دوستی از ایران برایم چند تا جوک فرستاده بود. از لیست نزدیک به سی تا جوک، تقریبا تمامشان راجع به اقوام و مردم شهرهای مختلف ایران بودند. این روزها که کمی حواسم به “صحت سیاسی” و یا همان پولیتیکال کرکت نس جوکهای قومی جمع شده، دیگه کمتر دل و دماغ دارم اینجور جوک ها را تعریف کنم. داشتم به لیست جوکها نگاه می کردم و فکر می کردم اگر مثلا کلمه’ ترک یا لر یا رشتی یا اصفهانی را از این جوکها بردارم و به جایشان بنویسم “یه یارو” یا “یه خانمه” آیا این جوکها هنوز خنده دار باقی می مانند؟ آن وقت بود که فهمیدم اطلاق قومیت به کاراکترهای اصلی جوکها، مشتی اطلاعات بصورت کد به خواننده (یا شنونده) می رساند که او را از پیش آماده’ شنیدن خط آخر جوک می کند. در صورتی که قومیت کاراکتر اصلی را از جوکها برداریم، شنونده تا آخر جوک آمادگی شنیدن خط آخر را ندارد. برای همین نمیداند که باید آماده’ شنیدن جوکی در خصوص خسیس بودن، خنگ بودن، یا ساده بودن کاراکتر اصلی جوک باشد. آیا این از نمک و طنز جوک کم می کند؟ فکر کردم آن جوکها را برای شما بنویسم و بپرسم شما چه فکر می کنید. بیایید یک کمی ورزش فکری و روحی بکنیم و باقی دنیا را برای دقایقی به حال خودش بگذاریم. چه می دانید؟ شاید توانستیم برای همبستگی ایرانیان هم کار فرهنگی مفیدی بکنیم!
یه یارو مياد تهران مي بينه همه لباس آستين كوتاه پوشيدن تعجب مي كنه مي گه اوا پس اينا چه جوري دماغاشونو پاك مي كنن؟
به يه یارو ميگن از قفل فرمونت راضي هستي؟ ميگه: آره فقط سر پيچ ها يه کمي اذيت مي کنه
یارو اسم بچه شو ميزاره حسين، بعد هر دو دقيقه يه بار ازش ميپرسه: حسين جان، تشنه ات نيست؟
یارو تو ماشينش آهنگ عربي گذاشته بود با صداي بلند. بهش ميگن اينا چيه گوش ميدي؟ ميگه:دارم قرآن با اجراي جديد گوش ميدم.
یارو ريش پروفسوري داشته ميره پيش رفيقاش و بهشون ميگه: هر سوالي دارين امروز بپرسين فردا ميخوام ريش هامو بزنم
يکي مادرش ميميره، یارو ميره خبربده. ميگه: مي دوني که يه شتره هست دم خونه همه مي خوابه؟؟ طرف ميگه:خب؟؟ یارو ميگه: حالا رو ننت خوابيده
به یه یارو ميگن: يه ميوه خوشمزه،آبدار و شيرين نام ببر. ميگه: خيار! بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟ یارو ميگه: شما اونو با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه
به یارو مي گن با وطن جمله بساز مي گه: من به حمام رفتم وتنم را شستم. مي گن بابا وطن! وطن با طي دسته دار. مي گه همون ! با طي دسته دار خودمو شستم ديگه
یارو ديش ماهواره نصب ميكنه، بعد براي اينكه بهش گير ندن، روش مينويسه كولر پارس
یارو تو ماشينش آهنگ عربي گذاشته بوده با صداي بلند. بهش گير مي دن مي گه : اي بابا نميشه تو اين ماه محرم يه قرآن شاد گوش بديم
يه روز يه یارو تو هواپيما تفنگو ميذاره رو مخ خلبان و ميگه:از همينجا صاف ميري بندرعباس .خلبانه ميگه:حالا چرا بندرعباس؟ یارو:آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقي ببردم دوبي
از یارو ميپرسن: براي زلزله زدگان بم چه کمکي کردي؟ ميگه: متاسفانه دستم خالي بود، انشاءالله زلزله بعدي جبران مي کنم
یارو ميره خواستگاري. ازش مي پرسن چه كاره اي؟ روش نميشه بگه قصاب،ميگه لوازم يدكي گوسفند دارم
یارو ميره قهوه خونه دوتا تا چايي ميخوره، پنج تا، ده تا، پونزده تا. قهوه خونه چيه شاکي ميشه ميگه: بابا خسته نشدي اين همه چايي خوردي؟ یارو ميگه: راست ميگي واللا قربونت يه چايي بيار بخوريم خستگيمون در بره
یارو ميره قهوه خونه محکم ميزنه روي ميز و ميگه: آي نفس کش همه ميذارن، فرار مي کنن.. يکي از صاحب قهوه خونه ميپرسه: چرا همه در رفتن؟ صاحب قهوه خونه ميگه: وقتي اين مياد اينجا همه ميفهمن زنش تو خونه تنهاست
امام جمعه’ یه شهری گفت: وقتي آب ميخوريد سه تا بسم الله بگيد، چون تو آب سه تا جن وجود داره،یک اوکسيجن، دو تاتا هيدروجن
به یارو ميگن تو شهرتون آثار باستاني دارين؟ ميگه نه ولي دارن ميسازن
يکي به رفيقش مي گه : شنيدم تو ظرف شستن به زنت کمک مي کني؟ زن ذليل! مي گه خب مگه چيه . اونم تو رخت شستن به من کمک مي کنه
یارو رفت تعليم رانندگي رفيقش پرسيد چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولي مربيه خيلي مذهبي بود .. هر طرف من مي پيچيدم مي گفت يا امام رضا يا ابوالفضل
توي یه شهری قيمت يك ساعت بازی بيليارد 150 تومان است ولي قيمت يك ساعت تماشاي بازي بيليارد 3500 تومان
به یارو ميگن اگر حالت تهوع بهت دست بده چيكار ميكني ؟ ميگه : من بهش دست نميدم
یه یارو ميره سيگار فروشي: آقا سيگار برگ دارين؟ خير. پس يك بسته كوبيده بدين
یه یارو بالاي پل هوايي ايستاده بوده ميگه: حالا ما خر، ما نفهم ، ما بي شعور … اينجا اصلأ آب ردميشه كه پل زدن؟
يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام …؟ يارو ميگه . اخ اخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم
خطبه عقد در یه شهری : النكاح السنتي , و بعدش خوش به حال امتي , فقط لطفا نوبتي ؛ هوي عباس آقا جلو نزن غربتي
ميدونيد اگه يه مرد وارد حموم زنونه بشه چي ميشه؟ زنا ميکشنش ولي اگه يه زن وارد حموم مردونه بشه مردا همديگرو ميکشن
يک یارو براي بار چهارم ميره پيش گيشه و بليط ميخره. يارو بهش ميگه چي شده چرا شما چهار دفعه بليط خريدين. یارو ميگه: آخه هر دفعه که ميخوام برم تو سينما اون يارو بليط مو ميگيره پاره ميکنه
از یارو ميپرسن ميدوني چرا شمشير حضرت علي دو شاخه بوده؟ ميگه واسه اينکه شبها بگذاره تو برق شارژ بشه
یه یارو به زنش ميگه: خانوم جان، چرا اينقدر دير اومدي خونه؟ زنش ميگه: آقا جان، يه مرتيكه افتاده بود دنبالم، بيشرف يواش راه ميومد
آخونده داشته واسه یه یارو حرف ميزده، ميگه: مثلاً اگه سگ بهت حمله کرد بايد اين آيه قرآن را بخوني. یارو ميگه: اما خوبه که آدم يک چوب هم با خودش داشته باشه، چون ممکنه همه سگها عربي بلد نباشند.
حالا از شما خواهش می کنم اگر جوکی دارید که می توانید بدون ذکر قومیت و شهر کاراکترهای اصلیش آن را برای ما بگویید، شما هم به ورزش فکری-فرهنگی من بپیوندید!