عرس مولانا


Share/Save/Bookmark

عرس مولانا
by Farah Rusta
17-Dec-2010
 

امروز هفدهم دسامبر مقارن با هفتصد و سی‌ و هفتمین سالروز وفات مولانا جلال الدین محمد بلخی (رومی) می‌‌باشد. در غروب چنین روزی درخشان‌ترین چهره عرفان عاشقانه ایرانی به وصال معشوق جاودانی خویش نائل شد از این رو امشب را "عرس" می‌‌نماند که کنایه ایست از عروسی‌. همه ساله در آرامگاه مولانا واقع در  قونیه ترکیه  از حدود هفده روز پیش از این هر شب مراسم سمأع دراویش مولوی و جشن و پایکوبی صورت گرفته و در چنین شبی به اوج خود می‌رسد.در مورد زندگی‌ مولانا به تفصیل نوشته و گفته شده است. از اینرو به

ذکر قطعه‌ای که مولانا در باره مرگ خویش و خطاب به پسرش بها ولد سروده کفایت می‌کنم. عرس مولانا بر دوستدارانش مبارک باد:

 

 رو سر بنه ببالین، تنها مرا رها کن 

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن 
ماییم و موج سودا، شب تا بروز تنها 
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن 
از من گریز ! تا تو هم در بلا نیفتی 
بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن 
ماییم و آب دیده، در کنج غم خزیده 
بر آب دیدۀ ما صد جای آسیا کن 
خیره کُشیست ما را، دارد دلی چو خارا 
بکُشد کسش نگوید:«تدبیر خونبها کن» 
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد 
ای زرد روی عاشق، تو صبر کن، وفا کن 
دردیست غیر مُردن آن را دوا نباشد 
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟! 
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم 
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن 
گر اژدهاست بر ره عشقسیت چون زمرّد 
از برق آن زمرّد هین، دفع اژدها کن 
بس کن که بیخودم من ور تو هنر فزایی 
تاریخ بو علی گو تنبیه بوالعلا کن 


Share/Save/Bookmark

Recently by Farah RustaCommentsDate
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد
27
Jan 10, 2011
What would be your epitaph?
57
Oct 20, 2010
عروس و مادر شوهر
28
May 08, 2010
more from Farah Rusta
 
yolanda

......

by yolanda on


Anahid Hojjati

thanks Farah for your comment

by Anahid Hojjati on

I don't want to over generalize also. Even though that is the case that many people at power are disloyal but there are some who are not.


Farah Rusta

Absolutely right Anahid jan

by Farah Rusta on

I think Power is the greatest Aphrodisiac. And not all powerful people are pretty but many (If not most) are disloyal in relationships.

FR


Anahid Hojjati

Farah jan,being fickle in love is not exclusive to pretty women

by Anahid Hojjati on

Dear Farah, take the case of famous people who always have people admiring them and being their fans. These famous people are idolized. Sometime, they are fickle in love even more than beautiful women. Since if they lose one person, there will be others to come by.


Farah Rusta

Anahid jaan you are spot on :)

by Farah Rusta on

This is exactly what Rumi meant. This theme has been repeated or adopted by many other poets. Their belief was that beautiful women were fickle in their love. Hafez says 


گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز  

گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید

or Iraj Mirza ends his famous piece this way:

 عاشقان را همه گر‌ آب برد

خوب رویان همه را خواب برد

Thanks for your comment. 

 

 

FR


Anahid Hojjati

Farah jan, what a great sense of humor

by Anahid Hojjati on

 

 Farah jan, in your comment, you wrote from Molavi:

 بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد 

ای زرد روی عاشق، تو صبر کن، وفا کن 

This is so funny if I get it correctly. Does this mean that if someone is really beautiful, they don't have to be loyal. But if someone is in love but also zardroo (used to mean ugly), then they should be loyal. Is that what it means? This is hilarious.


Farah Rusta

اختلاف خلق از نام افتاد

Farah Rusta


 

 دوستان فرصتی بدست آمد تا سری به این بلاگ بزنم و یک جمع بندی کلی‌ کنم. نکته زیبائی که متوجه شدم این است که باوجود این که برخی‌ از دوستانی که لطف کرده و من را با حضورشان سر افراز فرمودند الزاماً با این حقیر (و شاید هم با یکدیگر) در سایر موضوعات هم نظر نیستند وقتی که به مولانا میرسیم همه با هم توافق داریم. ما خود مصداق این بیت معروف مولانا هستیم که فرمود:

اختلاف خلق در نام اوفتاد

چون به معنا رفت آرام اوفتاد

 

باشد که ما همیشه به معنا بیاندیشیم و نه به نام.

با سپاس دوباره از همگی‌

فرح


Farah Rusta

میهمان عزیز

Farah Rusta


همانطور که در غزل متن این مقاله آمده مولوی می‌گوید:

 

 بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد 

ای زرد روی عاشق، تو صبر کن، وفا کن 


Mehman

 ندارم من غرض

Mehman


 

ندارم من غرض در دل به خوبان

به یاران و عزیزان و رفیقان

 

اگر بر گلسِتان تیغی نهادم

حَرَص بودم غرض نِی بَد نهادم

 

سخن کوتاه دارم از بَر دوست

که آش اَر خواهم آن وعده هم از اوست

 

ندیدم وعدۀ خوبان وفا را

جفاکاران جفاکاران خدا را !

 

 

 


Farah Rusta

مهمان عزیز

Farah Rusta


 

 بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
غرضها تیره دارد دوستی را

 غرضها را چرا از دل نرانیم؟

 

 خدمت مادر گرامیتان عرض ارادت مرا برسانید

 


Mehman

آفرین

Mehman


تا باشد از این بلاگها،

حیف که گرفتارم و گرنه بیشتر می نوشتم.

از اشعار و بلاگ لذت بردم (هنوز اشعار را کامل نخوانده ام).

ای کاش روزی می آمد می نشستیم آش رشته می خوردیم و شعر می خواندیم...

افسوس که هزار وعدۀ خوبان یکی وفا نکند... های های ...ای بی وفا روزگار جفاپیشۀ میهمان کُش عیّار...

در ضمن مادرم که امروز به شهر ما آمدند خدمتتان سلام می رسانند. جایتان خالی ناهار چلو کباب خوردیم البته در غیاب دوستان زهری بیش نبود...


Farah Rusta

مهربانا، جان فزانا

Farah Rusta


 

 مهربان جان ممنون از حضور روح افزای شما. این غزل مولانا را که به سبک رودکی سروده و نام زیبای شما در همان بیت نخست آمده را پیشکش میدارم:

 

 

 بوی باغ و گلستان آید همی


بوی یار مهربان آید همی

از نثار جوهر یارم مرا

آب دریا تا میان آید همی

با خیال گلستانش خارزار

نرمتر از پرنیان آید همی

از چنین نجار یعنی عشق او

نردبان آسمان آید همی

جوع کلبم را ز مطبخ‌های جان

لحظه لحظه بوی نان آید همی

زان در و دیوارهای کوی دوست

عاشقان را بوی جان آید همی

یک وفا می‌آر و می‌بر صد هزار

این چنین را آن چنان آید همی

هر که میرد پیش حسن روی دوست

نابمرده در جنان آید همی

کاروان غیب می‌آید به عین

لیک از این زشتان نهان آید همی

نغزرویان سوی زشتان کی روند

بلبل اندر گلبنان آید همی

پهلوی نرگس بروید یاسمین

گل به غنچه خوش دهان آید همی

این همه رمز است و مقصود این بود

کان جهان اندر جهان آید همی

همچو روغن در میان جان شیر

لامکان اندر مکان آید همی

همچو عقل اندر میان خون و پوست

بی نشان اندر نشان آید همی

وز ورای عقل عشق خوبرو

می‌به کف دامن کشان آید همی

وز ورای عشق آن کش شرح نیست

جز همین گفتن که آن آید همی

بیش از این شرحش توان کردن ولیک

از سوی غیرت سنان آید همی

تن زنم زیرا ز حرف مشکلش

هر کسی را صد گمان آید همی


Mehrban

برای بانو فرح

Mehrban



Farah Rusta

Thanks for your fantastic contributions

by Farah Rusta on

Dear friends

Forgive me for acknowledging your enriching contributions in a single comment . though individually as my slow computer will take forever to load separate comments.

Dear Yolanda

Thank you for marvellous choice of Rumi's poetry. May I reply with gratitude by giving you a link in which Coleman Barks and Robert Bly read from Rumi:  

 //www.youtube.com/watch?v=TJjuTNVs9MI

 Dear Shazde

Thanks a lot for your presence in our midst. Shafii Kadekani's magnificent collation of Shams Tabrizi's ghazaliat can best be described in his own words: "It took Ferdowsi 30 years to create the Shahmaneh and it took me 35 years to revive Kolliat Shams  Tabrizi." Here is a token of my appreciation based on Kadekani's best known poem: 

//www.youtube.com/watch?v=dRRRddTrmfE&feature=related

 

Dear Dr Sadat-Nouri 

Thank you for your graceful presence on my blog and your beautiful links. If I am not mistaken on of the links is sung in Dari (Tadjiki?). Here is my humble donation based on my favourite performance by Shams ensemble:

  //www.youtube.com/watch?v=jTTOVFPmgrI

Dear Anita

Many thanks for your refreshing presence on this blog. I enjoyed your link enormously. Please accept this as a token of my deep appreciation:

 //www.youtube.com/watch?v=SfUFskuN9es&feature=related

with sincere thanks to you all.

 

Farah 

 


Anita

Rumi, as one of the great poets of human history.

by Anita on

Deepak Choopra, A Gift Of Love - The Love Poems Of Rumi : //www.youtube.com/watch?v=iYfmLpUG_XU&feature=PlayList&p=7DF5349D3AE7BE94&index=24 Thank you, for the blog.

M. Saadat Noury

رو سر بنه ببالین، تنها مرا رها کن

M. Saadat Noury



Shazde Asdola Mirza

شفیعی کدکنی

Shazde Asdola Mirza


از بودن و سرودن

صبح آمده ست برخیز
 بانگ خروس گوید
وین خواب و خستگی را
 در شط شب رها کن
 مستان نیم شب را
 رندان تشنه لب را
 بار دگر به فریاد
 در کوچه ها صدا کن
خواب دریچه ها را
 با نعره  سنگ بشکن
بار دگر به شادی
 دروازه های شب را
 رو بر سپیده
 وا کن

... 
 بنگر جوانه ها را آن ارجمند ها را
کان تار و پود چرکین
باغ عقیم دیروز
اینک جوانه آورد
بنگر به نسترن ها
 بر شانه های دیوار
 خواب بنفشگان را
 با نغمه ای در آمیز
 و اشراق صبحدم را
در شعر جویباران
از بودن و سرودن
 تفسیری آشنا کن
بیداری زمان را
 با من بخوان به فریاد
 ور مرد خواب و خفتی
 رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

//www.avayeazad.com/shafii_kadkani/dar_koochebaghhaye_neshaboor/5.htm 


yolanda

......

by yolanda on

Last night I found a website selling Iranian commemorative stamps with great price....I ordered 2 Rumi stamps as well as other interesting stamps:

//iranstamp.com/shop/year-2007/800th-anniversary-of-molana-rumi-2007/prod_1134.html

//iranstamp.com/shop/year-1974/700th-death-anniv-of-moalana-1974/prod_354.html

**********************

Here is a Rumi's poem, it appeared on a TV movie:

//www.youtube.com/watch?v=2aKswZglweA

Our death is our wedding with eternity
What is the secret? "God is One"
The sunlight splits when entering the windows of the house
This multiplicity exists in the cluster of grapes
It is not in the juice made from the grapes
For he who is living in the Light of God
The death of the carnal soul is a blessing
Regarding him say neither bad nor good
For he is gone beyond the good and the bad
Fix your eyes on God and do not talk about what is invisible
So that he may place another look in your eyes
It is the eternal light which is the Light of God
The ephemeral light is an attribute of the body and the flesh
Oh God who gives the grace of vision
The bird of vision is flying towards You with the wings of desire


Farah Rusta

مرگ از دید مولانا

Farah Rusta


 

 به روز مرگ چو تابوت من روان باشد

گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
جنازه‌ام چو بینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زیان باشد؟

ترا غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه در زمین فرو رفت که نرست؟
چرا به دانه انسانیت این گمان باشد؟
کدام دلو فرو رفت و پر برون نامد؟
زچاه یوسف جان را چرا فغان باشد؟
دهان چو بستی از این سوی از آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد


Anahid Hojjati

Dear Farah, nice.

by Anahid Hojjati on

.


Farah Rusta

Anahid azizam

by Farah Rusta on

How can I ever include you among my other "rofagha" You are a bundle love, grace and forgiveness. You are among the very rare few whom I call "hamdel." As Rumi says:

 پس زبان محرمي خود ديگر است 

همدلي از همزباني خوش تر است 

FR


Farah Rusta

شراب سرخ فام عزیز

Farah Rusta


 

از حضور گرانقدرتان در این جمع سپاس گذارم و امیدوارم که دعایتان مستجاب شود. باشد که پرتو نوری که مولانا قریب هفتصد سال پیش به جهان انداخت در دلهای عشّاق او همواره فروزان باشد.

با آرزوی نیکبختی برایتان

 فرح

 

 



Anahid Hojjati

good blog

by Anahid Hojjati on

.


Farah Rusta

   مجید

Farah Rusta


 

 مجید عزیز 

از حضور شما در این جمع بی‌نهایت خوشحالم و خوشوقت از اینکه مورد پسندتان قرار گرفت. در پاسخ به پرسشتان باید بگویم بقدر توانایی ذهنی‌ خود برخی‌ از این اشعار را بیاد دارم که به یمن اینترنت می‌‌توانم متن کامل آنها را پیدا کنم. سایت‌هایی‌ که اغلب مورد استفاده قرار میدهم از این قرارند:

www.recent.ir

 www.ganjoor.net

 www.persopedia.com

 باز هم ممنونم 

 

فرح

 

 

 

 


Farah Rusta

رفیق شفیق

Farah Rusta


 

 ایکاش برخی‌ از "رفقا" نیز جوی از محبت شما را میداشتند. با تشکر از ارمغان نفیس شما

فرح 


Farah Rusta

Dear Yolanda

by Farah Rusta on

Thank you for your most wonderful contributions. Rumi's appeal knows no borders and no languages. Lovely videos. Thanks again. 

 

FR


Red Wine

یا مولانا،محتاجیم و محتاج

Red Wine


خیزید عاشقان که سوی آسمان رویم،دیدیم این جهان را تا آن جهان رویم.

ما افتخار بنده گی خدا و چاکری مولانا را از طفولیت..تا به حال همیشه داشته ایم،در بسیاری از حالات زندگی‌..ذکر ایشان را کرده و معجزه‌هایی‌ از این حضرت دیده ایم که قابل ذکر نیست و شاید غیر باور !

عشق تو مست و کف زنانم کرد،مستم و بیخودم..چه دانم کرد

خدا شاهد است که با بردن نام مرشد..شب را روز و غروب را طلوع دیده ایم !

چو گل نبود پناهي به سايهٌ چمنم

چو لاله سوخت غريبانه در كوير تنم

خطوط چهره ام از رنج قصه ها دارد

چه نقش درهمي از سرنوشت خويشتنم

 کور را بینا و مرده روان را متحرک و شاد دیده ایم آنچنان که خود ذکر کند که خلق گوید چنین نمی‌‌باید،من نبودم چنین چنانم کرد !

امروز و امشب هر حاجتی که دارید بر اسم ایشان روا دارید و صندوق دل‌ را باز کنید و زنجیر افکار تاریک را پاره کرده و از ایشان بخواهید که روحتان را منزّه کند که تن او به تنم خورد،مرا برد،مرا برد..گرم باز نیاورد به شکرانه بگردید،بعد از سما دوباره دعا خوانید و ذکر ایشان کنید.

باز کن چشم و ببین کز بی نشانی چشم را
نور با آب سیه در یک مکان آید پدید

یا حق یا حق یا حق

خانم روستای عزیز،از این بلاگ شما سپاسگزاریم و دست شما را میفشاریم.

الهی که همه حاجات امشب برآورده شود.

 


Majid

به به! حظّ کردم!

Majid


 

رفیق و فرح، دستتون درد نکنه، اینها رو جایی رو اینترنت پیدا میکنین یا از کتاب مینویسین؟

قسمتهایی از شعر فرح رو با صدای شهرام ناظری دارم ولی بعضی از ابیاتش تو آهنگ خونده نشده.

ممنون.


yolanda

.........

by yolanda on


comrade

خامش که گر بگویم من نکته​های او را

comrade


 

 

گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت

گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت

گفتا که چند رانی گفتم که تا بخوانی

گفتا که چند جوشی گفتم که تا قیامت

دعوی عشق کردم سوگندها بخوردم

کز عشق یاوه کردم من ملکت و شهامت

گفتا برای دعوی قاضی گواه خواهد

گفتم گواه اشکم زردی رخ علامت

گفتا گواه جرحست تردامنست چشمت

گفتم به فر عدلت عدلند و بی​غرامت

گفتا که بود همره گفتم خیالت ای شه

گفتا که خواندت این جا گفتم که بوی جانت

گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری

گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت

گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر

گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت

گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن

گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت

گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا

گفتا که زهد چِبوَد گفتم ره سلامت

گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت

گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت

خامش که گر بگویم من نکته​های او را

از خویشتن برآیی نی در بود نه بامت

 

Never increase, beyond what is necessary, the number of entities required to explain anything.