این چیز، که گو یندش نعمت، و ان سعادت، بس کجاست
ان برکت عالم، و ان سعادت، بر من گو، این چیست، و ان کجاست
ایا در علمست و دانش، و یا در ان مال و اموال
بس ندانم، ای خداوند، کاین نعمت چیست، و ان سعادت کجاست
این شاعر، بس تفکر، پر ز اندیشه، و لیکن جایی نرسید
ای خداوند، در پی ان باشم، کاین سعادت چیست، و ان نعمت کجاست
از خدایم، بس بپرسم، که ای پروردگار عالم، بر من روشن کن
بس ندانم، کل عاجزم، بر من گو، کاین سعادت چیست، و ان نعمت کجاست
خداوندا، بر من گفتی، ای بنده بیچاره ام، بس زجر مکش
کاین سعادت در من است، و ان نعمت من به تو، جای دگر نجو، و گو ان کجاست