ایام بر من چیره شد ، چشم جهان بین خیره شد
وین آب صافی تیره شد ، بس ماند در گودالها
دل پر اسف از ماضیم ، وز حال بس ناراضیم
تا خود چه راند قاضیم ، تقدیر استقبالها
نقش جبین درهم شده ، فر جوانی کم شده
شمشاد قامت خم شده ، گشته الف ها دالها
گوئی که صبح واپسین ، رخ کرد و منشق شد زمین
وین برقهای قهر و کین ، برجست ازان زلزالها
مغلوب شد هر خاصیت ، برگشت هر خلق و صفت
مانند تغییر لغت ، از فرط استعمالها
هم منفصم شد وصلها ، هم منهدم شد اصلها
هم منقلب شد فصلها ، هم مضطرب شد حالها
شب گرد ظلمت گستری ، و ان چشم شبکور از خری
نشناخت نور مشتری ، از شعله ی جوالها
چون ریشه بندد خوی بد ، بهتر نگردد خود بخود
سخت است دفع این رمد ، بینشتر کحالها
روزی برآید دست حق ، چون قرص خورشیداز شفق
بیترس و بیم از طعن و دق ، آسان کند اشکالها
این ناله ی شبگیرها ، برنده چون شمشیرها
هم بگسلد زنجیرها ، هم بشکند اغلالها
از خون این غدارها ، و زخاک این بد کارها
جاری کند انهارها ، بر پا کند اتلالها ... : حسن وثوق
آن زلزله ای که خانه را لرزاند
یک شب ، همه چیز را دگرگون کرد
چون شعله ، جهان خفته را سوزاند
خاکسترصبح را پر از خون کرد
او بود که شیشه های رنگین را
از پنجره های دل ، به خاک انداخت
رخسار زنان و رنگ گلها را
در پشت غبار کینه ، پنهان ساخت
گهواره ی مرگ را بجنبانید
چون گور ، به خوردن کسان پرداخت
در زیر رواق کهنه ی تاریخ
بر سنگ مزار شهر یاران تاخت
تندیس هنروران پیشین را
بشکست و بهای کارشان نشناخت
آنگاه ، ترانه های فتحش را
با شیون شوم باد ، موزون کرد
او ، راه وصال عاشقان را بست
فانوس خیال شاعران را کشت
رگهای صدای ساز را بگسست
پیشانی جام را به خون آغشت
گنجینه ی روزهای شیرین را
در خاک غم گذشته ، مدفون کرد
تالار بزرگ خانه ، خالی شد
از پیکره های مرده و زنده
دیگر نه کبوتری ، که از بامش
پرواز کنی ، به سوی آینده
در ذهن من از گذشته ، یادی ماند
غمناک و گسسته و پراکنده
با خانه و خاطرات من ، ای دوست
آن زلزله ، کار صد شبیخون کرد
ناگاه ، به هر طرف که رو کردم
دیدم همه وحشت است و ویرانی
عزم سفر به پیشواز آمد
تا پشت کنم ، بر آن پریشانی ...
آن زلزله ای که خانه را لرزاند
گفتن نتوان ، که با دلم چون کرد : نادر نادرپور
به وقت زلزله ها ، مگو کجاست خدا
نهیب زلزله ، حرفی ز خشم های خداست
در آن زمان که فتد لرزه ای به جان زمین
و لحظه لحظه ، غریو شبانه می پیچد
به بیشه های عظیم
صدای عربده ی رعد با تو می گوید
که آسمان و زمین
به زیر سم_ ستوران_ بادپای خداست ... : مهدی سهیلی
آوخ زمین به دیده ی من بیگناه بود
آنجا همیشه زلزله ی ظلم بوده است
آنها همیشه زلزله از ظلم دیده اند
در زیر تازیانه ی جور ستمگران
روزی هزار مرتبه در خون تپیده اند
آوار_ جهل و سیلی_ فقز است و خانه نیست
این خشت های خام ، که بر خاک چیده اند
دیگر زمین تهی است ، دیگر به روی دشت
آن کودکان ناز ، آن دختران شوخ
آن باغهای سبز ، آن لاله های سرخ
آن بره های مست
آن چهره های سوخته ز آفتاب نیست
تنها در آن دیار
ناقوس ناله هاست که در مرگ زندگی ست : فریدون مشیری
زلزله
بمناسبت زلزله ی دلخراش در زرند کرمان - اسفند ماه ۱۳۸۳
ای زمین_ ملتهب ، آرام شو
لحظه ای ، با حال و بی آلام شو
نزهت و سرسبزی دشت ات کجاست؟
آن تماشاگاه و گلگشت ات کجاست؟
جای جای _ تو ، بسا ویرانه شد
جشن و شادی، بهر_تو بیگانه شد
بس کن آخر ، این نهیب_ زلزله
بفکن آنجا ، خوش نوای_ هلهله
بنگر اکنون ، بر نشاط و ولوله
بشنو، صوتی ، دلنواز از چلچله
لحظه ای ، با حال و بی آلام شو
ای زمین_ ملتهب ، آرام شو
دکتر منوچهر سعا دت نوری
اسفند ماه ۱۳۸۳
Recently by M. Saadat Noury | Comments | Date |
---|---|---|
برای نسرین ستوده : در زنجیری از سرودهها | 11 | Dec 01, 2012 |
ای دوست : در زنجیر اشاره | 1 | Dec 01, 2012 |
آفریدگار | 7 | Nov 04, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
همچون ستون مانده به چنگال زلزله
All-IraniansSun Aug 05, 2012 05:44 PM PDT
همچون ستون مانده به چنگال زلزله
ریزد دکل به سینه ی گرداب تیرگی
جز پرچمی سیاه که غلتد به کام موج
چیزی نمانده از هوس تلخ زندگی ! فرخ تمیمی
//www.jasjoo.com/books/new-poems/farokh_tamimi/107/3318
terremoto
by maziar 58 on Sun Aug 05, 2012 04:41 PM PDTmerci Dr. Nouri for the poetry piece.
FYI there was a khafif zamin larze in gilan on Fri the 13! mordad.
Maziar
زمینلرزه
M. Saadat NourySun Aug 05, 2012 01:17 PM PDT
Dear AI Thank you for your informative note and for the link. Please accept this in return
زمینلرزه
//fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87
کاغذ دیواری ضد زلزله
All-IraniansSun Aug 05, 2012 11:27 AM PDT
پژوهشگران آلمانی نوعی کاغذ دیواری ساخته اند که از فروریختن دیوارها هنگام زلزله جلوگیری می کند و حتی می تواند قبل از وقوع زمین لرزه به ساکنان منزل هشدار بدهد. - به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از پایگاه اینترنتی میدل ایست آنلاین، این کاغذ دیواری که دانشمندان در موسسه فناوری کالسروهه در غرب آلمان آن را ساخته اند روی دیوارهایی که از آجر یا خشت ساخته شده چسبانده می شود و نوعی مقاومت افقی در برابر حرکات جانبی زمین در زمان وقوع زمین لرزه به این دیوارها می دهد
//khabarfarsi.com/n/827937/%DA%A9%D8%A7%D8%BA%D8%B0_%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%B6%D8%AF_%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87_%D9%87%D9%85_%D8%A2%D9%85%D8%AF