بیصدایی

persian westender
by persian westender
05-Jun-2011
 

در شبی‌ که آبستن خوابهای بدیست

سرشارم از تنهایی خویش

پربارم از قفسی که به دور خود تنیده ام

و قلمم خاکستریست

روانم از این همه هول انگیز

تب کرده، بَستَریست

بر این جمله نقطه میگذارم اما

سر خط نمی‌روم

در پی‌ منگنه ام

در پی‌ کبری

میتوان از منگنه آموخت

که ورق پارهٔ‌های پراکنده را

به قیمت لهیدگی خویش

متفق میکند

یا میتوان از کبری آموخت،

که تصمیم را

به قیمت ۷ سالگی خویش

هِق هِق می‌کند

سرشارم از تنهایی خویش

بیصدایی خویش...


Share/Save/Bookmark

Recently by persian westenderCommentsDate
مغشوش‌ها
2
Nov 25, 2012
میهمانیِ مترسک ها
2
Nov 04, 2012
چنین گفت رستم
1
Oct 28, 2012
more from persian westender
 
persian westender

.....

by persian westender on

Merci Orang jan!

Cheers

 

PS/ revision: read the the first line as : "dar shabi keh payaam aavar khaabhaaie badist..."

because "zaayandegi va aabestan boodan" is beautiful and can not be associated with a negative concept ( bad dreams and nightmares).

 


Orang Gholikhani

beautiful

by Orang Gholikhani on

Thanks for your poem.

Orang


persian westender

Thank you Anahid

by persian westender on


 . ..for reading.

 

Cheers 

 


Anahid Hojjati

Dear persian westender, touching poem

by Anahid Hojjati on

I liked your poem, Thanks for sharing.