بنام خداوند بخشنده مهربان
خداوند متعال در قرآن کریم در بسیاری از آیات کلمات ظلم و کفر را باهم آورده(١) یعنی این دو در معنا با هم دور نیستند ,هرچند که در عمل بسیار شبیهند اما یکسان هم نیستند. کفر در معنی ریشه کلام پوشش است و ظلم در عربی به معنای تاریکیست , کلمه کافر که مکررا در قرآن آمده وبه معنی کسی که حقیقت را می پوشاند پس بنابر این نتیجه عمل کافرین (سرپوش گذاران ) یعنی از حقیقت آگاهند ولی آن را با دروغ و تهمت روی آن را می پوشانند و ظالمین( به معنی تاریک کنندگان )که در یک راستا قرار دارند, این در مورد جمله کسانی صادق است که که ماهیت موضوع و حقیقت را با پیچیده کرده و از حالت ساده آن خارج و مخشوش کنند و یا حتی با مبالغات چاپلوسانه حقیقت موضوعی می تواند سر از جایی دیگر در آورد و یا اینکه کسی بیاید نکاتی را از وسط یک جمله خارج کرده و با نشان ندادن کامل جمله حدیث و یا سوره و یا مرکز ارتباط آن کسی بخواهد مطلبی را وارانه و یا القایی خارج از کل معنی برساند این هم جزوی از ظلم و کفر به حساب می آید . خداوند متعال جل و جلاله در قران کریم می فرماید در دین خود غلو نکنید(٢) و همینطور مسامحه نیز جایز نیست بواقع غلو و مسامحه خود بتنهایی نیز میتوانند ظلم و کقر را ایجاد کند چه بسا حکومت طالبان و سکولاهار لیبرالهای کشورهای اسلامی میتوانند مثالی از هر کدام از این معانی باشند, پس بنابر این حدود حق نه غلو و نه اغراق پذیر و نه سهو و سهل پذیر. دروغگویان نیز میتوانند جزو ظالمین و کافرین بحساب آیند چرا که شخصی سعی کند ماهیت اصلی خود و یا کالای خود را گونه ای جلوه دهد و مبالغه کند که در واقع امر چنین نباشد و یا اینکه در عین حال شخص رقیب را که راست میگوید و جنس بهتری عرضه کرده را دروغگو و صفاتی که در خود اوپنهان است با زیبا ساختن احوال و صورت خود آنها را از ظاهر مخفی کرده و به شخص مقابل نسبت دهد در واقع این شخص هم ماهیت اصلی جنس خود را پوشانده هرچند با زیبایی ولی باز هم سیاه کاری علیه شخص رقیب انجام داده در واقع صورت زشت خود را با آرایش زیبا جلوه داده و آن ظاهر زیبا را تنها عامل و وسیله فریب خود قرار داده وگرنه حق احتیاجی به بزک و آرایش ندارد و شیطان نیز قول داده که با تزین و زیبایی انسان را خواهد فریفت
پس در اینجا کار شیطانی کرده است که هم ظلم کرده و هم کفر, و باز حتی زیرکانی و رندانی نیز راهی ناجوانمردانه تر پیش گرفته علاوه بر نامرغوب جلوه دادن و دروغ گفتن از ماهیت جنس خود به طرق مختلف و مزین کردن صورت خود ,کسانی را نیزعلیه خود اجیر ساخته که فعلهایی را بر علیه ایشان روا دارند و آن را به گردن حریف انداخته که در نتیجه مظلوم را ظالم جلوه داده و ذات ظالم خود را مظلوم , که معمولا ناظران ساده و ناپخته بدان پی نمی برند و برعلیه شخص مظلوم میشورند ( مثال آن جنایات اسراییل در غزه) معمولا این اشخاص در جامعه به عنوان شیاد و کلاه بردار ظالم به حال یتیمان مال از دست داده و و و .. نام برده شوند و ایشان هر چه کنندکه حق را مخفی کنند شکم مطعفن خود را نمیتوانند پنهان کنند و خداوند فرموده او را فریب نمی توانند بدهند و مکر خدا بالا تر از مکر آنهاست(٣). حال اگر برگردیم به نام پوشش (کافر) و تاریکی(ظلم) و آنها را باهم مقایسه کنیم پوشش شاید در روز روشن انجام گیرد ولی تاریکی در روز انجام پذیر نیست در معنی کلمه شب تاریک کننده روز روشن است و عاملی که روز را تاریک میکند شب نامیده میشود و بر عکس عاملی که شب را روشن میکند روز نامیده میشود
شخص کافر واقعیت های الهی را می پوشاند و شخص ظالم نیز واقعیت ها را از روشنی و واضح بودن خارج میکند و یا میپیچاند(٤) و تا هرچند که هر دو به یک منظور انجام می شود ولی مهم است که فرق آنها مشخص شود حال این دو ابزار را معمولا چه کسانی استفاده می کنند؟ مسلما کسانی که حق و حقیقت برای ایشان به نوعی زیانی ایجاد کند در واقع کسانی شاید که در پی سودی نامشروع شخصی و یا گروهی خود هستند, زیاده طلبانی مال حرام خور, و مطمنا این خاسته از بطنی برخواسته که نامتعادل و زیاده خواه است که به سهم خود قانع نیست. خداوند در قران آن را پیروان از هوا نفس نامیده خداوند در آیات متناوب پیروی از هوای نفس را تقبیه و آن را در نظر ما زشت کرده و ما را از آن پرهیز داده برای اینکه ١-در راستای عهد بشر با خدا (میوه ای که به سمت آن نباید رفت)٢- برای رعایت حقوق دیگران ٣-برای سلامتی نفس متعادل انسان.
پس بنابر این بطور ضمنی معنای واقعی کفر و ظلم برای ما مشخص و روشن شد حال در مصاف خدای متعال و حق تعالی هیچ کس از این قانون مستثنا و مبرا نیست که این ها را رعایت نکند چرا که در آن صورت حق را پوشانده و به حق ظلم کرده است(و تنها در یک مورد مخفی کردن مجاز دانسته شده و آن وقتی که جان انسان در (خطر است که مهم ترین شخصی که از آن استفاده کرد حضرت مسیح علیه سلام بود. متاسفانه در جامعه کنونی بشر قایله ظلم و کفر نه تنها در ارتباط های شخصی بلکه دامنه و وسعت آن به ارتباطهای بین المللی پر رنگتر جلوه مینماید تا جایی که مثلا امپراتوری انگلیس در صده های نزدیک برای مخفی نگاه داشتن نیات شوم خود و استثمار کردن ممالک مورد چپاول خود دست به ابتکارهای بسیاری زد از آن جمله برده و معتاد کردن مردم ممالک مورد استثمار خود و کنترل کشورهای ضعیف به وسیله ترویج افراط خرافات و افیون تا آنجا که بر سر حق فروش تریاک به چین با این دولت حتی به جنگ برخواست و جنگ تریاک نامش در تاریخ ثبت است این دولت زیرک و زیاده خواه و استسمار گر در خاورمیانه قدرت مانور زیادی نداشت و آن هم بعلت دستورات سریح قرآنی بود چه بسا در اصل اسلام و قرآن کریم مردم را از خرافات و بندگی غیر از خدای متعال باز میدارد و این برای دولت فخیمه انگیس که قران را ساخته دست انسان میدانست خوشایند نبود و اعتقاد عمیق مردم هم آنطور نبود که بشود یک شبه اوضاع را به نفع خود تعقییر دهند پس در این صورت تصمیم بهطرح کردن نقشه ای اساسی و دراز مدت در مقابله با این کتاب خدا کردند و از آنجا که متن قرآن کریم در وسعت بالا چاپ شده و نا ممکن است آن را مانند انجیل و تورات تعقییر داد پس بنابر این در وحله اول اقدام به ترویج خرافات و یا دامن زدن آنها در مراحل های گوناگون کردند حداقل یکی دو مورد مشهود و مثال آن میتوانیم نقش این دولت را در ترویج قمه زنی در دوران قاجاریه ببینیم که زمانی که میرزا تقی خان امیر کبیر دستور به غیر قانونی خواندن و منع قمه زنی داذ بلا فاصله کنسول انگلیس طی نامه ای دهان به اعتراض گشود و امیر را پند به نهی داد و در همین زمان در تبریز قایله گاو مقدس را توسط عواملش براه انداختند و عاملین ایشان بقعه ای در این ارتباط ساختند که ٣ روز پس از ساخت این مکان کنسول اگلیس ٤٠ چراغ گران قیمتی بر خلاف میل امیر به این محل اهدا کرد که با اعتراض امیر دستور به برچیدن آن را داد. البته مثالهای بسیار متعددی وجود دارد از جمله مخالفت سریح این اجنبیان با دارولفنون تا تاسیس کارخانجات نساجی امیر بسیارند , شاید صدها مقاله در این باره نوشته شده و صدها مقاله دیگر بتوان نوشت , خوانندگان را به خواندن یک از آثارهای ارزشمند کشورمان کتاب امیر کبیر و ایرانیان نوشته جناب دکتر فریدون آدمیت (روحش شاد)ارجاع میدهم .پس بنابر این در اینجا پرواضح مشهود است که در نظر این دولت تمامیت خواه استعمار گر پوشش و تاریکی از هر نوع برای عقب مانده و خشن نشان دادن اسلام و قرآن به منظور کنار زدن این دین مزاحم به احوال خبیث ایشان چه اهمیتی حیاتی داشت البته مسلما اینها نمیتوانستند بدون استفاده از جاهلین و خاینین و استعانت از مردم عامی و بیسواد و یا بدون نفوذ در حکومت وقت و روحانیون (اخباری و شیخی )به این خواسته شوم خود برسند و نقشه خود را عملی کنند در نتیجه شاهد دخالتهای مکرر سفیر انگلیس در امور مملکتی دو دستگی ایجاد کردن در حکومت و ایجاد اختلاف بین روحانیون و دولت امیر و توطعه و خدعه های بسیار و در نهایت شایعه کردن اینکه امیر به نفع روسها قصد تصرف تخت شاه را دارد(تهمتی که در زمان مصدق به او زده شد) و ترویج آن توسط دشمن امیرکبیر توسط نوکر معروفی به نام میرزا آقا خان نوری (معترف به وابستگیتش به دولت انگلیس) که در نهایت سبب عزل و قتل امیر شد که همه میدانیم جایگزین امیر همین خاین یعنی میرزا آقاخان نوری(ازبستگان میرزا حسین علی نوری بهاالله) شد که در نتیجه این خیانتها و وقوع قتل امیر کشور به سمت یکی از سیاه ترین دوران خود گام بر داشت که با ٧ سال زمامداری این خاین سرکرده معروف انگلیس سر آغازی بود برای صد سال استثمار و استعمار و وابستگی بود که با ٦٠ سال مکیدن شیره این مملکت و ٦٠ سال بردن نفت کاملا مجانی و خشک کردن عمدی بسیاری از چاههای نفت ما و انهدام فرهنگ و سنت ها اصیل و در فبال آن ارزشهای فاسد غربی و گسترش فاحشه گری اعتیاد و القاع حس ناتوانی در هر کاری و ضعیف نگه داشتن صنعت ایرانی از جمله غالب کردن هیلمن ساخت خود (پیکان)با نام خودرو ایرانی و قبضه کردن بازار خودرو ایران توسط این قراضه ووو… ثمراتی بود که با کمک طایفه خاین نوری به این کشور تحمیل شد البته این تنها گوشه کوچکی از این فاجعه می باشد چه دلیرانی را امثال رضا سوادکوهی به داخل تنورها پرت کردند و چه ریس علی هایی خونشان در مقابل این جنایت کاران ریخته شد نامه ایست ٧٠ من .حال ابلهانی بوقهای نخراشیده این این استعمار گران پیر را با نامهای آهنگ متمدنانه را در گوش ما زمزمه میکنند و با اخلاص هر چه تمامتر سعی درانجام خدمت بدین موشان کثیف القاعات ایشان را رله به طیفی عامی میکنند که میشود تصور کرد با تصویر کشیدن آمارها ی جعلی طبق عنواینهای فریبنده آینده ایران را بار دیگر نشانه رفتند جالب آنجاست که حتی ابایی ندارند که مهر امضای و آدرس این روباهان پیر و مکار هم در نامه شان باشد که این خود بوضوح وابسته بودن و در راستای استسمار جهانی(جهان کشوری و حکومت جهانی) گام برداشتن این فرقه را حکایت دارد فرقه ساختگی بهایی که در پیش برد خواسته های شوم اربان پشت پرده خود سهم بسزایی دارد هر از گاهی طی توطعه های از پیش طراحی شده با استفاده از مظلومان مغز شسته و تحت سیطره و ستم خود که خود گناهی جز به دام افتادن این فرقه ندارند با انجام دستور خلاف و با زندان رفتن ایشان توانسته ماسک مظلومیتی بر چهره کریه پر از چروک خود کشیده و با سو استفاده از این عزیزان از همه جا بی خبر معرکه ای براه انداخته و زوزه های مرثیه وار علیه اسلام و مسلمین بخوانند و دوری بزنند و خورده پولی و ترحمی جمع بکنند و نیز از این طربق زمینه سازی برای تجاوز دوباره دشمنان به این مرز بوم را فراهم بیاورند
بنده به عنوان یک هموطن دوستدار شما هموطنان بی تقصیر و در دام بهایی از دوستان معتقد بهایی (نه سرکردگان) خواهش می کنم به وظیفه میهنی خود عمل کنید جامه ذلت این دشمنان طماع مملکت را به تن نکنید وفا به سرزمین خود کنید و خود را از لیست اسباب بازی های دشمنان ایران عزیز این شوم کفتاران و خوک صفتان خارج کنند و گول اینها را نخوربد اینها به خیال واهی خود به شما میگویند که اسلام در نفسهای آخر خود است شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لف لف خورد گه دانه دانه.. چرا که سعدی میفرماید؛ گر جمله ٔ کاینات کافر گردند**بر دامن کبریاش ننشیند گرد. همانطور که مشاهده میفرمایید در وضعیت کنونی اقتصاد بد جهانی ایران و یاران ایران اسلامی مانند کشتی نوح این سیل را از خود دفع کرده و نوح وار امت غیور ایران در امنیت و عزت بی نظیری قرار دارند و خداوند مکر و و حیله و ضررات تحریمات ٣٠ ساله این خوکان را به خودشان برگردانده از پارسال که بانکهای ایران را تحریم کردند روزی نیست خبر بر شکستگی بانکی از خودشان را نشنویم اینها سخت در اشتباهند و این آمار و ارقام های مضحک آنقدر خطاست که حتی بهاییان گرامی در داخل میهن همانطور که اطلاع دارید با راحتی کامل در حال زیست هستند غیر از چند نفری که متاسفانه با دستورات و توطیه بت االع العظمی به کارهای خلاف قانون حکومت(از جمله انتشار اکاذیب و تحمیل عقیده) دست زدند و پافشاری کردند هر چند که بت العظمی از یک طرف پشت آنان را خالی کرده و بعضی از آنان را خودسر اعلام کرده و از طرفی دیگر با دستپاچگی تمام نمی داند چگونه و در چه ظرفی سو استفاده تبلیغاتی خود را پر بکند . این توضیحات مختصری بود که خواستم دوستان (مخصوصا بهاییان گرامی ) در جریان باشند و دوستان بهایی مخصوصا جناب فریام خوب به معنی کفر و ظلم که توضیح دادم دقت بفرمایید در آینده نزدیک برای شما روشن خواهم کرد که این شخص خوش انصافی که آیات قرآن کریم را ظالمانه مورد تفضل خود قرار داده و به نفع جریان تاریکی مصادره کرده کجا و در چه قسمت این کار را انجام داده و نتیجه با اصل چقدر تفاوت دارد.عزیزان در روضه قلب جز گل عقل مکارید چرا که دوستان شنیده اید عشق کور است ایشان میخواهند عقل شما را عشق کذایی کور نگه دارند. ای دوستان بهالله را به درجه خدایی(٥) طاعت و کرنش کردن و نام اورا به جای نام خدا صدا زدن در این شرک منظوری نهفته است ساده ننگرید .عقل بیچاره است در زندان عشق****چون مسلمانی بدست کافری.. تا سخنی دیگر
١-وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ٢١/٩٧
٢- سوره مبارکه نسا١٧١
٣-سوره مبارکه آل عمران ٥٤
٤-سوره مبارکه آل عمران٧٨
٥- مبین صفحه١٣-١٤= بگو در هیکل من جز هیکل خدا و در جمال من بجز جمال او و در کییونیت من جز کییونیت او و در ذات او و در حرکت من جز حرکت او و در سکون من سکون او و در قلم من جز قلم او دیده نمی شود ….و بگو در نفس من جز حق وجود نداشته و در ذات من غیر از الله چیزی دیده نمی شود. (سخنان حسین علی نوری بهالله در زمان ناشگی کامل)
در ضمن : برای بهاییان عزیز مشتبه نشود قصد بند و هیچ مسلمان تابع قران دیگری تعقییر مرام شما نیست تنها واکنش بنده به ظلمات و تاریکی هایی است که با تلاش مزبوحانه خود سعی در سیاه کردن دین خدا را دارند .بسی زخیال باطل