یه روز یه ترکه،
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،
برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. .
یه روز یه رشتی یه - اتفاقاً آخوند هم بود.. ! -
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد،
برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.. .
یه روز یه لره بود، به اسم شاپور بختیار؛
جونش رو برای عقایدش از دست داد،
با او نا مهربانی کردیم، تا اینکه در مأمن و آسایشگاه دور از وطن، سرش رو بریدند.. .
یه روز ما همه با هم بودیم.. ،
ترک و رشتی و لر و كرد و اصفهانی و عرب.. !
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند
و قفل دوستی ما رو شکستند.. ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم،
به همدیگه می خندیم،
و اینجوری شادیم.. ؛
خیلی خوش می گذره.. !
Recently by 13th Legion | Comments | Date |
---|---|---|
"به آرامی آغاز به مردن میكنی" | - | Oct 12, 2010 |
برگی از تاریخ معاصر ایران | 6 | Oct 02, 2010 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
مجید جان
13th LegionSat Oct 02, 2010 11:31 AM PDT
سلام مجید جان،
نادر ابراهیمی همیشه یکی از نویسندههای مورد علاقم بود ه و جوانتر که بودم بشتره
کتاباشو خو اندم ، ولی کتابه (داستانهای ساله بد) را الان به یاد ندارم، باید نگاهی به
کتابخانه کوچکم بندازم ببینم این کتابشو دارم یا نه، ولی از محبوبترین کارهاش کتابه
(آتش بدون دود) که چندین دفعه خواندم و زمانی هم تصمیم داشتم آنرا به صورت یک فیلم نامه
به زبان انگلیسی بنویسم و با هزار زحمت شماره تلفنشو در ایران پیدا کردم و زنگ زدم که ازش
برا این کار اجازه بگیرم که خانمش گفت که حالیش خوب نیس ( طومار مغزی) داشت و در بستر
بیماری و متاسفانه نشد در آن موقع این کار دنبال کنم.
ولی مرسی که این کتاب را رکمند کردی.
قربانت
Merci ;)
by 13th Legion on Sat Oct 02, 2010 11:07 AM PDTTo all my dear friends, thank you for all the positive comments, But I do have to admit that the above post is not my own writing, I received it in an e mail from a friend a few days ago and there was no signature as to who the original writer was?
But as Monda mentioned, I found it to be very witty and a most share :)I just received another one of these very interesting notes in my inbox titled برگی از تاریخ معاصر ایرانA very informative, shocking and thought provoking note on contemporary Iranian history, I will post it today, it’s a most read!
Cheers.
X III
لژیون ١٣
MajidFri Oct 01, 2010 10:38 PM PDT
کتاب «غزل داستان سالهای بد» اثر نادر ابراهیمی رو خوندی؟ من این کتاب رو سال ١٣٥١ خوندم، داستان جالبی در همین مقوله داره که بسیار ارزنده ست.
Witty humor
by Monda on Fri Oct 01, 2010 10:24 PM PDTLoved it 13th Legion! Thank you.
nice writing
by MM on Fri Oct 01, 2010 09:41 PM PDT.
Thanks!
by benross on Fri Oct 01, 2010 03:42 PM PDTThanks!
dear 13th legion
by Shazde Asdola Mirza on Fri Oct 01, 2010 02:39 PM PDTThanks - this is funny and to the point.