داستانهای شیریندخت مرا به عالمی برد که حکایت از زندگی ما میکند، گاهی اوقات زندگی در غربت و گاهی زندگی یک خانواده که در تلاطم تظاهرات بعد از انتخابات سال ١٣٨٧ زندگیشان دچار دگرگونی و خدشه میشود، اما زبان داستانگوئی زبانی سیاسی نیست. زبان شیریندخت زبان عشق، زبان محبت به خود، و محبت به دیگران است. زبان او زبان ماست چون او داستان ما را میگوید. در داستان «بی جان» با خانمی کهنسال آشنا میشویم که دیداری دو باره با همسر جداشدهاش دارد. بزودی متوجه میشویم که زندگی فرزندان آنان در غربت کاملاً متفاوت با یک زندگی سنتی در ایران است، زندگیئی که برای شوهرِ مردسالارش غیر قابل تحمل است. در داستان «دو استکان چای، هزاران هزار پروانه»، خانمی در غربت، سالها بعد از در گذشت شوهرش، دوباره عاشق میشود. نویسنده، از زبان زنِ داستان، با مهارتِ شگفتانگیزی، با لطافتی زنانه، گویای در دام عشق افتادنش، زمانی که انتظارش را ندارد، میشویم. «نتوانستم حرفم را تمام کنم. نمیدانستم چه بگویم؛ اصلاً نمیخواستم چیزی بگویم. درونم میلرزید و ته دلم طغیانی بود. حرارت بدن مردانهاش، چسبیده به بدن من، دیوانهام کرده بود. مثل این بود که بدنم از خوابی هزاران ساله بیدار شده باشد. مثل این بود که تن شکستهام غنچه کرده باشد. سطح پوستم ذقذق میکرد، جرقه میزد و از هم میپاشید؛ دوباره میآمد و با هم یکی میشد و شکوفه میکرد. پوستم هوای جوانی داشت. دلم هوای بچگی، تنم یک دنیا خواهش و نیاز... از جائی نسیم خنک و فرحبخشی میوزید. صدای نفسکشیدنی آرام در گوشم پیچیده است. صدای متناوب و خالی از خشمی که در گوش من از زندگی و زنده بودن میگوید. تمام تن من شاد است. تنم زنده است. خیلی زیباست.» جملات این داستان یکی بعد از دیگری زیباست. در آخرین داستان، «سترون»، شخصیت اول داستان در ابتدا کاملاً در عشق غوطهور است ولی در طول گذشت زمان میفهمیم که او و شوهرش ناتوان از بچهدار شدن هستند، سترون. نویسنده ما را از اوج عشق در شروع داستان به ژرف ناامیدی و افسردگی در انتهای داستان میکشاند.
کتاب «سترون» پُر از یادبودها و ضربالمثلهائیست که مدتها بود فراموش کرده بودم، و نوشتار آن نثری شاعرانه و احساسی دارد. یکی دیگر از نکات کتاب که برای من جالب بود استفاده از کلمات دوبار تکراری مثل وزوز، یواشیواش، قاهقاه، نمنم، و امثال آن است. من پنچاهتا از آنها را شماردم ولی حتماً بیشتر میباشد. اگر دوستدار خواندن داستانهای کوتاه به زبان فارسی هستید من این کتاب را بشدت پیشنهاد میکنم.
Recently by Multiple Personality Disorder | Comments | Date |
---|---|---|
ناگهان، شاهین نجفی Suddenly, a song by Shahin Najafi | 3 | Nov 13, 2012 |
Universal Love | 1 | Oct 01, 2012 |
Shahin Najafi, When... | 11 | Sep 02, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Thanks MPD
by Maryam Hojjat on Sun Jun 05, 2011 03:23 AM PDTfor recommendation of a Great Iranian's book.