جست و کاو


Share/Save/Bookmark

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
11-Sep-2008
 

با شیون بلند و غم آلود مرغ شب

در بستر مه آلود خواب درد

 جنبیدیم. 

چشمها مالیدیم

تا پیرامون پر هیاهویمان را در یابیم.

که در حقیقت ندیدیم هیچ.

 

مشامها پر بوی شکمبه های عفن؛

وبستر هامان سرشارهمبستری تازه

 و بوی کهنه دود؛

و سرهامان مدهوش شرابی که دوش

در معبد خدای استخوان و پوست

نوشیده بودیم.

 

پس دگر بانگ زدیم:

تو قبله گاه کدام نسیمی

که آوازه خوان و عطرافشان

سبزگیسوی گندمزار را شانه می زند

به نوازشی زلال

تا بر گرد خانه ات

به پرستشی شتابد بی خویش؟

 

باری، خبر رسید:

در گرگ و میش این صبح بی قرار

اشباح بیقواره دیبان سهمناک

با کوله بار سلطه سرد و سیاهشان

ز انوار پی خجسته خورشید خاوران

پا در گریز شتابان نهاده اند.

 

وان گوهر یگانه،

 هرگز گمان مدار،

درسحر دیوها کنون مانده است اسیر.

باید که آسمان دیده ستردن ز هر غبار.

باید که پهن دشت سینه زدودن ز ابر ها؛

باید که با شکیب 

در جست و کاو دری خوی تازه ریخت.

 

شهریور 1387

اتاوا 


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia