بر زندانیان شیراز چه می گذرد؟


Share/Save/Bookmark

alborz
by alborz
17-Jun-2008
 

بر زندانیان شیراز چه می گذرد؟

28 خرداد می شود 7 ماه که دوستان ما در زندانند و بجز یکسری کارهای احساسی که همان ابتدا برایشان انجام دادیم، ظاهراً همگی چشم انتظار آن نشسته ایم که دوره زندان چهارساله شان تمام شود. هاله، رها و ساسان زندانیان بی گناه و دوستان عزیز ما در شرایط بسیار بدی این 7 ماه را گذرانده اند و هر چند هربار در ملاقاتهای بسیار کوناه و تلگرافیشان می گویند که بد نیستیم ولی همین که بدانیم الان درست 7 ماه است که آنها در چه جایی به سر می برند آنگاه می توانیم عمق ایمان و از خودگذشتگیشان را برای بدست آوردن حقوق مسلوبه بهاییان ایران را درک کنیم.

محلی که در این مدت آنجا به سر برده اند ، در شیراز به بازداشتگاه اطلاعات و پلاک 100 معروف است و هر فردی که جرم امنیتی و اطلاعاتی داشته باشد برای مدت کوتاهی در شرایط طاقت فرسا آنجا نگهداری می شود تا به همه جرمهای کرده و نکرده اش اعتراف کند و بعد هم به دادگاه معرفی شود ، ولی تاکنون سابقه نداشته که کسی دوران محکومیتش را در آنجا بگذراند. شاید مسئولین خجالت می کشند که بیش از این قضیه در بین مردم عادی جامعه پخش شود و همه بفهمند در مملکتی که انواع و اقسام سواستفاده ها از بیت المال می شود ، سه نفر به نمایندگی از 54 نفر فعالین اجتماعی که بزرگترین خلافشان مساعدت در آموزش مباحث علمی و اخلاقی به کودکان و نوجوانان محروم بوده است در زندان یا بهتر بگویم، در سیاه چال نگهداری می شوند.

اتاق کوچکی که هیچ منفذی به بیرون ندارد و اگر هر کدامشان از حمام گوشه اتاق استفاده کند تا مدتی به زحمت می تواند نفس بکشد. رها و هاله این مدت را با هم گذرانده اند که هر چند این رفتار با افرادی که دوره محکومیتشان را می گذرانند بسیار غریب و دور از ذهن است و برای آن هم باید اقدامات زیادی کرد تا حقوق معمولشان در زندان رعایت شود ولی آنچه که فعلاً اولویت دارد و بسیار نگران کننده می باشد، اینست که ساسان تمام این مدت را بصورت انفرادی و با وضعیت وخیم و نگران کننده ای که برای پایش وجود دارد گذرانده است.

پای چپ ساسان در دو تصادف بسیار شدید آسیب جدی دیده و تصادف دوم بعد از دادگاه و قبل از زندانی شدن او بوده است و در عملهایی که روی آن انجام شده سرتاسر با پلاتین ترمیم شده است، و هنگام عزیمت به زندان با عصا به آنجا رفته و دکتر معالج و پزشک قانونی بر وخامت وضعیت او و لزوم انجام عمل جراحی دیگری تاکید کرده اند. در تمام زمستان با همین وضعیت تنها محلی که برای نشستن و خوابیدن داشته تک پتویی بوده که روی موزاییکهای سرد کف سلول می انداخته و تنها مصاحبش تحمل درد بسیار شدیدش بوده است. دادستان و دیگر مقامات قضایی هم می گویند "اگر نامه پزشک قانونی باشد، ما اقدام خواهیم کرد" و نامه را درون کشوی میزشان بایگانی می کنند. می دانید که هر لحظه ممکن است محل پلاتینها چرک کند و چرک وارد خون شود و آن چیزی اتفاق بیفتد که نباید. آنگاه همه ما باید از خود بپرسیم آیا تمام تلاشمان را برای نجات این افراد بی گناه انجام داده ایم؟ آیا سزاوار است برای کسانی که به هدف کمک به اطفال قیام کردند تا وظیفه انسانیشان را انجام دهند چنین عاقبتی رقم بخورد و ما هم فقط به فکر گران شدن زمین و برنج و پودر و چای باشیم و تمام تلاشمان این باشد که برویم بقیه چیزها را تا گران نشده بخریم؟

ما را چه می شود؟


Share/Save/Bookmark

more from alborz
 
alborz

Article reference

by alborz on

Here is the reference for this article.

//politics-bahaee.blogfa.com/post-47.aspx

The author has signed his name as Saba.

Alborz


faryarm

For anyone who has'nt seen this video...

by faryarm on

//www.youtube.com/watch?v=KHggJbklmX0 

 


default

Shiraz

by rosenvatten (not verified) on

We cannot forget Shiraz and the martyrs.It was 25 years ago on June 18.

//monasdream.com/

and

//www.iran-emrooz.net/index.php?/hright/more/...


Jahanshah Javid

What is the source of this report?

by Jahanshah Javid on

Please post the name and web address. Thanks.