بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده و مهربان
در قرآن کریم تعداد ٢٧ بار کلمه عفو بکار برده شده و تنها ٤ بار کلمه قصاص برده شده , کلمه قصاص به معنی پیگیری و تعقیب یک جرم به حد میزانی است که بر شما تحمیل شده , و در ریشه کلام قصره دنباله رفتن است, پس بنابر این خداوند به انسان حق داده که از خود دفاع بکند, به مقداری که به او اجهاف شده به دنبال حق خود برود. جالب اینجاست از چهار مورد اشاره قرآن کریم در ٢ مورد که در یکی بیشتر تمرکز در تشریح اگر قطع اندامی صورت گرفته باشد که نقص عضو در مقابل نقص عضوی دیگر اجازه داده شده (چشم در مقابل چشم وگوش در مقابل گوش) که عفو را خاطر نشان میکند(١) و آیه ای دیگر در مورد قتل است (مرد به ازای مرد زن به ازای زن و الی آخر)(٢) در هر دو عفو میفرمایدکه عفو بهتر است , وقتی کسی عفو کرد بنا به عرف جامعه احسانی از طرف قاتل بشود به خانواده مقتول و یا خسارتی پرداخته شود که عرفا آن را به عنوان دیه میشناسیم و باز هم جالب بودن این قانون خدا اینست که اگر شخص قاتل از طرف خانواده مقتول بخشیده شد دولت و قانون بنا به درخواست قرآن هیچ حقی ندارند که قاتل را از بابت این جرم نگه دارد و فرد آزاد است مگر اینکه در هنگام قتل مرتکب جرمی دیگر شده باشد که آن حسابش جداست , ولی در یک مورد دیگر از چهار مورد منظور و مقصود آیه مقابله و قصاص علیه تجاوز دشمنان در سطح جامعه و نقض قانون جمعیست و صحبتی از عفو در اين آیه شریفه نیست و میشود از این آیه فهمید که کسانی که امور جامع را به عهده دارند نمیتوانند متجاوز به کشور را عفو کنند, که منطقی هم نیز هست که امروزه کشورهایی که قبل از دفع دشمن از خاکشان تصمیم به آتش بس گرفتند در واقع آن قسمت از مملکتشان را که تحت تجاوز گرفته بود را عملا از دست دادند, مثل سوریه که ارتفاعات قلان را طی تجاوز اسراییل از دست داد تا به امروز تحت عنوان آتش بس بعد از ٤٢ هنوز تحت اشغال و بهره برداری اسراییل است و بدون شک اگر ما هم در زمانی که صدام تمام شهرها و نقاط استراتژیک و نفت خیز ما در دستش بود تن به آتش بست میدادیم شاید تا امروز صدام باقی بود و معلوم نبود چه بلایی بر سر این سرزمینها آمده بود . بهر حال هر چند صحبتی از عفو در این آیه مثل دو آیه دیگر نیامده ولی در ادامه سوره مبارکه بلافاصله در آیه شریفه بعد اشاره احسان و نیکی دارد. و پس بنابر این میشود فهمید خداوند متعال در موارد شخصی عفو را بهتر میداند و تاکید می فرماید که بهتر از انتقام است ولی در موارد جمعی این حق که مربوط به کل جامعه باشد را هر چند نداده اما باز هم سخن از احسان و نیکی میکند و اما در آیه چهارم که کلمه قصاص آمده خداوندمتعال میفرماید در قصاص برای شما زندگیست اگر آن را درک کنید که باز هم قابل فهمست در بدن انسان امکان دارد عضوی فاسد شود و احتیاج به قطع آن عضو شود شاید این قطع عضو به مزاج شخص ناگوارا باشد اما همین قطع عضو جانش را نجات می دهد پس نمیشود گفت این کار دکتر وحشیانه است . متاسفانه در مورد مرحومه دلآرا (خداوند روحش را قرین بخشش و رحمت خود کند)و اعدامهای نظیر ایشان ما باید توجه داشته باشیم اعدام و یا آزادی این افراد در دست مجریان جکومت نیست و بعضا در دست اولیای مقتول است و این حق را خداوند داده به کسانی که عزیز دیگری را در این ماجرای تاسف بار از دست دادند . در نتیجه ما میتوانیم حرف از بی انصافی این آن بزنیم و ادعا کنیم که یک شخص گناه کار است یا خیر اما کسان درگیر ماجرا هستند(دادستان -تیم تحقیق – قاضی) که می توانند این را تشخیص بدهند که آیا چه کسی گناه کار است یا بیگناه بنده نیز به عنوان یک پدر با پدر این عزیز اشک ریختم و همدردی کردم ولی در ویدو و در فیلم کوتاهی که در یوتوب به نمایش آمده پدر خود مرحومه اعتراف میکند که چون طبق شواهد که روئیت کرده تشخیص داده که فرزند خود را باید بسپرد به دست قانون و همینطور هم سلولی ایشان وقتی از این عزیز میپرسد چه شد که این عمل را انجام دادی ایشان صریح نمی گوید من برای فرد مورد علاقه ام دروغ گفتم و یا نمیگوید من قاتل نیستم در عوض فعل را حادثه میخواند وچون کم و کیف ماجرا را نمیدانم قضاوتی هم نیست.همانطور که این ماجرا باعث تاسف میلیونها انسان در سراسر دنیا شد .متاسفانه سوئ استفاده گران و دشمنان اسلام و قران هم فرصت را غنیمت شمرده و مثل همیشه دست به سیاهکاری و خشن جلوه دادن چهره اسلام و مسلمین بی شرمانه از مرگ این جوان بیچاره و نگونبخت شروع به تبلیغ کزایی خود کرده به نفع گروه و فرقه خود آرا و اعانه و ترحم جمع میکنند و حقوق بشری که خود به آن یکذره اعتقاد ندارند را پیش میکشند و چهره اسلام را را در غالب زندان بان و جلادی بیرحم و چه و چه در نظر خوانندگان نا آگآه جلوه میدهند .خوانندگان گرامی باید بدانند در هیچ کیش و مذهبی به اندازه اسلام رحم و عفو و مروت تا کید و عنوان نشده حال انسانهای با نام دین خدا چه مصیبتهایی را بوجود آورند کاری به قران ندارد اگر این جاهلها نبودند که قران نازل نمیشد. یکی از نمونه تاکیدات قران در عفو را در سوره٢٤/٢٢متوانیم به عنوان مثال بیاوریم خداوند در این آیه شریفه از کلمه باید عفو کنند استفاده می فرمایند میفرماید : وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۲۲﴾ و بايد عفو كنند و گذشت نمايند مگر دوست نداريد كه خدا بر شما ببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است (۲۲) ظالمینی در غالب مظلومان رفته و بوق ربانی خود را با نام طرفداری از حقوق بشر سر داده حال آنکه چاره ای پیشنهادی ماثری هم ندارند که ارايه بدهند و تنها هدفشان کفر و سیاه کاریست. گول اینها را نخورید چیزی تازها ای و به درد بخور جامع امروزی در بساطشان ندارند تا سخنی دیگر وسلام
