خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش/ بنماند هيچش الا هوس قمار ديگر
پدرجان تقریباً دو هفته است که از دستگیری تو می گذرد و ما همچنان نتوانسته ایم ما تو صحبت کنیم. هر روز با مادر تماس می گیرم با این امید که حداقل بدانم کجا هستی اما متأسفانه جواب مادر یکی است: از پدرت بی خبریم. تک تک این روزها دلم شور می زند. هزاران سؤال از ذهنم می گذرد. آیا حالش خوب است؟ آیا او را آزار می دهند؟ کی می توانم صدایش را بشنوم؟ و سؤالاتی از این قبیل.
امروز اما از دادسرا با ما تماس گرفتند و این دلشوره را چند برابر کردند. گفتند به دارویی حساسیت داشته ای و تو را باید تحت مداوا و نظر قرار دهند. تنها دلخوشی کاذب من در این دوهفته این بود که زندانبانانت برادر دینی تو هستند و به این خاطر به تو آسیبی نخواهند رساند.
پدرجان جای تو در این دو هفته بسیار خالی بود، چرا که در روز پدر در کنار دخترت نبودی و پسرت در غربت نتوانست صدایت را بشنود، در روز سالگرد ازدواجت در کنار مادر نبودی. روز سالگرد فوت پدرت را در زندان گذراندی، حتی پدربزرگ جای خالی تو را در قبر احساس کرد. امسال همچون عمو سعید شهیدم نتوانستی به مزار خاک پدرت بروی. نبودنت در این ایام موجب شد که این دو هفته برای ما به سان سالها باشد.
پدرجان حداقل نگذاشتند تا در روز ولادت علی (ع) و روز پدر، با تو حتی به صورت تلفنی صحبت کنیم و هیچ چیز مضحک تر از آن نیست که در حکومتی که مدام دم از الگو گرفتن از حکومت علی (ع) می زند تو را به زندان اندازند و حتی صدای تو را از ما دریغ می کنند. حکومت عدل علی کجا و اینان کجا.
فاطمه ابطحی گفته است که آقای ابطحی شب ها صدای الله اکبر مردم را می شنود و این موجب دلگرمی ایشان می شود. امیدوارم آنجا که هستی تو نیز بتوانی صدای الله اکبر هموطنانت را بشنوی چرا که می دانم طنین این صدا تنها مرهم دردهای چندساله ی توست.
ای کاش می توانستی نه تنها با من بلکه با تمام ایران صحبت کنی. ای کاش می توانستی به فرزندان دیگر هم سلولی هایت بگویی که پدرانشان چه حالی دارند. ای کاش می توانستی برای مادران از فرزندان در بندشان و از شجاعتشان بگویی و با نهایت اندوه به بعضی مادران نیز بگویی که منتظر سهرابهایشان نباشند.
نمی دانم به کجای این دنیا باید بروم و به کدامین مقام در ایران از ربویندگانت شکایت کنم. به کدام دوستت زنگ بزنم. امروز دوستانت نیز در کنار تو هستند. نمی دانم کدامین مخلوق خداست که می تواند به پرونده ی خدمتگزاری های تو به مردم و نظام جمهوری اسلامی بنگرد و تو را در زندان نگه دارد. از ابتدای دستگیرشدنت با خود می گفتم که ای کاش در ایران بودم. اما نمی دانم اگر در ایران بودم در کجای خاک میهمنم بایستی دنبالت می گشتم. به کدام مسئول و مقام می بایستی مراجعه می کردم و کدامشان فریاد دادخواهیم را پاسخ می دادند. فقط این را می دانم که تو بی گناهی و تنها به جرم اندیشیدن و برای دفاع از جمهوری اسلامی که برایش انقلاب کردی و به آن باور داری امروز در بند هستی. امروز دنیا شاهد آن است که تو در راه وطن ایثارگری می کنی . ای را بدان که تو و دوستانت در این نبرد پیروزید. پایه های جمهوری اسلامی بر شانه های تو و یارانت استوار است و هیچ وقت نمی گذاریم این کودتاچیان نظام احمدی نژادی را بر ایران مقدس من تحمیل کنند.
مهدی سحرخیز
onlymehdi@gmail.com
تیر 1388
Recently by Mehdi Saharkhiz | Comments | Date |
---|---|---|
زندان بدون اتهام | 1 | Apr 04, 2010 |
دست نشاندگان رهبر مفسدان جهان | 8 | Mar 10, 2010 |
آقاي خامنه اي، گوش كن | 2 | Dec 13, 2009 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
I sense an inevitable conflict in this moving letter.
by alborz on Thu Jul 16, 2009 03:09 PM PDTOn the one hand it laments the plight of one of many hundreds if not thousands of prisoners of conscience in the infamous jail cells, and interrogation halls, of the Islamic Republic who remain incarcerated with trumped up or vague national security and social agitation charges, or no charges at all. The vast majority are either deprived of legal representation or are subjected to a due process that fails the scrutiny of Iranians themselves and which, more times than not, leads to summary judgments that are primarily focused on setting an example for others rather than exemplifying judicial fidelity.
On the other hand, it references the association of Mr. Saharkhiz with the IRI and extols his exemplary contributions to the IRI, and implies that if the IRI recognized this record, his plight would be different or would have been avoided altogether.
The conflict is noted in that the letter has elements of a testimony. A testimony that is obtusely directed at those responsible for the plight of Mr. Saharkhiz. No effort should be spared from obtaining his early release, however, let's not forget those that have refused such an appeasement and have paid the ultimate price, life itself.
I lament the plight of all those that over the past 30 years have been targeted and deprived of rights under whatever guise the IRI has contrived. I even lament the plight of those that for 30 years remained silent when the rights of others were trampled and now themselves are the victims of this silence.
There is now recognition that our prolonged silence on the plight of a few not only makes us complicit in the unfolding tragedy in Iran, but that we may overnight become subject to it.
My prayers are with all those that languish in this decrepit system either inside or outside of its jail cells.
Alborz
Eesa Saharkhiz
by Paymaneh Amiri on Thu Jul 16, 2009 11:23 AM PDTEesa Saharkhiz has been one of the most vocal critics of the recent events. His fearless criticism of Ali Khamenei's actions during the recent presidential elections has made him a target for this wave of arrests.
Along with Ahmad Boureghani, his performance as Deputy Minister of Information and Guidance, where he oversaw media affairs in Mohammad Khatami's cabinet was responsible for the revival of Iranian journalism and publishing, leading to the birth of hundreds of new publications, publication of excellent literature, and considerable ease in censorship policies. Eesa Saharkhiz and a few other men like him are a testament to there being a difference who is Iran's president and who his cabinet members are. I wish him good health and a speedy release.
Good man
by Jahanshah Javid on Thu Jul 16, 2009 09:02 AM PDTDear Mehdi,
As you know your father was my boss when he headed the IRNA office at the United Nations in New York around 1994-95. We became friends very soon after he arrived from Tehran. I was very impressed by his open mind, kindness and humanity. I have good memories of him and your family.
In recent years Isa has been an outspoken critic of human rights abuses in Iran. His arrest after the June elections and lack of any news about his whereabouts or condition is extremely worrisome.
I hope and pray for his early and safe release. Be strong.