● سخنرانی های رئیسجمهور در همدان، انصافاً همه خواندنی بودند. از جمله سخنانی که با تیتر «تندتند کارخانه میسازیم» میتوانید آن را در اینترنت بیابید که به ارزیابی من، «فوقالعاده» بود. و نشان میداد که برای نخستینبار، «ایران دارای رئیسجمهوریست که دارای "افق دید" است». که ممکن است در برخی نقاط نیز دچار اشتباه باشد؛ اما همینکه دارای «افق دید» است کافیست که از رایی که به او دادهام مفتخر باشم.
اما این سخنرانی ایشان هم قابلتوجه بود: [دانشگاه آزاد حق ملت است که با پول ملت ساخته شده است و ملک شخصی کسی نیست. اما برخی طوری رفتار میکنند که گویی مال خودشان است. اما آنها در اشتباهند و این اموال عمومی است و متعلق به تمام ملت است. چقدر از دانشجویان را در دانشگاه آزاد جذب کردند و آنها در رشتههای که متناسب با بازار کار نبود، تحصیل کردند و اکنون آنها بدون کار در جامعه حضور دارند و تنها دارای مدرک تحصیلی هستند.
در این چند سال گذشته، اتهامات و فحش و ناسزاهایی به بنده وارد شد که بسیار زیاد بود. اما با اینها کاری ندارم چرا که گوشه ای از خدمات این دولت قابل مقایسه با دولت قبل نیست.
.
بنده به آنان اعلام میکنم «برگردید به دامن ایران و اسلام» و «یک دوره نیز انسانی رفتار کنید و خودتان را اصلاح کنید». در موقعیت های اجتماعی با کسانی مواجه هستیم که خود را مالک کشور میدانند، ولی دولت محکم ایستاده و کوتاه نمیآید].
● دبیرکل موتلفه گفته است: [این تفکر که تصور کنیم منتقدان خارج از نظام هستند تصور اشتباهی است. و اصلاحطلبانی که در «حلقهی نظام» حرکت میکنند، حتی در صورتی که منتقد و معترض باشند نیز، خارج از نظام نیستند]... جالب است. نه؟! فکر میکنید منظور ایشان از تعبیر «حلقهی نظام» چیست؟! جر همان «الیگارشی صنفی ـ خانوادگی»؟!
● یک روحانی هم گفته: [برخی معتقد به «اسلام منهای روحانیت» هستند که پیش از پیروزی انقلاب هم مطرح بود. امروزه هم که انقلاب به رهبری امام خمینی به پیروزی رسیده و پس از ایشان مقام معظم رهبری سکان رهبری انقلاب را بر عهده گرفتهاند؛ «بازهم» برخی این حرفها را میزنند. این درحالیست که برخی از پستها، طبق قانون اساسی به روحانیون سپرده شده. مثل رهبری و ریاست قوهی قضاییه. برخی این نوع مناصب را برای روحانیون منطقی میدانند و برخی آن را بر نمیتابند. البته این برگرفته از دو نوع نگاه است. یکی اینکه برخی «با عنوان مخالفت با روحانیت» آن را مطرح میکنند، اما برخی دیگر آن را «بهعنوان مخالفت با ولایتفقیه» بیان میکنند. اینکه گاهی «روحانیت منهای اسلام و انقلاب!» مطرح میشود؛ همه ریشه در همین مساله دارد و به همین خاطر است که همه کارشکنیها و ضعفها را به گردن روحانیت میاندازند... «ممکن است دینگریزی در جامعه از تبعات روحانیت ستیزی باشد». البته از آنجا که جامعه ایرانی یک جامعهی دینگرا است، هیچگاه «دینگریزی صد در صدی» نخواهیم داشت].
تعبیر ««روحانیت منهای اسلام و انقلاب!» را اولینبار بود که میخواندم یا میشنیدم! اما از جهاتی هم جالب و معنادار بود!... در عینحال؛ خیلی هم گویا نباید نگران بود! (چون دینگریزی مردمان «صدردرصد» نیست هنوز).
● «رییس قوهی قضاییه» هم با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری فرمودند «روشنفکری در کشور ما بیمار متولد شد» گفته است: [بسیاری از روشنفکران ما که مدعیاند حرفی برای گفتن دارند مترجمینی هستند که حتی درست حرفهای صاحب سخن را نمیفهمند یا صلاح نمیدانند آن را منتقل کنند... این تفکر مخصوصا پس از مشروطیت به سرزمین ما هم سرازیر شد و هر از چند گاهی تورم مییابد و یکباره روشنفکرانی سربر میآورند و همین سخنان را در لعابی جدید عرضه میکنند... از این نظر وضعیت کشور خاص است و یک جهاد میطلبد چرا که ذهن و اندیشهی مومنان و نسل جوان را پر از شبهه کردهاند... ما میگوییم در کشوری که بنایش بر مفاهیم ایمانی و تصورات ایمانی استوار است؛ آیا رواست که سیل ترجمههای غربی بیاید و در دانشگاههای ما، بدون اجتهاد و بدون استنباط، حرفهایی تلقین شود؟ البته این موضوع قدری هم به حوزههای ما متاسفانه سرازیر شد... روحانیون و فضلا اگر به عظمت این مشکل توجه کنند گمان نمیکنم که خواب به چشمشان بیایند. شعبات اینها سراسر کشور را درنوردیده و به عقیده من جهادی لازم است... فقط باید از حال رخوت بیرون بیاییم و عدهای به صورت مجتهدانه این مسائل را تحصیل کنند و آن را به صورت آماده به دیگران تحویل دهند تا مبلغان نیز این موضوعات را به نسل معاصر که تشنه حرفهای درست و متین است، عرضه کنند].
از «رئیس قوهی قضائیه» باید پرسید: «پس در این سی سال، اینهمه روحانی فاضل و دانشمند و فرهیخته و فرزانه ـ که خوشبختانه برخلاف جریان روشنفکری، بیمار هم متولد نشدهاند ـ با آنهمه بودجه و امکانات و تریبون و نهادهای گوناگون؛ چه میکردهاند که بعد از سی سال، تازه باید از رخوت بیرون بیایند؟!».
روحانیون که همیشه مترضد «برپایی انقلاب فرهنگی در دانشگاهها» بودهاند و هر دهسال یکبار، فیلشان یادِ «انقلاب فرهنگی» میکند؛ بد نیست برای یکبار هم که شده، در حوزه «انقلاب فرهنگی» کنند!
● «خانم رهنورد» گفته است: [پروژه اخیر سخنان آقای جنتی، موجب حیرت و وهن شورای نگهبان در ذهن هر آدم عاقل و وطنپرستی است. انسان با خود میگوید خدایا سرنوشت این ملت و این انتخابات، تاکنون در دست چه کسانی بوده است؟ آنانی که حتی مرغ پخته هم، به حرفهایشان میخندد].
خانم رهنورد توضیح نداد چرا «در طول سهدههی گذشته»، مرغ پخته از اتهاماتِ آقای جنتی به خنده نمیافتاده است و تنها اکنون که اتهاماتِ آقای جنتی دامنگیر «همسر و همفکران ایشان» شده چنین کیفیتی پیدا کرده!
● امامجمعهی مشهد هم معترض «دوچرخهسواری دختران» شده است و آن را دردآور خوانده: [دردآور است که در «دههی مهدویت امام زمان» (!)، مسابقهی دوچرخهسواری دختران برگزار شود و آن را نمایش دهند. این مسابقه یک «دهن کجی به امام زمان و مردم بهپاخاسته» است. اینکه قهرمان دوچرخهسوار دختر ۱۴ ساله باشد، آیا او بچه است؟ اینکه در گوشهای یکی این کار را بکند و بگویند این عمل سهوی بوده است، درست نیست بلکه او فهمیده این کار را کرده است.
«عناصر مرموز» ممکن است در نظام نفوذ کرده باشند که «تابلو شدنِ نظام ما را به عنوان جامعهی مهدویت» از بین ببرند. کدام مرجع تقلید «دوچرخهسواری زن و دختر» را مجاز دانسته است؟! این کار یک «امر خلاف شرع و حرام» است. وقتی در تلویزیون، آن هم در روز پس از نیمه شعبان، که «کوران شور و هیجانِ امامزمانخواهی مردم» است، این کار صورت گیرد؛ آنوقت شما میخواهید جامعه مهدوی را به دنیا نشان دهید؟ این وارونه نشان دادن تابلو برای جامعه مهدویت است].
Recently by No Fear | Comments | Date |
---|---|---|
«وارونهفهمی» | 23 | Apr 30, 2011 |
انقلاب ما، انفجار نور بود | 18 | Feb 19, 2011 |
۲۲ بهمن یا ۲۵ بهمن یا هیچ کدام ؟ | 5 | Feb 10, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Great! No Fear
by Maryam Hojjat on Mon Aug 09, 2010 10:51 AM PDTThanks for your blog. All your points are valid.