Date

ACTION

سکوت و بی عملی

معنائی جز سقوط انسانيت ندارد

02-Jan-2010
در اين وضعيت، بنظر من، برای انسان بودن و شدن راهی جز اين نيست که تک تک مان آمادگی خود برای شراکت در يک عمل سياسی دسته جمعی اعلام داشته و از پيله های انزوا و برج های عاج خيالی مان بيرون آئيم. مگر اينکه ما هم منتظر باشيم تا آمريکا يک «لوی جرگه» ی ايرانی برايمان راه بياندازد. براستی آيا تا اين حد سقوط کرده ايم؟ باور کنيم که به حکم عقل سليم نبايد جوان ستمديدهء خود را به دست متجاوزی ديگر بسپاريم>>>

LIFE

روزی روزگاری

خدا بگم چکار کند این بزرگترها

02-Jan-2010
ندیده و نشناخته از غربت واهمه داشتیم. از اینکه نکند یهو بزند و همه چیز تغییر کند و هیچ چیز سرجای خودش نباشد. از اینکه صداها همان نباشد که هر روز میشنویم و یا ستاره ای در دل آسمان پس و پیش بشود و فردایش آفتاب آنقدر نماند تا بازی فوتبال توی زمین خاکی را تمام کنیم. از اینکه یک جایی پرت بشویم که کوچه ها را نشناسیم و هیچکس زبان ما را نفهمد. همه این واهمه ها از دل صحبت های بزرگترها بیرون زده بود و آنها بودند که کل و کاسه ما را بیخود و بی جهت بهم ریخته بودند. ما که سرمان به نصف روز مدرسه رفتن گرم بود و باقی اش هم بازی بود که تمامی نداشت>>>

POETRY

افتادن
02-Jan-2010 (2 comments)
امروز افتادم
تا باز امروز
از افتادن حرف بزنم:  
از این لحظه بی ادعا
ساده، وقتی که خدا
زیر پای آدم را خالی کرد >>>