ای یاران مهربان و دوستان عزیز تر از جان بدانید که چون انسان هبوط یافت و خالق متعال آدم و حوا را به اردنگی از بهشت برین بر ارض زیرین فرستادی نعماتی بر او مقرر داشت در سه چیز: خواب و آسایش ٬ شکم و زیر شکم و همانا بدانید که اگر این سه نبودی دنیا و مافیها به چیزی نیارزیدی و از عطسه بز کم ارزش تر بودی و بدون آنها بشر از غصه دپ زدی و ریغ رحمت را سرکشیدی!!
و از بزرگترین این نعمات شکمی یکی دیزی باشد که خوراکی است سخت ماکول و طعامی خفن لذیذ. پس بر شماست که آدینه روزی ابتیاع گوشت گوسپند علی الخصوص در ماهیچه و گردن کنید که بهترین گوشت باشد بر دیزی .آنگاه آن را با لوبیا و نخود و بنشن و پیاز و رب فراوان و زردچوبه کثیر و نمک فطیر و سیب زمین همه و همه را بر دیگ ریزید بر آن آب اضافه کنید و بر آتش نهید تا خوب و نیکو پزد و قل زناد.
و ای یاران شما را بر سنگک ٬ شما را بر سنگک که خدای سنگک بهر دیزی آفرید و دیزی بهر سنگک که اصلح خبز ها باشد . پس سفره را بیارایید به نان و چاشت و ترشی و پیاز و سنگک دراز .پس چون دیزی قل زد و پخت . نخست قطعه ای دنبه بر کاسه گذارید و به اسباب کوبیدن له نماییدش که این غذای بهشتی بی حضور دنبه هیچ باشد و بعد آب در کاسه ریزید و نان بر آن ترید نمایید و چون نان خیس بخورد ٬خوردن بیاغازید و لذت وافر برید و چون ترید تمام شدی . استخوان از گوشت برگیرید و پوست از سیب زمین و با گوشت کوب آنرا بکوبید کوبیدنی و به هنگام آن یاد علی بی غم کنید و سرودش به لب ترنم کنید .انقدر بکوبید که گوشت و بنشن و سیب زمین ممزوج شود ٬پیاز را به ضربت مشت بر دونیم کنید پس با نان سنگگ و ترشی بر آن حمله ور شوید
چون نیک سیر شدید. قدحی پر از دوغ گوارای وجود کنید و بدانید که حکما دوغ را دوغازپام نامیده اند که پس از نوشیدنش دو وزنه سنگین بر پلک چشم احساس کنید و رخوت و سستی بر شما مستولی گردد آنزمان باشد که باید بر قیلوله اقدام کرد پس جامه راحت بر تن کشید و متکا مدّور بر زیر سر و پتو پلنگی بر رو و بخسبید چندان که اصحاب کهف سیصد سال به غار خفتند. از دنیا و عقبی بیخبر .چون سیر خسبیدید زمان چای است . استکان چای دوغزال ٬لب سوز ٬ لب دوز و لب ریز به همراه نبات مزعفر که حال بر جای آورد و نشاط بر سر.
در جهان جز این نماناد و کار جهان هیچ است و هر چه در آن هیچ در هیچ٬پس بکوش که از جیبت نرود و در پاچه ات هم هکذا که عمر در گذر است .