در شهر پراگ فصل ها به موقع میرسن. امروز هم هوا باز شده، آسمان بالاخره بعد از شش ماه خاکستری، آبی شده و پرنده ها جیک جیک می کنن. شش ماه آسمان خاکستری اثر میذاره روی همه. آبجو می خوریم و می گیم "آفتاب در لیوان."
خونه می شینیم و امسال، سال لپ تاپ و انترنت، به جای نشستن خونه و نقشه های خودکشی های مختلف کشیدن رفتیم توی سایبردنیا! چت کردیم و ایمیل نوشتیم و تی وی لاست نگاه کردیم و شمالوله (YouTube) کشی کردیم و بازی های مختلف با آدمها و صورت کتاب (Facebook) دوستان کردیم و دیشب تا صبح نخوابیدم چون داشتم اسکربل بازی می کردم که یک ساعت پیش با دوستم در لندن چت کردم و میخواستم باش درد دل کنم که چقدر زندگی اینجا داره به هدر میره که یادم آمد دوستم پنج ماه پیش مادر و پدرشو از دست داد و چیزی بش نگفتم و تصمیم گرفتم که دیگه بسه! چه بچه’ ننری هستم!
پا شدم با سگم رفتم پارک. اولن سگم خوشحال شد، اینور و اونور دوید و من هم دیدم که همشهریام با سگشون که معمولن صورت گناهکار به خودشون میگیرن دارن اندکی لبخند میزنن. مهم تر از این آوازهای پرنده های مختلف بود. از هر سو جیک جیک و سوت میامد. پرنده های بزرگ و کوچک درخت ها را پر کرده بودن و آواز پیش درآمد بهار رو میخوندن. یکی از اینها صدای خوشی داشت و دنبالش گشتم. همه’ خاکستری این زمستون طولانی (در ضمن زمستان به زبان چکی میشه "زیما!") از سرم پاک شده بود. گشتم و گشتم و پیداش کردم. سیاه بود و نوک زرد و داشت با همبالانش هماهنگی می کرد. بیست بار شاید عین هم دو نوت می خوندن بعد یک لحظه ساکت میشدن و یه آهنگ جدید شروع می کردن.
در همان موقع، یک مردی با سه تا سگ سیاه از بغلم رد شد و سگ هایمون که داشتن خوش و بش می کردن من سلام کردم و اجازه خواستم که ازش سئوال کنم. معمولن چکی ها کاری به کار ما خارجی ها ندارن ولی جواب سلاممو داد و اجازه داد سئوال کنم. ازش پرسیدم که این پرنده’ سیاه با نوک زرد که چنان قشنگ می خونه اسمش چیه، گفت "کس."
یادداشت: برگشتم به کامپیوترم و در لغت نامه’ آن لاین چکی به انگلیسی نگاه کردم و دیدم "کس" به انگلیسی میشه "thrush" یا "black bird،" پرنده’ سیاه خوش صدا با نوک زرد. بعد رفتم لغت نامه’ انگلیسی به فارسی نگاه کردم و دیدم تراش به فارسی باسترک میشه. خود این لغت فارسی هم زیاد معنی خوبی به زبان ترکی نداره.
نتیجه؟ دنیای بیرونی واقعی عادی دست کم از این سایبردنیا نداره ها!
Recently by buna | Comments | Date |
---|---|---|
Raha Recites - Now with English Subtitles! | 3 | Nov 05, 2012 |
Emshab Dar Sar Shoori Daram | 2 | Jul 10, 2012 |
I cried | 6 | Jul 05, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
آفتاب در
MajidTue Mar 03, 2009 02:53 PM PST
آفتاب در لیوان ! شما لوله ! صورت کتاب!
اینا تو قوطی هیچ عطاری پیدا نمیشه......
جالب ولی بندرت مینویسی.
اسم پرنده هم خیلی جالب بود!
راستی میدونین کلمه «مشتری یا خریدار» بزبون آلمانی میشه «کونده»؟
سالیان سال خودمونو حفظ کرده بودیم ها!
ولی هروقت از در هر فروشگاهی میرفتیم تو در جا و بسرعت برق میشدیم ک....ده!
.
by Flying Solo on Sun Sep 27, 2009 11:54 PM PDT.
that was a joy to read
by Monda on Tue Mar 03, 2009 09:54 AM PSTشمالوله وصورت کتاب چقدر بامزه بود! شما چه قشنگ می نویسی.
دوست نقاشم که هلند زندگی میکنه میگفت این روزها تمام کارهاش رنگ خودکشی شده.
خدا کنه تمام دنیا زودتر بهار بشه.
ماندا
Bird
by Jahanshah Javid on Tue Mar 03, 2009 08:54 AM PSTHow appropriate! :o))))
ps
by buna on Tue Mar 03, 2009 08:54 AM PSTbargashtam be kamputeram va dar loghatnameye on-line cheki/inglisi negah kardam va didam "kos" be inglisi mishe "thrush" ya "blackbird", pardandeye siahe khosh seda ba noke zard. ba'd raftam loghatnameye inglisi/farsi negah kardamn va didam thrush be farsi baastarak mishe. khode in loghate farsi ham ziad ma'naye khubi be zabane torki nadare.
natije? donyaye biruniye vagheiye aadi daste kam azin cyberdonya nadare, haa!
You're one of a kind, Buna!
by Iranian Reader on Tue Mar 03, 2009 08:47 AM PSTBarikallah man, you're a prophet of the squalid sublime.
Buna
by Nazy Kaviani on Tue Mar 03, 2009 08:42 AM PSTI enjoyed reading your story. It's great! I'm glad you got out and discovered new (and old :)) things! Happy spring to you!