شکاف سنگ


Share/Save/Bookmark

persian westender
by persian westender
25-Jun-2012
 

دهان گشوده، همچو شکاف سنگ بوده اند

به بیشه‌های پر از کجدلی پلنگ بوده اند

کمین حادثه چون نظر می‌کند به شمس و قمر

چقدر به درون خویشتن،  قشنگ بوده اند

بهوش باش که قافیه هرگز تنگ نامده اس 

این شاعران از همان اولش جفنگ بوده اند

شعر به آخرش که میرسی‌ همش کلک است

همه اش نشخوار زبان فرهنگ بوده اند

آهای عمو! چه می‌فهمی از سوسییس، از کالباس؟

آنگاه که در نیتریت، صورتی‌ رنگ بوده اند

خسته شد پای گرامی‌ که ساعد اش کج بود

توهین مکن‌!، گرچه بچه‌ها زرنگ بوده‌اند

آن شعر نیست ولی‌ هرچه هست تو قابل شو

به پیشواز صلحی‌ که بر راه جنگ بوده اند

به موسم گل، بلبلی به کاکتوس بس خندید

ها‌ها ها قدیمیها چقدر مشنگ بوده اند!

پرشین! هر چه می‌گویی اگر چه خوش نام است

کاغذ چون قبر، قلمهایت کلنگ بوده اند


Share/Save/Bookmark

Recently by persian westenderCommentsDate
مغشوش‌ها
2
Nov 25, 2012
میهمانیِ مترسک ها
2
Nov 04, 2012
چنین گفت رستم
1
Oct 28, 2012
more from persian westender
 
persian westender

Thank you friends

by persian westender on

I appreciate your comments.  

 


Mehrban

beautiful poem, bears your elegant touch

by Mehrban on

“The traditional statement about language is that it is in itself living, and that writing is the dead part of language.” 
― Jacques Derrida

Thank you. 

 

 


Anahid Hojjati

thanks PW for your interesting poem

by Anahid Hojjati on

although i am not sure i quite get its meaning but i guess i can imagine what you might mean.