آقایان دم از اعتقادشان بر اساس انطباق علم بر دین میزنند ولی هیچ جوابی مثلا برای معجولاتی از قبیل ١٩ ماه به جای ١٢ ماه ندارد در صورتی که ١٢ ماه که تاکید آن در قران مجید است بر اساس علم فیزیک قابل اثبات استإِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ9/36 ماه زیاد زور بزند ٣١ روز طول میکشد به دور زمین بچرخد و یا زیاد تنبلی کند ٢٨ روز این مسافت را دور می زند آخر این ١٩ روز چه علمی آن را تایید می کند ؟ .دوست دارم شما آقای البرز از لحاظ علمی ١٩ روزتان را در یک ماهی که تقریبی ٣٠روز است را اثبات کنید . شما مگر نمیگویید دین باید بر اساس علم باشد. ماهتان را اثبات کنید . بدرستی اهمیت عدد ١٩ در روایات آمده و مشخص است که از نظر بنیان گزاران این عقیده هم دور نبوده و این١٩ ماه مجعول را با آن ساختند ولی با کشفهای علمی خیره کنندگان قرانی اینروزها مشخص میشود که اهمیت عدد١٩ دربهارانوار درست بوده و همین اکتشافات قرآنی برای شما باید دلیل باشد که چرا قران ختم کتابهاست .خداوند خود بشارت معجزات قران این کتاب عظیم را داده مثلا در آیه شریفه ٢٠/١٠ سوره مبارکه یونس خداوند میفرماید: وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ﴿۲۰﴾ و مىگويند چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نمىشود بگو غيب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشيد كه من هم با شما از منتظرانم.
و همه ما میدانیم که در زمان حضرت معجزه ای رخ نداد و جواب حضرت هم همین آیات و نمونه های مشابه آن از جمله سوره ط٢٠/١٣٣ بگو منتظریم و پس منتظر باشید که بزودی خواهید دانست . می باشد کوتاه خردانی با دست کم گرفتن این کتاب نسخ ناپذیر با باستانی و کهنه خواندن دستورات نورانی این کلام خدا و منسوخ کردن آن سعی در القا و جا زدن دستوراتی میکنند که باز گرفته و آمیخته از دستورات مکتب منطقیون و رواقیون (استائیکیسم) از دوران باستان ٣٠٠ سال قبل از میلاد می باشد . در مروری کوتاه خوانندگان گرامی مخصوصا پیروان ساده و معمولی بهایی این حقیقت را خواهند یافت: بوجود آورندگان این قوانین مدنی در زمان خود یا اصلا به خدا اعتقاد نداشتند و یا به خدای یگانه اعتقادشان نبود و تابع چندین خدا خود را می دانستند کتاب تاریخ فلسفه سیاسی به قلم دکتر بهاء الدین پازارگاد، لیستی از اصول عقاید سیاسی رواقیون را به شرح ذیل توضیح میدهد:
کولکتیویسم: یعنی منافع فرد فدای جامعه میشود، اما منظور از جامعه، جامعه جهانی است و نه دولت ملی. دولت جهانی حاکم بر فرد است.
انترناسیونال: رواقیون معتقدند که مردم طبعا عضو جامعه جهانی هستند. قوانین این جامعه طبیعی است و واجب اطاعت و حیات اجتماعی ضروری است.
مساوات: همه مردم جهان برادر یکدیگر و در حقوق مساوی و عموما اتباع کشور جهان هستند بدون توجه به مال و مقام و نژاد و فرهنگ.
قانون: قانون کشور باید مطابق قانون جامعه بشری و بر وفق قانون طبیعت باشد.
جامعه: جامعه جهانی تنها جامعه ایده ال است و بس و صلح جهانی تنها اینگونه ممکن است.
نژاد: نژاد، نژاد انسان است و بس، و نه نژاد خاص.
شان آدمی: حقوق مردم مورد اهمیت و احترام است بدون توجه به مال و مقام و نژاد.
تقوی: تقوی عبارت است از عالی ترین خیر و صلاح. تقوی خاص یک طبقه نیست بلکه هر قوم و هر طبقه میتواند صاحب تقوی باشد
این فلسفه رقیب فلسفه اپیکور است ولی هر دو فلسفه از جهاتی با هم مشترک هستند، مثلا هر دو فلسفه یکی از شرایط خردمندی را بر کناری از امور جهان میپنداشتند ولی در توجیه این مسئله اختلاف داشتند.
این تنها مروری مختصری بود بر احوال و پایه عقیده ای که ادعا دارد زمان قرآن سپری شده است و جالب اینجاست با آوردن احکامی باستانی خود بدنبال هدفیست که این هدف نیز در آن عصر نیز دنبال میشد و آن قداست و الوهیت بخشیدن به اشخاص موسس و از این طریق سلطه خود را بر جهان مستولی سازد دکتر پازارگاد مینویسد، : اگرچه که فلسفه رواقیون در آغاز ظهور متمایل به کناره گیری(از سیاست) بود ولی به مرور زمان رو به اصلاح رفت و طریق تکامل پیمود و در نتیجه عقاید آن تا درجه ای اصلاح گردید. اما در این مورد هیچگاه به پایه آن عقیده محکم و تاکیدی و اصرار فلسفه دولت سیته نرسید که شرکت هر فرد را در امور اجتماعی از ضروریات و واجبات اولیه و شرط حیات و تابیعت میشمرد. رواقیون معتقد شدند که در عالم یک دولت جهانی و یک جامعه جهانی وجود دارد که هم خدایان و هم انسانها اتباع آن دولت میباشند و این دولت دنیا را یک قانون اساسی است که عقل حقیقی و کامل میباشد و به مردم تعلیم میدهد که به چه اعمالی اقدام و از چه کارها اجتناب کنند. عقل حقیقی و کامل همان قانون طبیعت یا حقوق طبیعت است که در همه جا سطح سنجش میباشد برای تمیز خوبی از بدی و تشخیص صواب از ناصواب. این حقوق طبیعت در اصول لایتغیر است و تمام افراد اعم از زمامدار یا رعایا محدود بدان و مجبور به تبعیت از آن میباشند و این همان قانون الهی است . دوستان بهایی و احبای بها أیا با اضافه کردن مظهر ظهور به این عقاید مکتب رواقیون میشود به سادگی یک دین تولید کرد یعنی واقعا شما باید خام مغزی این آقایان را در ساختن دین با این چند خط درک کنید. آیا میتوانیم بگوییم چه چیزی جدید تری این عقیده شکست خورده که با هدف سیطره بر کل جهان و تک دولت جهانی همیشه مورد نظر سوپر ثروتمندان جهان بوده یک آن هم یک سری احکامی که در ٢٣٠٠ سال پیش برای بشریت دارد ؟
آخر چطور میشود خداوند که در سوره مبارکه فصلت فرموده: قرآن کتابیست که هیچ کتابی در آینده و گذشته این کتاب را منسوخ نخواهد کرد و حتی در تورات(دانیال ١٢:١٢ )از بسته شدن این کتاب تا به قیامت را وعده داده بعد نعوذ و بالله دروغ بگوید و کتاب٣٠ صفحه ایی پر از غلط املایی اقدس را با آن دستورات عجیب غریبی که بیشتر آن حول محور ستایش آقای بها ا.. و یا دستور به تمیز کردن خود با واجبی(داروی ریزش پشم شرمگاه) میدهددور میزند را بفرستد ؟ آخر من مگس وزن با این سواد کمم وقتی این چیزها را مطرح می کنم به خود می لرزید و جوابی برای این پرسشها ندارید و معمولا با احانت های شخصی و سفسته سعی در گم کردن مسئله میکنید پس اگر یک سنگین وزن وارد میدان شود چه میکنید ؟ آیا میتوانیم بگوییم چه چیزی جدید تری این عقیده شکست خورده در ٢٣٠٠ سال پیش که توسط تشنگان قدرت آن زمان پایه ریزی شده برای بشریت چه ارمقانی دارد ؟ شما می فرمایید فصل و دوره قران کریم گذشته ؟ شما خود خبر ندارید که قوانینی را به شما قالب کردند که فسیل آن فقط در موزه های تاریخ پیدا می شود . خاهشا یک صلوات بفرستید و شیطان را لعنت کنید و به اربابانتان بفرمایید که دستتان روشده خود زنی ها را متوقف کنید فایده ندارد کمتر خانه و قبر این پیروان پاک قلبتان و از همه چی و جا بی خبرتان را خراب کنید و آتش بزنید . وسلام و تا سخنی دیگر
