آبادان


Share/Save/Bookmark

آبادان
by ebi amirhosseini
30-May-2010
 

یاد آن روزی که ما هم روزگاری داشتیم
عزت و قرب و مقام و احترامی داشتیم

 شهر آبادان ما بودی یکی همچون بهشت
 مردم خونگرم و خوب و مهربانی داشتیم
 
ماهیان شط ما بودی چه خوش طعم و لذیذ
 با فراوان ماهیان الحق که حالی داشتیم

 سینمای تاج ما بودی چه زیبا و قشنگ
 خوب استخری مرتب سینمائی داشتیم

 باشگاه خوب ایران راستی یادش به خیر
 خوب و ارزان لوبیائی و کبابی داشتیم

 باشگاه خوب اروندش بر اروند رود
 بوستانی وگلستانی و نفتی داشتیم
 
سوت پالایشگاه ما هر بامدادان و پسین
 عادت مابودو مازوخوش دوائی داشتیم
 
رود بهمن شیرو اروندش چه رودی دلپذیر
 در کنار نخلهایش بس گذاری داشتیم

 بود بوارده یک جا و دگر جایش بریم
 اندرآن همچون صفاهان چهارباغی داشتیم

 احمد آبادو فرح آباد پیروزو بهار
 سده و کارون و بهمن شیر جائی داشتیم
 
شرجی وگرمای معروفش اگر جانکاه بود
 لیک بی همتا یکی نیکو بهاری داشتیم
 
هیچ شیرین تر ز خرمایش ندیدم در جهان
 گرچه شیرین چون عسل بس چیزهائی داشتیم
 
میوه ای همچون سه پستان کس نمیداند که چیست
 یا که دیگر میوه ای همچون کناری داشتیم

 فوتبال شهر ما مشهورو صاحب نام بود
 نامداران بلند آوازه نامی داشتیم

 بود شاپوری نخستین نام ورزشگاه ما
 چون بشیرو وازگن بازیکنانی داشتیم

 نامور پرویزدهداری که باشد زنده یاد
 هم علی سرخوو هم جاسم سیاهی داشتیم

 رفته از خاطر فراوان نامداران دگر
 خواجیان و زیرکه چابک به پائی داشتیم
 
خوش زمانی بودو مارا روزگارانی که رفت
 سینه ای بی کینه روح باصفائی داشتیم

شاعر؟


Share/Save/Bookmark

Recently by ebi amirhosseiniCommentsDate
Simin Daneshvar: Influential author has died
22
Mar 08, 2012
ایران 1973
5
Oct 18, 2011
حافظ
1
Oct 12, 2011
more from ebi amirhosseini
 
maziar 58

..

by maziar 58 on

khar jan I'm done with diarreah so that should cover the first one with out further explanation , and my son is the second one in a non derogatory term.    Maziar

ABADANIEyeh mireh tehran bara kar jostan, baad az 3 mah nameh mideh vasse familash......

kaar jostom,tehran tiripeh,digeh IRAN bar nemigardom.   


ebi amirhosseini

Daash Majid

by ebi amirhosseini on

همشهری؛ به یاد مدرسه عالی پارس و بنگاه شادمانی پاتوق اهل هنر؛یه گیلاس دو آتشه برو بالا و عینک "ری بن" بزن!

وقتشه یه چیزی بنویسی!.

Ebi aka Haaji


Majid

اصلاً میدونین چیه؟

Majid


 

 

آقا خر ما از کرّگی دم نداشت!

من دوتا کلمه آبادانی بلد بودم خواستم یک کم قُپی بیام که شماها فکر کنین.......وِه...... اینم بچه آبادانه و باحاله! نمیدونستم دارم جلوی یه مشت توپچی ترقّه در میکنم!

ببخشین «غُلو» ها!


divaneh

آفرین بزرگ

divaneh


بابا ای والا . خیلی خوب گفتی جناب بزرگ. به خصوص فیدوس که کمترافرادی معنی اش را میدانند

دست مله را هم درست گفتی. به معنی شنا کردن است و احتمالاَ ترکیبی از دست و ملاحی است

نبولی = خطاب دوستانه به دوم شخص و مشتق از نبو که خود مشتق از نبی است. نبی به عنوان پس وند به معنی کونی است. مثلاَ احمد نبی به معنای احمد کونی است

مال تو خیلی سخت است. کلمه رود را بعضی مادرها برای فرزندشان به کار می بردند. یک حدس دیگر هم این که کلمه سی در سی صورت به معنای سیاه است. اما همین طور الا بختکی گفتیم

این هم دو تا جک آبادانی

آبادانیه از تاکسی پیاده میشه می خواد پول بده میبینه دوستش داره از دور می آد. میگه: کا دو تا حساب کن

مادر آبادانیه داشت تو بیمارستان آرین میمرد و دکتر جوادی می گفت تا هزار تومن ندید عمل نمی کنم. غلو فقط یک عینک ریبن داشت که هزار تومن می ارزید. به رفیقش گفت: جهانگیر کا میگی ریبنه بفروشم. جواب داد: نه غلو ، عینک ریبن با تی شرت مشکی خیلی بت میاد

 


Khar

And the answer is......

by Khar on

فیدوس=سایرن, سوت. در گذشته برای اعلام شروع کار و پایان کار در پالایشگاه ابادان و کارخانجات نفتی به صدا در  میامد.

دست مله= شنا کردن الکی, شنا شطی (شنای توی رودخونه)

نبولی=؟

اگر گفتید "رودوم ", "سی صورت", "بچم" در ابادنی به چه معنی ست?


ebi amirhosseini

آبادانيه

ebi amirhosseini


آبادانيه ميخواسته بره خواستگاري، ديرش شده بوده حواسش پرت ميشه شلوارش رو پشت و رو ميپوشه و با عجله ميدوه تو خيابون، يهو يك ماشين مياد ميزنه درازش ميكنه وسط خيابون. رانندهه مياد بالا سرش، ميگه: طوريت كه نشده؟ آبادانيه يك نگاه به سر تا پاش ميكنه، چشمش ميافته به شلوارش، ميگه: چي چيو طوري نشده، ولك زدي حسابي پيچوندي!

_____________

یک آبادانی میرود توی کتابفروشی

میگه : وولک پوستر مو (من) رو داری ؟

کتابفروش میگه : نه

آبادانی میگه: وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!

_____________

یک آبادانی میگه: دیشب آبادان زلزله ١١ ریشتری اومد.

رفیقش میگه: پس آبادان با خاک یکی شد دیگه ؟

آبادانی میگه: بع ، ولک ، مگه بچه ها گذاشتن!

_____________

اینم برای ولک های عزیز:

//www.adababadan.com/abadan.html

Ebi aka Haaji


Majid

دیوانهء خیلی عاقل

Majid


 

 


رامساید (wrong side): جهت مخالف در خیابان یک طرفه رفتن و در عین حال تلو تلو خوران راه رفتن در حال مستی.
غلو رو هم کاماً درست گفتی.

منتظر میمونم بینم جواب درست «فیدوس ، دست مله ، نبولی» چیه.


divaneh

مجید جان

divaneh


عجب اصطلاحهایی می پرسی. اگر اشتباه نکنم معانی از این قرار است

رامساید: جهت مخالف در خیابان یک طرفه رفتن

غلو: مخفف غلام و به معنی لوطی و باحال . چیزی شبیه کول در انگلیسی

این هم چند کلمه برای آزمون شما و بقیه. هر کی جواب داد یک دمپایی ابری جایزه داره.

فیدوس ، دست مله ، نبولی

چاکر همه بچه های با حال 


onlyinamrica

for all the abadani lovers

by onlyinamrica on


Majid

For M.K.

by Majid on


Masoud Kazemzadeh

for Majid

by Masoud Kazemzadeh on

از ابادانی پرسیدند جمعیت آبادان چقدره؟

گفت با حومه ش  ۷۰ میلیون


Majid

...........

by Majid on

 

 

آبادانیه داشت تو بهمنشیر غرق میشد، عینک ری بن شو گذاشت رو دمپائیش و هُل داد جلو و گفت:   کا.....تو برو بسلامت، مویُم یه خاکی تو سر خودُم میکُنُم.


Masoud Kazemzadeh

همیشه بچه‌های با حال همچون ا بی‌ ، خر، دیوانه داشتیم

Masoud Kazemzadeh


گلف قایق رانی پلو استخر داشتیم

ری بن بازار کویتی انکس داشتیم

سینما ی تاج ما بودی چه قشنگ

ولک دیوانه پشت سینما تاج داشتیم

گهگا ه به زیر ٔپل خرمشهر برای جیگر

همیشه بچه‌های با حال همچون ا بی‌ ، خر، دیوانه داشتیم

بستنی بستنی نگرو ، جوجه جوجه کباب باشگاه اروند

دختر‌های با حال آبادانی داشتیم

ولک کی‌ میشه این رژیم دیشلمبو  اهریمنی بره

دوباره آبادان آبادان بشه و ایران آبادان بشه


Majid

.......

by Majid on

 

 

دستت درد نکنه ابی جان با این یادآوری ها، تو شعرت جای چندتا از اقلام حیاتی  بچه های آبادان خالیه، عینک رِی بَن، تی شرت کاپیتان، شلوار لی و کفش کتونی تخت سبز!

پانوشت: اگه کسی تونست بگه اصطلاح آبادانی «رامساید» و «غُلو» یعنی چی یک لقب افتخاری «غُلو » و هزار آفرین جایزه داره! 


Anahid Hojjati

Thanks EBi jan, this brings memories from long time ago

by Anahid Hojjati on

 

 Dear Ebi, thanks for posting this poem about Abadan.  The following lines are my favorites since they talk about places I either lived (Bouvarde) or visted (cinema Taj, Bashgah Arvand, Beraym, etc)

 سینمای تاج ما بودی چه زیبا و قشنگ
 خوب استخری مرتب سینمائی داشتیم

 باشگاه خوب اروندش بر اروند رود
 بوستانی وگلستانی و نفتی داشتیم

 بود بوارده یک جا و دگر جایش بریم
 اندرآن همچون صفاهان چهارباغی داشتیم


 


maziar 58

merci Ebi

by maziar 58 on

I'm still dreaming of the day I can drive a car from Ahwaz to khorram shahr, abadan ,gospeh,shadegan,hendijan,dar khowien,kut abdella and you can fill the rest....................Maziar


onlyinamrica

divaneh jan

by onlyinamrica on

You sound so familiar. Anyways, we like your poem.


divaneh

یاد آبادان به خیر

divaneh


دست شما درد نکند. بسیار لذت بردیم و چند بیت هم ما بر آن وزن سرودیم

بود بازار کویتی جای رخت خارجی

رکس و شیرین و سهیلا سینمایی داشتیم

کافۀ لادن که بودی جلوه گاه مهوشان

بستنی های سه رنگ و قهوه هایی داشتیم

کافه پاکستانی و آن سوزش و آتش به کام

وه عجب پاکوره و ساموسه هایی داشتیم

گه شنا در رود می کردیم به صد ترس و هراس

یری و نیش لمبو ها و کوسه هایی داشتیم


Khar

Haaj Ebi aziz, very nostalgic of you

by Khar on

Thanks for sharing

تهرانیه داشت واسه آبادانیه لاف میزد; می گه من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در میزنه ...ابادانیه میگه :ولک مگه سگت کلید نداره