكى از مهمترين مراكز علوم اجتماعى انگستان و يا شايد دنيا قطعنامه اى بسيار معقول عليه مسلمان ستيزى تصويب كرده است. اين قطعنامه تسريح ميكند كه اتحاديه دانشجويان با كليه مذاهب بر خورد يكسان دارد و مسلمان ستيزى را شديداً محكوم ميكند. از ديد اين قطعنامه هر شهروندى كه از هويت اسلامى برخوردار باشد مورد تهديد و تبعيض قرار ميگيرد.از ديد اين قطعنامه يك راست افراطى به اسم و ظاهر خانم مريم نملزى و يا على حسينى حساسيت نشان ميدهد. بنابراين قطعنامه اتحاديه دانشجويان با افراط گرايان يهودى، مسيحى، اسلامى ، بودايى و يا هر مذهب ديگر برخورد يكسان دارد اما مسلمان ستيزى و اقدامات تحريك مطبوعات و راديو تلويزيون و پايگاه هاى اينترنتى وابسته به هيئت حاكمه را عليه شهروندان مسلمان در بريتانيا شديداًً محكوم ميكند و خواهان توقف اينگونه تبليغات مسموم عليه شهروندان مسلمان بريتانيا مى شود. اما مريم نمازى كه به خاطر اسم، ظاهر و مليت اصلى خود ميتواند قربانى اين فاجعه باشد به جاى حمايت از اين قطعنامه به مقابله با ان بر ميخيزد، اين قطعنامه را محكوم مى كند و در راستاى خواست هاى جرياناتراست افراطىى با طرح قطعنامه ديگرى به مقابله با ان بر ميخيزد.
Here is the resolution
No to racism – no to Islamophobia!
//www.lsesu.com/asset/Event/7977/No-to-Islamophobia.pdf
Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.
Very eye opening. Thank you.
by Albaloo on Fri Jun 08, 2012 11:37 AM PDTVery eye opening. Thank you.
سی و پنج ساله که
tapehnamjooFri Jun 08, 2012 11:33 AM PDT
سی و پنج ساله که میکشند، میزنن، میدزدن،، میندازنت تو زندونو به بد ترین وجهی شکنجه ت میکنن به هیچکی ازادی نمیدن، به همه و همه چیز فحش مبدن و یب تربیتی میکنن، ، حالا یکی اومده یه سر سوزن بهشون متلک گفته دادشون هواست. اقای سروش ه اینقده قلمبه سلمبه سخنرانی نفرمایند. ازادی یعنی ازادی. دوست نداری گوش نده. دم شاهین نجفی هم گرم.
The Religious Men Have done worse Service to GOD
by Azarbanoo on Fri Jun 08, 2012 08:35 AM PDTLeading people to Non-believer.
اصولاً حکومت دینی طبق تعریف همیشه دینستیز است
Shazde Asdola MirzaFri Jun 08, 2012 07:13 AM PDT
"... چرا که حکومت دینی، در عمل، یعنی تحمیل یک روایت خاص از یک مذهب خاص از یک دین خاص.
آزادی مذهب و عقیده تنها در یک حکومت سکولار (غیرمذهبی) و لیبرال (آزادیخواه) معنا میدهد."
تشکر
Jahanshah JavidFri Jun 08, 2012 06:53 AM PDT
چیز یاد گرفتم.