خدا بیامرز مادربزرگم اصطلاحی داشت که موقع دعا کردن برای ما می گفت:خدا عاقبت بخیرت کند بچه. دعای خوبی است . هرچه می گذرد بیشتر به مهمی عاقبت به خیر شدن معتقد می شوم. از جمله یکی هم آخر و عاقبت همین مملکت گل و بلبل خودمان است که دارایی هایش اعم از مادی و معنوی را این کشور و آن کشور مثل گوشت قربانی و مال یتیم بین خود تقسیم و تاراج می کنند. زیاد به صحرای کربلای نرنم .چند نمونه کوچکش را می گویم . از مولوی شاعر بزرگ ترکیه بگیر تا ابن سینا و رازی دانشمندان معروف عرب . اسم خلیجمان هم که شکر خدا راضی به این شدیم که بگوییم صفت العربیه مال دوّل است برادر من و انشالله که بادمجان است و حالا پپسی که کولا دارد چرا کلمه خلیج به تنهایی استفاده شده ............. بگذریم.
ضرب المثلی که کروبی چند شب گذشته در مناظره با احمدی نژاد استفاده کرد باعث شان نزول این پست شد. یکی دیگر از همین مشاهیر و بزرگان که احتمالا آنرا هم از سر ما زیاد دیده اند همین جناب ملانصرالدین کبیر است که حق بزرگی به گردن طنز ما دارد و الان هم سرش دعوا است (البته ما که دعوا نداریم اینهمه حق های بزرگ خودمان را بخشیده ایم به این و آن ٬ ملانصرالدین که قابل شما را ندارد) . ترکها ادعا می کنند که ایشان ترک بوده و مرقد و مقبره ای برایش در اسکی شهیر ترکیه ساخته اند
مجسمه ای که در بنای یادبود جناب ملا (یا به روایتی مقبره اش ) گذاشته اند بر اساس همین ضرب المثلی بود که آقای کروبی استفاده کرد . از ملانصرالدین می پرسند مرکز دنیا کجاست .عصایش را می زند زمین و می گوید: همین جا ! باور نداری برو متر کن ! البته این سالها قبل از این بوده که فرانسوی ها متر را به عنوان واحد طول انتخاب کنند و احتمالا این لطیفه بعدها آپ گرید و به روز شده . ترکها به ملانصرالدین نصرالدین هوجا (خواجه نصرالدین ) میگویندو البته غیر از ترکها ٬ ازبکها هم ادعا می کنند که ایشان اهل آنجا است و برایش در شهر بخارا مجسمه هم ساخته اند
بدنیست بدانید یونسکو سال ۹۶ را سال جهانی ملانصرالدین اعلام کرده بود .مبارکشان باشد .ما ادعایی نداریم این همه بخشیدیم اینهم رویش
پ .ن این روزها تنور انتخابات به شدت گرم است دلم نیامد چیزی ننویسم . جان عزیزترین کسانتان بروید رای بدهید . از تحریم کاری درست نمی شود . چراغ راهنمایی این جاده سه رنگ بیشتر نداردتا ابد که نمیشود ایستاد . بلاخره در یکی از رنگها باید حرکت کنید . حالا از حب علی نبود از بغض معاویه این کار را بکنید .پس شرکت کنید هرچند همگی بدانیم بیفایده است و بدانیم که دعوا سر لحاف همین جناب ملانصرالدین است !
Recently by bayramali | Comments | Date |
---|---|---|
اونی که رفته دیگه برنمیگرده | 7 | Oct 26, 2011 |
محبوب آشنا - دوستت دارم بیا | 1 | Aug 10, 2011 |
در ستایش قیلوله | 4 | Jun 21, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Nice one Bayramali!
by Monda on Fri Oct 02, 2009 09:16 AM PDTI just got to read this post of yours..thank you for sharing your thoughts so well.
BayramAli Jaan
by Fatollah (not verified) on Thu Jun 11, 2009 12:19 PM PDTBrilliant! :-)
-F
yes
by Alahazrat Hajagha on Thu Jun 11, 2009 04:19 AM PDTwell said my friend
ملا نصرالدین
Javad YassariWed Jun 10, 2009 10:54 PM PDT
چشم آقای بایرامعلی، بنده رای خواهم داد. اما امید زیادی به این رای نخواهم بست الا این که نور چشمی آقای خامنه ای انتخاب نشود. این پیام باید به کرات و محکم خدمت ایشان ارسال شود تا دوهزاریشان بیفتد. این مرا یاد یک ماجرای دیگر ملا نصرالدین می اندازد.
روزی ملا به گرمابه رفته بود و تصادفا برخورد به حاکم شهر. حاکم که می خواست با مزگی کند از ملا نصرالدین پرسید، ملا به نظر تو قیمت من چقدر است؟ ملا کمی حاکم را برانداز کرد و گفت صنار. حاکم که بهش برخورده بود، گفت مرد حسابی ، اینکه فقط قیمت لنگ حمام من است! ملا به او گفت : خوب من هم داشتم قیمت همان لنگت را میگفتم، وگرنه خودت که هیچی نمی ارزی!
امیدوارم حاکم یک صناری ایران هم بفهمد جریان چیست و جلوی رشد و بالندگی ملت ایران دیگر نایستد.
« چراغ
MajidWed Jun 10, 2009 03:58 PM PDT
« چراغ راهنمایی این جاده سه رنگ بیشتر نداردتا ابد که نمیشود ایستاد . بلاخره در یکی از رنگها باید حرکت کنید »
این جمله ات بایرام جان منو یاد اون خانومه انداخت که پشت چراغ راهنما یی ترَق ترَق آدامس میجوید و ناخنهاش رو سوهان میکشید و حرکت نمیکرد.
مأمور راهنمایی بهش گفت خانوم همین سه رنگ رو بیشتر نداریم ! معطّل چی هستی؟
خانومه گفت..... آخه رنگ این چراغهاتون با رنگ ماشینم «مَچ» نمیکنه که من راه بیفتم!
Very nice post
by Souri on Wed Jun 10, 2009 02:59 PM PDTAs always this one is a very sur-realistic !! funny post. I really liked it. Thanks for sharing. If you have time (and hoseleh) just describe the three different colors, I wish I could know when is the moment for the green light :)
well done!
by IRANdokht on Wed Jun 10, 2009 02:11 PM PDTI always enjoy reading your blogs, thanks for posting this one, it was really interesting.
So this Mola Nasreddin really existed? I always thought he was a fictional character... We're a very generous people, giving away our bragging rights to all these famous figures.
be gholeh Big Boy: Rock the Vote! :o)
IRANdokht