تا که باشد حرف خوش اندر میان
حرف زشت و نا پسند از بهر چیست
واژه ی زیبا نشان در هر بیان
در خرد بر ژاژه خایی ارج نیست
دکتر منوچهر سعا دت نوری
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
All-IraniansFri Mar 30, 2012 05:14 AM PDT
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آن جا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش
حافظ
مهربان آگاه و سخن دان
M. Saadat NouryThu Mar 29, 2012 03:15 PM PDT
با درود متقابل و با سپاس، اجازه فرمایید غزل حافظ را در اینجا با هم مرور کنیم:
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش
بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی
یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
Ba dorood
by Mehrban on Thu Mar 29, 2012 01:31 PM PDTخارا چه جان بکاهد گٔل عذر آن بخواهد
تلخی باده سهلست در جنب ذوق مستی
سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
M. Saadat NouryThu Mar 29, 2012 03:39 AM PDT
همه ی ایرانیان گرامی
با سپاس و در پاسخ ، سروده ای از فرخی سیستانی تقدیم می شود:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر
فسانهٔ کهن و کارنامهٔ به دروغ
به کار ناید رو در دروغ رنج مبر
حدیث آنکه سکندر کجا رسید و چه کرد
ز بس شنیدن گشته ست خلق را از بر
شنیدهام که حدیثی که آن دوباره شود
چو صبر گردد تلخ، ارچه خوش بود چو شکر... : فرخی سیستانی
واژه ی محبت
All-IraniansWed Mar 28, 2012 06:24 PM PDT
تو با نوشخند مهر با واژه ی محبت
فرسوده جان محتضزم را از بند درد آزاد می کنی
و با نوازشت این خشکزار خاطره ام را آباد می کنی
با سدی از سکوت
در من رساترین تلاطم ساکن را بنیاد می کنی ... : حمید مصدق
پاي زبان پارسي
M. Saadat NouryWed Mar 28, 2012 05:48 PM PDT
Dear AI Thank you for the poem; please accept this in return
پاي زبان پارسي از ره نه ايستاد
تا پايگاه نشر ادب در جهان نهاد
//www.persian.ws/poet/fullnews.php?id=191
واژه هایی همه ازجنس بلور
All-IraniansWed Mar 28, 2012 03:42 PM PDT
من کتابی دیدم واژه هایش همه از جنس بلور
کاغذی دیدم از جنس بهار
موزه ای دیدم دور از سبزه
مسجدی دور از آب
سر بالین فقیهی نومید
کوزه ای دیدم لبریز سوال ... : سهراب سپهری