سگ : در قلاده و زنجیری از سروده ها


Share/Save/Bookmark

M. Saadat Noury
by M. Saadat Noury
30-Jul-2011
 

 

 

از ايران و از ترک و از تازيان / نژادی پديد آيد اندر ميان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود / سخن ها به کردار بازی بود
همه گنجها زير دامن نهند / بميرند و کوشش به دشمن دهند
فرستاده ای نيز چون برق و رعد / فرستاد تازان به نزديک سعد
يکی نامه اي بر حرير سپيد / نويسنده بنوشت تابان چو شيد
بمن بازگوی آنک شاه توکيست/چه مردی وآيين وراه توچيست
که با پيل و گنجست و با فر و جاه / پدر بر پدر نامبردار شاه
سگ و يوز و بازش ده و دو هزار / که با زنگ و زرند و با گوشوار
به سالی هم دشت نيزه وران / نيابند خورد از کران تا کران
که او را به بايد به يوز و به سگ/که در دشت نخچيرگيرد به تگ
سگ و يوز اوبيشتر زان خورد/که شاه آن به چيزی همی نشمرد
شما را به ديده درون شرم نيست / ز راه خرد مهر و آزرم نيست
بدان چهره و زاد و آن مهر و خوی / چنين تاج و تخت آمدت آرزوی
جهان گر بر اندازه جويی همی / سخن بر گزافه نگويی همی
فردوسی

مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هرکسی بر طینت خود می تند ... : مولوی

در فصل بهار ، اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت
سگ ، به ز من است اگر برم نام بهشت : خیام

هیچ دیدی کز علالای سگان
بازماند از طریقی کاروان؟ .... : مولوی

با بدان یار گشت همسر لوط/ خاندان نبوّتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند/پی نیکان گرفت و مردم شد
سعدی

همه کس عاشق دنیا و ما فارغ ز غم زیرا
غم معشوق سگدل هست بر عشاق سگجانش : خاقانی

من سگ اصحاب کهفم بر در مردان مقیم
گرد هر در می نگردم استخوانی گو مباش
چون طمع یکسو نهادم پایمردی گو مخیز
چون زبان اندر کشیدم ترجمانی گو مباش : سعدی

سگ ، بر آن آدمی شرف دارد
که چو خر ، دیده بر علف دارد : نظامی گنجوی

عاشق چادر مباش و خر مران در آب و گل
تا نمانی ز آب و گل ، مانند خر اندر خلاب
چون به سگ نان افکنی ، سگ بو کند آنگه خورد
سگ نه ای ، شیری چه باشد بهر نان چندین شتاب : مولوی

ای همچو سگی به استخوانی قانع
تاکی باشی به خاکدانی قانع
چون هر نَفَست هزار جان در راه است
از بهرِ چه ای به نیم جانی قانع : عطار نیشابوری

چه می شود که مقیم در جناب تو باشم
سگ جناب تو باشم رقیب باب تو باشم
چه می شود که شب و روز گرد کوی تو گردم
در انتظار بر افکندن نقاب تو باشم : فیض کاشانی

از دوست مرا چون نگریزد چه کنم؟
هر عذر که گویم نپذیرد چه کنم؟
آهو صفتم گرفت صحرای غمش
چون دوست مرا به سگ نگیرد چه کنم؟..: سلمان ساوجی

یاری از ناکسان امید مدار
ای که با خوی زشت یار نه ای
سگدلان لقمه خوار یکدیگرند
خون خوری گر از آن شمار نه ا ی
همچو صبحت شود گریبان چاک
ای که چون شب سیاهکار نه ای
پایمال خسان شوی چون خاک
گر جهانسوز چون شرار نه ای
ره نیابی به گنج خانه بخت
جانگزا ، گر بسان مار نه ای
تا چو گل شیوه ات کم آزاری است
ایمن از رنج نیش خار نه ای
روزگارت به جان بود دشمن
ای که همرنگ روزگار نه ای : رهی معیری

من له له سگان مفتش را
پی جوی و هرزه پوی ، احساس می کنم
حتی ، از هر بلور واژه
که جان می دهد به خلق
نان و گل و سلامت و آزادی
می بینم آشکار ... : سیاوش کسرائی

آواره ی توام ، بیا و مپرس
مپرس که پروانه ی پریشان کدام چراغم
سینه ی سرخ مجروح کدام باغم
بیهواترین هدهد این دره ها منم
کاکل به آتش و بال در خاکستر ، پر پر پر
پر پرآرزوها، پرپرقصه ها
سواران پی شده در های های غبار و هوهوی سگ
از شادخواری شادکامان ما چه مانده است؟
خنیاگرانی خاموش، خم خانه هایی بر باد
خسروانی بی تخت ، بی تاج  ...: محمود کویر

برو ، گر اهل دینی ، مرد دین باش
به مسجد ، باملایک همنشین باش
مسلسل بستنت بر دوش، از چیست؟
چراغ مسجدت خاموش، از چیست؟
چرا دائم به فکر زیر نافی؟
علمدار شهید آن دو کافی؟
پدرسگ ، دست بردار ازدوتا کاف
نمازت را بخوان بدبخت علاف ... : محمد جلالی چیمه (م.سحر)

در وطن ، شام و سحر سگ بسته اند
توي هر کوي و گذر ، سگ بسته اند

از خليج فارس ، اين سگ مذهبان
تا خود بحرخزر ، سگ بسته اند

پاچه اي ، در مملکت سالم نماند
بسکه در اين بوم و بر ، سگ بسته اند

گر بخواهي از وطن خارج شوي
دور مرز پر گهر ، سگ بسته اند

هموطن وارد بشو با احتياط
چون همه جا پشت در سگ بسته اند ....: هادی خرسندی

دنیا پر از سگ است ، جهان سر به سر سگی ست
غیر از وفا  ، تمام صفات بشر سگی ست
لبخند و نان  ، به سفره ی امشب نمی رسد
پایان ماه آمد و  ُ خلق_ پدر  ، سگی ست : مریم جعفری آذرمانی

مثل سگ پاوولف
شرطي شده بودم
كه با هر نقاب سياهي
به ياد تو مي افتادم ، به ياد تو ...: بهاره رضايي

سرد است اين  زمانه و اوضاع مكدر است
احوال عاشقان وطن ، سخت مضطراست
با سنگ هاي بسته و سگ ها ي باز شهر
بنگر ، چگونه عهد و زما ن با ستمگراست ...

دكترمنوچهرسعادت نوري

مجموعه ی گل غنچه های پندار


Share/Save/Bookmark

more from M. Saadat Noury
 
M. Saadat Noury

Thank you Soosan Khanoom

by M. Saadat Noury on

My thanks also go to all who visited this thread. 


Soosan Khanoom

Dog is man's best friend

by Soosan Khanoom on

Any association of dog with negativity is wrong. Demonizing Dogs which sadly we are witnessing in  some Persian poetry is also wrong. Dog has characteristics that can not really be found  in many who call themselves human.  God offers his owner an unconditional love. Indeed dogs are man's best friend ...

Here is a cute little song on the topic of GOD & DOG

//www.youtube.com/watch?v=H17edn_RZoY

"If dogs don't go to heaven when they die,I want to go whereverthey do"

Ok, now, ...... I am a cat person.. LOL   but that does not mean that I should deny the truth about dogs  : ) 


M. Saadat Noury

گرگ و سگ : از پروین اعتصامی

M. Saadat Noury


To both  AI & Literary Critic

همه ی ایرانیان گرامی  و منقد ادبی آگاه و ارجمند

با سپاس و درپاسخ، سروده ای از پروین اعتصامی تقدیم می شود

پیام داد سگ گله را شبی گرگی
که صبحدم بره بفرست میهمان دارم

مرا به خشم میاور که گرگ بدخشم است
درون تیره و دندان خونفشان دارم

جواب داد مرا با تو آشنایی نیست
که رهزنی تو و من نام پاسبان دارم

من از برای خور و خواب تن نپروردم
همیشه جان به کف و سر بر آستان دارم

مرا گران بخریدند تا به کار آیم
نه آن که کار چو شد سخت ، سرگران دارم

مرا قلاده به گردن بود ، پلاس به پشت
چه انتظار ازین بیش ، ز آسمان دارم ....: پروین اعتصامی

//estebdadhargez.blogfa.com/post-253.aspx

 


Literary Critic

  پای سگ بوسید

Literary Critic


 

پای سگ بوسید مجنون
خلق گفتندش چه بود،
گفت این سگ گاهگاهی
کوی لیلی رفته بود

ارادتمند

ناقد

 


All-Iranians

چرا همچون سگان لاییدن آری؟

All-Iranians


برو گر اهل دینی مرد دین باش/به مسجد ، با ملایک همنشین باش
مسلسل بستنت بر دوش از چیست/چراغ مسجدت خاموش از چیست
اگر مرد خدایی با خدا باش/ عزا دار شهید کربلا باش
چرا چون گرگ دندان تیز داری؟ / به دستت خنجر خونریز داری؟
چرا همچون سگان لاییدن آری؟ / بر آن مهر نمازت ریدن آری؟
محمد جلالی (م.سحر)
//msahar.blogspot.com/2011/03/blog-post.html


M. Saadat Noury

Dear Pendaar-e Neek

by M. Saadat Noury on

Thanks; please accept this in return

Man's Best Friend by  David Beckham (Madrid, Spain)//www.poemhunter.com/poem/man-s-best-friend-18/   


M. Saadat Noury

Dear Salman

by M. Saadat Noury on

Thanks; please accept this in return

  "امام علی می فرماید: سگ ده صفت دارد که اگر مومنی یکی از صفات نیکو را داشته باشد سزاوار است:۱) سگ رادرمیان

 مردمان ، قدری نیست و این همان حال مسکینان و بیچارگان است.۲) ما ل و ملکی از آن سگ نیست و این همان صفت مجردان است.۳) سگ را خانه و لانه ای معین نیست و هرجا که رود ، رفته است و این علامت متوکلان است.۴) سگ ، اغلب اوقات گرسنه است و این ، عادت صالحان است.۵) اگر سگ صد تازیانه از دست صاحب خود خورد، در خانه او را رها نمی سازد و این صفت مریدان است.۶) شب هنگام بجز اندکی نمی آرامد و این حالت محبان و دوستداران است.۷) اگر سگ رانده شود و ستم کشد، لیکن چون او را بخوانند، بدون دلگیری باز می گردد و این، نشان فروتنان است.۸) به هر خوراک که صاحبش به او می دهد، راضی است و این حال قانعان است.۹) بیشتر لب فروبسته و خاموش است و این ، علامت خائفان است.۱۰)این که وقتی می میرد ارثی از او باقی نمی ماند و این حال زاهدین است".

گلکده ی ایران پردیس //www.iranpardis.com/thread64343.html


پندارنیک

Of man's best friend...

by پندارنیک on

 

 

 

The poor dog, in life the firmest friend,
The first to welcome, foremost to defend,
Whose honest heart is still the master's own,
Who labours, fights, lives, breathes for him alone,
Unhonour'd falls, unnoticed all his worth,
Denied in heaven the soul he held on earth,
While man, vain insect hopes to be forgiven,
And claims himself a sole exclusive heaven.

Lord Byron
Inscription on the monument of his
Newfoundland dog, 1808


salman farsi

سگ از نظر حضرت علی‌ ( ع )

salman farsi


 

«... در زندگي‌ سگان‌ ده‌ روش‌ است‌ كه‌ بايستي‌ مؤمنان‌ داشته‌ باشند. اول‌: سگ‌ را ميان‌ خلق‌ مقداري‌ نيست‌.دوم‌: سگ‌ فقير است‌ و او را مالي‌ نيست‌. سوم‌: همه‌ زمين‌ بساط‌ اوست‌. چهارم‌: بيشتر اوقات‌ گرسنه‌ است‌.پنجم‌: اگر صاحبش‌ او را صد تازيانه‌ بزند، هرگز درِ او را ترك‌ نمي‌كند. ششم‌: صاحبش‌ و دوستش‌ را نگهداري‌مي‌كند. با دشمن‌ مي‌ستيزد و به‌ دوست‌ آزار نمي‌رساند. هفتم‌: صاحبش‌ را در شب‌ پاسباني‌ مي‌كند ونمي‌خوابد. هشتم‌: بيشتر كارهايش‌ با سكوت‌ همراه‌ است‌. نهم‌: به‌ آن‌ چه‌ صاحبش‌ او را مي‌دهد، راضي‌ است‌.دهم‌: چون‌ بميرد از وي‌ ميراثي‌ به‌ جاي‌ نمي‌ماند».

روضات‌ الجنان‌ ابن‌ كربلايي‌، صفحه‌ 414

 For an Islamic democracy


M. Saadat Noury

Dear P_T_B_A

by M. Saadat Noury on

 

Thank you for the very interesting poem composed by Yaghmaa-e Jandaghi; please accept these links in return
یغمای جندقی
//fa.wikipedia.org/wiki/%DB%8C%D8%BA%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%AC%D9%86%D8%AF%D9%82%DB%8C 
حبیب یغمایی
//fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8_%DB%8C%D8%BA%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C
 

 


M. Saadat Noury

همه ی ایرانیان گرامی

M. Saadat Noury


 

Thank you for your informative link, please accept this in return


Let Hercules himself do what he may
The cat will mew and dog will have his day

William Shakespeare


M. Saadat Noury

فرامرز طنز نگار و خوش بیان

M. Saadat Noury


 

با سپاس و درپاسخ، سروده ای فی البداهه تقدیم می شود

همان دم کار_ گیتی ، پر ملال است
که سگ با گربه ای در یک جدال است!


P_T_B_A

یغمای جندقی

P_T_B_A


یغما به جز من و تو و مجنون و بوالحسن

سگ رید به کله پدر هر چه جندقی است

لازم به توضیح است که مجنون و بوالحسن و یغما همه از القاب یغمای جندقی بودند.


All-Iranians

سگ من Persian songs for kids

All-Iranians



Souri

How did I manage to end up with that version? !

by Souri on

Thanks Dr Saadat Noury.

The poem from Molavi was exactly the one that I have wrote (in another version) I don't know how I did manage to find that other version? 

That poem is indeed very beautiful!

As you  said once, Molavi is a great poem that I must try to know better.


Faramarz

سگ و گربه

Faramarz



استاد عزیز، 

اینهم شعری درباره سگ و گربه


طمع کی گربه در انبان فروشد

که بخل امروز با سگ در جوال است

انوری


M. Saadat Noury

سوری بانوی گرامی

M. Saadat Noury


 

با سپاس و درپاسخ، سروده ای منسوب به مولوی تقدیم می شود

اگر نه روی دل اندر برابرت دارم
من این نماز حساب نماز نشمارم

زعشق روی تو من رو به قبله آوردم
وگرنه من ز نماز و ز قبله بیزارم

ازاین نماز ریایی چنان خجل شده ام
که در برابر رویت نظر نمی آرم

نماز کن به صفت چون فرشته باید و من
هنوز در صفت دیو و دد گرفتارم

کسی که جامه به سگ برزند نمازی نیست
نماز من که پذیرد که در بغل دارم

از این نماز نباشد بجز که آزارت
همان به آنکه ترا بیش ازین نیازارم

ازین نماز غرض آن بود که من با تو
حدیث درد فراق تو باز نگذارم

وگرنه این چه نمازی بو د که من بی تو
نشسته روی به محراب و دل به بازارم

اشارتی که نمودی به شمس تبریزی
نظر به جانب ما کن غفور و غفارم

 


M. Saadat Noury

دیوانه ی فرزانه

M. Saadat Noury


با سپاس و درپاسخ، سروده ی دیگری از سعدی تقدیم می شود

سگ آن به ، که خواهنده ی نان بود
چو سیرش كنی ، دشمن جان بود : سعدی

 


Souri

جامه گَر‌ به سگ زنم، نمازی نیست

Souri


 

جامه گَر‌ به سگ زنم، نمازی نیست

این چه نمازیست که سگ* در بغل دارم ؟


نام شاعر رو نمیدونم، اما منظور از داشتن سگ در بغل، همون قلب کثیف آدمیست*


divaneh

تا سگان را وجوه پیدا نیست

divaneh


تا سگان را وجوه پیدا نیست

 مشفق و مهربان یکدیگرند

 لقمه ای در میانشان انداز

که تهیگاه یکدیگر بدرند

(سعدی)

چنانچه امروز آخوندها و بقیه اوباش مشغول دریدن تهیگاه یکدگر هستند.

بهرام مشیری تواریخ ثبت شده از جمله تاریخ طبری را باز می گوید. اگر از مندرجات این کتابهای تاریخی دلخور هستید بروید و از آن مورخین گله نمایید نه از محقق و روشنگر بزرگ که آن را به اطلاع عموم می رساند.  


M. Saadat Noury

Some Poems on Dog

by M. Saadat Noury on


All-Iranians

برای توانا

All-Iranians


چه بسا شما صحیح میفرمایید. ما که بیخبریم


Tavana

Bahram Moshiri

by Tavana on

هموطن هرگز نکن به مشیری تو اعتماد
هرزه گو است و ندارد به حقیقت اعتقاد
با عرض پوزش از حضور استاد


All-Iranians

Bahram Moshiri - مولاعلی‌ مامورسگ‌ کشی

All-Iranians


 امام اول شیعیان تنها در یکروز 700 نفراسیر دست بسته را کشت . بعد در مد ینه سگ ها را بدستور پیامبر کشت چون سگها شبها عو عو میکردند و مردم را بیدار میکردند

//www.youtube.com/watch?v=uZ3BF_3tH24


M. Saadat Noury

Dear AI

by M. Saadat Noury on

Thank you for your informative link, please accept this in return

 سگ ولگرد - نوشته ی صادق هدایت 
//www.sokhan.com/hedayat/sag_velgard.pdf


M. Saadat Noury

که مسکین تر از سگ ندیدم کسی

M. Saadat Noury


Dear  P_T_B_A


با سپاس از سروده ی بسیار جالب و پرکنایه ای که بدان اشاره فرموده اید و درپاسخ، سروده ای از سعدی دربخش چهارم بوستان تقدیم می شود


حکایت در معنی تواضع و نیازمندی
ز ویرانه‌ی عارفی ژنده پوش/ یکی را نباح سگ آمد به گوش 
به دل گفت کوی سگ این جا چراست؟/ درآمد که درویش صالح کجاست؟ 
نشان سگ از پیش و از پس ندید/ بجز عارف آن جا دگر کس ندید 
خجل بازگردیدن آغاز کرد/ که شرم آمدش بحث آن راز کرد 
شنید از درون عارف آواز پای/ هلا گفت بر در چه پایی؟ درآی 
نپنداری ای دیده‌ی روشنم/ کز ایدر سگ آواز کرد، این منم 
چو دیدم که بیچارگی می‌خرد/ نهادم ز سر کبر و رای و خرد 
چو سگ بر درش بانگ کردم بسی/ که مسکین تر از سگ ندیدم کسی


All-Iranians

سگ ها و آدم ها

All-Iranians



P_T_B_A

Thank you Ostaad...

by P_T_B_A on

And here's another one by an unknown poet:

 

سحر امدم به کوی ات به شکار رقته بودی

تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی


M. Saadat Noury

سگ بود ، سگ به لقمه ای خرسند

M. Saadat Noury


همه ی ایرانیان گرامی

با سپاس و درپاسخ، سروده ای از حکیم سنایی تقدیم می شود

سگ دون همت استخوان جوید
بچه ٔ شیر مغز جان جوید
مرد عالی همم نجوید بند
سگ بود ، سگ به لقمه ای خرسند : حکیم سنایی


M. Saadat Noury

شازده ی آگاه و دانا

M. Saadat Noury


با سپاس و درپاسخ، نوشتار و سروده ی سعدی دربخش هفتم گلستان تقدیم می شود

"یکی را از وزرا پسری کودن بود پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مرین را تربیتی میکن مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و مؤثر نبود، پیش پدرش کس فرستاد که این عاقل نمیباشد و مرا دیوانه کرد.

چون بود اصل گوهرى ، قابل/ تربیت را در او ، اثر باشد
هیچ صیقل ، نکو نداند کرد/ آهنی را ، که بد گهر باشد
سگ ، به دریای هفت گانه بشوی/ چون که تر شد ، پلیدتر باشد
خر عیسی ، گرش به مکه برند/ چون بیاید ، هنوز خر باشد".